کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



 

هوش هیجانی در شکل گیری، گسترش وادامه تعاملات انسانی مؤثر نقش مهمی دارد ‌و عموماًٌ یکی ازعوامل اساسی هوش هیجانی این است که فرد راهبردهای ارتباطی راچگونه و در چه زمانی وبه چه شکل مورد استفاده قرار دهد.هوش هیجانی مجموعه ای از قابلیت‌های غیرشناختی است که توانایی فرد را در سازگاری یا مقتضیات محیطی و فشارهای حاصله افزایش می‌دهد(موسوی، لطفی،۱۳۸۸).

 

پیترسالووی سردمدار نظریه هوش هیجانی در توصیف مبنایی خود ازهوش هیجانی در۵ حیطه اصلی مؤلفه هایی را مطرح می‌کند که آموزش ‌و شناختن آن ها می‌تواند سازگاری بهتر وبیشتری را برای فرد به ارمغان بیاورد.

 

    1. خود آگاهی برای شناخت فوری احساسات و استفاده از آزمونها برای راهنمایی خود درتصمیم گیریها وبررسی واقع گرایانه از توانایی ها ‌و محدودیت‌های خویش در جهت پرورش حس اعتماد به نفس.

 

    1. خودکنترلی به منظوری بهره گیری از هیجانات وعواطف به گونه ای که به جای مداخله ومزاحمت درانجام امور، تسهیل کننده باشند.افزایش سطح وجدان سطح وجدان وقدرت موکول کردن خوش گذرانی ها به زمانی دیگر برای تلاش در رسیدن به اهداف وتوان به دست آوردن بهبودی مجدد بعد از تجربه آشفتگی و استرسها.

 

    1. انگیزه سازی استفاده از عمیق ترین علایق خود برای حرکت دادن وراهنمایی ما به سمت اهدافمان، تا به ما کمک کند درجهت تکامل تلاش کنیم و خیلی زود امید خود را از دست ندهیم.

 

    1. مدلی برای درک دیدگاه واحساسات دیگران وایجاد صمیمیت بیشتر با افراد گروه.

 

  1. مهارت در روابط اجتماعی که به درک و هماهنگی بیشتر با افراد گروه واجتماع کمک کرده و در رهبری، همکاری، مذاکره وحل اختلاف کاربرد دارد(گلمن،۱۹۹۸،ترجمه ابراهیمی وجوینده،۱۳۸۵).

 

خودکنترلی رفتاری و مؤلفه های آن

 

برنامه خود کنترلی روزنبام[۷۹](۱۹۸۰)، ارزیابی میزان سازگاری وکنترل فردبر احساسات وهیجانات مختلف وشدید یکی از راه های رسیدن به سلامت و بهداشت روانی است. یکی از روش‌هایی که می توان میزان سازگاری افراد را بررسی کرد برنامه خود کنترلی روزنبام است.این برنامه شامل آموزش کنترل پاسخهای هیجانی وفیزیولوژیکی، مهارت‌های حل مسأله و توانایی به تأخیر انداختن خشنودی فوری و باورهای آنان ‌در مورد خود کنترلی در مواجهه با مشکلات رفتاری است. از افراد خواسته می شود که به تجربیاتشان در زمان مواجهه با هیجان واحساسات شدید و نگران کننده فکر کنند وبگویند در مواقع رو به رویی با این تجربیات چه می‌کنند تا شیوه های منحصر به فرد وشخصی سازگاری با این مسایل را مورد بررسی قرار دهند ویکی از اهداف آموزشی افزایش توانایی تشخیص نوع هیجانات و سازگاری باآنهاست(لام و ونگ[۸۰]، ۱۹۹۷، به نقل از قاسمی،۱۳۸۴).

 

گلین، توماس وشی[۸۱](۱۹۷۳)،پنج مؤلفه اصلی واساسی خودکنترلی رفتاری را شناسایی
کرده‌اند. این اجزا شامل الف) خودارزیابی ب) خود نظارتی ج)خود تقویتی د)خودهدایتی ه)خود الگوسازی می‌باشد. خود ارزیابی اشاره دارد به اینکه افراد به طور نظامدار رفتارشان را مورد بررسی قرار می‌دهند وتعیین می‌کنند که آیا رفتار خاص یا طبقه ای از رفتارها انجام شده است یا خیر. مطمئناٌ همه ی ما رفتارهایمان را به طور معمول مورد ارزیابی قرار می‌دهیم. هرزمان که شما کاری را انجام
می دهید، به خودتان می گویید که عملکردتان مناسب بوده است یا خیر. اکثر کودکان خودشان را ‌بر اساس “استانداردهای خود ارزشیابی “که از نظر دیگران قابل توجه هستند واز محیطشان کسب کرده‌اند، مورد ارزیابی قرار می‌دهند(بندورا،۱۹۷۷).

 

خودنظارتی: خودنظارتی به روشی اطلاق می شود که در آن افراد به طور نظامدار عملکردشان را ‌در مورد رفتارهای خاص، اینکه چگونه وبه چه میزان در فعالیت‌ها درگیر شوند، نظارت نموده وهمه را ثبت می‌کنند. مشخص شده است که عمل نظارت بر رفتار خود، بیشتر بر روی رفتاری که نظارت می شود تأثیرمی گذارد. برای مثال اگر یک دانش آموز رفتاری را به طور جدی در کلاس تقویت می شود نظارت کند،آن رفتار افزایش خواهد یافت(کراتوچویل وپیراسل[۸۲]،۱۹۷۹).

 

خود تقویتی: شیوه خود تقویتی مستلزم آموزش به دانش آموزان است تاخودشان را به خاطر رفتارهای کلاسی مناسب تقویت نموده یا پاداش دهند(ورکمن وکانز[۸۳]،۱۹۹۵، ترجمه ی محمد اسماعیل،۱۳۸۳).

 

خودهدایتی: در این شیوه به کودکان آموزش داده می شود تا به منظور هدایت رفتار خود در پاسخ به موقعیتهای مختلفی که به وجود می‌آیند از خودکلامی سازی های فردی(مثل صحبت کردن باخود)استفاده کنند(ورکمن و کانز،۱۹۹۵، ترجمه ی محمد اسماعیل، ۱۳۸۳).

 

خود الگو سازی : در این روش کودک خودش را در حال انجام رفتار مسلط یا مناسب تصور می‌کند و در سطح سیستم عصبی مرکزی احتمالاٌ هیچ تفاوتی بین خودش والگویی که رفتار را نشان می‌دهد ، نمی بیند(ورکمن وکانز،۱۹۹۵،ترجمه ی محمد اسماعیل،۱۳۸۳).

 

فوایدکنترل وتنظیم هیجانات:

 

    1. کنترل سطوح برانگیختگی برای به حداکثر رساندن عملکرد: توانایی تنظیم هیجانات به شما اجازه می‌دهد که سطوح برانگیختگی خود را کنترل کرده، چون بهترین عملکرد زمانی است که سطح برانگیختگی فرد در حد متوسط باشد.

 

    1. پشتکار داشتن به رغم دلسردی و وسوسه:

 

    1. جلوگیری از واکنش مخرب در مقابل تحریک: کنترل هیجان باعث می شود بلافاصله واکنش نشان داده نشود(حیدری،۱۳۸۸).

 

  1. عملکرد صحیح به رغم فشارهای وارده : تنظیم خوب هیجان باعث می شود که بتوان کاری را که به نظر دیگران ناپسند است، آسانتر وصحیح تر انجام داد. ناتوانی در تنظیم هیجان حاصل از مخالفت های اجتماعی وترس از اینگونه مخالفت ها گاهی آنقدر شدید است که بر تلاش‌های فرد برای انجام عمل صحیح چیره می شود(آقایوسفی و همکاران،۱۳۸۸).

پژوهش‌های انجام شده :

 

بر اساس یافته های اخیر روان شناسان و متخصصین علوم رفتاری دانشگاه واشنگتن، کودکانی که رفتارهای خشونت آمیز را یاد می گیرند می‌توانند آن ها را فراموش هم بکنند. محققان این پژوهش را بر روی ۷۹۰ دانش آموز سال دوم و سوم دبستان انجام داده‌اند. نیمی از کودکان در کلاس های کنترل خشم که به مدت ۳۰ روز و هر روز به مدت ۳۵ دقیقه تشکیل می شد،شرکت کرده بودند. آن ها در این کلاس ها، روش همدردی، حل مشکل و مهار خشم را آموزش می دیدند. بقیه کودکان این دوره را نگذرانده بودند. پژوهشگران بعد از ۶ ماه، تجارب شرکت کنندگان را مورد ارزیابی و سنجش قرار دادند. آن ها رفتار های خشونت آمیز مثل زدن و هل دادن و دریافتند که به نحو چشمگیری کاهش یافته و البته رفتار های جامعه پسندانه مثل همدردی، عذر خواهی از دیگران در صورت ارتکاب اشتباه، تشویق دیگران به رفتارهای مناسب اجتماعی افزایش یافته است. این نتایج نشان می‌دهد که به وسیله آموزش می توان تأثیر مثبتی بر رفتار های کودک گذاشت(سلحشور، ماندانا.۱۳۷۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-18] [ 03:48:00 ق.ظ ]




 

با مراجعه به سازمان بورس اوراق بهادار تهران و با بررسی رفتار سرمایه‌گذاران، مشاهده می‌شود که تنها معیاری که سرمایه‌گذاران درخصوص آن صحبت می‌کنند، معیار P/E می‌باشد. و برای تعیین قیمت سهام یک شرکت، نسبت به مذبور را در EPS جاری ضرب می‌کنند. یعنی سرمایه‌گذاران با این کار، عملا ارزش بازار شرکت را با سود حسابداری پیوند می‌زنند و چون سود حسابداری نیز بخشی از NOPAT است و ‌بنابرین‏، NOPAT، به طور غیر مستقیم با ارزش بازار شرکت مرتبط می‌گردد. از طرفی، همان طوری که در بررسی نتایج فرضیه اول عنوان شد، معیار EVA برای بازار سرمایه ایران کاملا ناشناخته به نظر می‌رسد و معیار غالب در این بازار P/E می‌باشد و مخرج این کسر، بخشی از NOPAT به شمار می‌رود و ‌بنابرین‏ انتظار می‌رفت که NOPAT، ارزش بازار شرکت‌های مورد بررسی را بهتر از EVA، تشریح نماید و نتایج تحقیق بر انتظارات منطبق گردید. مجددا نشان می‌شود که عدم آشنایی سرمایه‌گذاران با این معیار ممکن است سرمایه‌گذاری بلند مدت آن ها را به مخاطره بیاندازد و نمونه عینی این موضوع ضریب همبستگی منفی بین EVA و TSR می‌باشد.

 

  1. حالت دوم: تک تک شرکت‌ها در دوره ۶ ساله

به غیر از دو شرکت که EVA در مقایسه با NOPAT، ارتباط تقریبا قوی تری با ارزش بازار دارد، ۱۳ شرکت مابقی، ارتباط NOPAT با MV، به مراتب قوی تر از ارتباط EVA با MV می‌باشد. ‌بنابرین‏ می‌توان گفت که ‌در مورد دو شرکت مذکور، ارتباط قوی بین EVA و MV به طور تصادفی می‌باشد و ‌به این معنی نیست که سرمایه‌گذاران ارزش بازار سهام این دو شرکت را با معیار EVA ارزیابی کرده‌اند.

 

  1. حالت سوم: تمامی شرکت‌ها در دوره ۶ ساله

R2، در کل دوره، برای متغیرهای تحقیق به صورت زیر می‌باشد: NOPAT= 0/937 و EVA= 0/334. پس در حالت کلی، NOPAT، در توجیه ارزش بازار شرکت‌های مورد بررسی، تقریبا سه برابر بهتر از EVA، عمل می‌کند و در نتیجه فرضیه دوم مبنی بر اینکه EVA در ارتباط با ارزش بازار شرکت شاخص بهتری نسبت به NOPAT می‌باشد، تأیید نمی شود. تحلیل این پدیده نیز مشابه تحلیل حالت اول فرضیه دوم می‌باسد که از توضیح مجدد آن صرف نظر می‌شود.

 

۵-۲-۳) نتایج حاصل از استانداردسازی EVA

 

برای اینکه عملکرد شرکت‌ها نسبت به هم قابلیت مقایسه پیدا کنند، EVA شرکت‌های مورد بررسی نسبت به سرمایه سال پایه (۱۳۸۷) استاندارد شده است و شرکت‌های مورد بررسی، در ۵ سال مختلف، ‌بر اساس استاندارد سازی EVA، رتبه بندی شده اند. در اینجا رتبه شرکت‌ها بر اساس میانگین EVA، استاندارد شده، در دوره‌ ۵ ساله نشان داده می‌شود که نشانگر میانگین عملکرد شرکت‌های مورد بررسی، در طول دوره ۵ ساله می‌باشد:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ردیف شرکت مقدار EVA استاندارد شده
(به میلیون ریال) ۱ X1 ۵۷/۴۶ ۲ X2 ۳۸/۳۵ ۳ X3 ۱۰/۲۳ ۴ X4 ۸۳/۲۴ ۵ X5 ۹۲/۲۳ ۶ X6 ۰۰/۹ ۷ X7 ۹۷/۸ ۸ X8 ۶۸/۸ ۹ X9 ۴۲/۶ ۱۰ X10 ۴۲/۰- ۱۱ X11 ۵۸/۲- ۱۲ X12 ۸۹/۱۰- ۱۳ X13 ۲۷/۲۱ ۱۴ X14 ۸۶/۷ ۱۵ X15 ۵/۱۳

جدول ۵-۱) رتبه شرکت‌ها بر اساس میانگین EVA

 

همان‌ طور که در جدول فوق مشاهده می‌شود به طور متوسط در دوره ۵ ساله، عملکرد شرکت X1، نسبت به سایر شرکت‌ها بهتر می‌باشد و در بین ۱۵ شرکت مورد بررسی، شرکت X12، با ضعیف ترین عملکرد در انتهای جدول قرار دارد.

 

۵-۳) پیشنهادات

 

در این قسمت با توجه به مطالعات کتابخانه ای، ادبیات پژوهش و ‌بر اساس یافته ها و نتایج تحقیق، پیشنهادات در دو بخش ارائه می‌گردد:

 

  1. با مقایسه میزان موفقیت دو شرکت AT&T و شرکت لویدز در استفاده از رویکرد VBM به شرکت‌های ایرانی پیشنهاد می‌گردد که سمینارهایی که در زمینه EVA با حضور اساتید دانشگاه‌ها، برگزار نمایند تا زمینه پیاده سازی VBM را در شرکت خود را فراهم سازند.

با توجه به اینکه نتایج تحقیق نشان می‌دهد که ارزش افزوده اقتصادی در بازار سرمایه ایران جایگاهی ندارد به منظور متداول کردن این معیار، پیشنهادات زیر ارائه می‌گردد:

 

    1. سازمان بورس در ارزیابی سهام شرکت‌ها، این معیار را در کنار سایر معیارها به کار گیرد تا سرمایه‌گذاران نیز با الگو گیری از سازمان بورس، این معیار را در انتخاب سهام مد نظر قرار دهند.

 

    1. سازمان بورس شرکت‌های پذیرفته شده در بورس را ملزم نماید که همانند EPS پیش‌بینی‌های دوره‌ای از EVAرا نیز به صورت اطلاعیه‌های EVA، اعلان نمایند.

 

    1. دستگاه‌های زیربط نیط از شرکت‌ها بخواهند EVA فعالیت‌های خود را در کنار صورت‌های مالی اساسی منتشر کنند.

 

  1. پیشنهاد می‌شود سازمان مدیریت صنعتی، در انتخاب ۱۰۰ شرکت برتر، این معیار را مد نظر قرار دهد.

۵-۴) محدودیت‌های تحقیق

 

    • با وجود صرف زمان زیاد برای محاسبه هزینه حقوق صاحبان سهام از طریق مدل CAMP، ریسک سیستماتیک برخی از شرکت‌ها منفی محاسبه گردید و نهایتاً این روش کنار گذاشته شد.

 

  • کسب و جمع‌ آوری اطلاعات با عدم همکاری مناسب سازمان بورس همراه گردید.

تفاوت در نحوه محاسبه صورت‌های مالی شرکت‌ها، در گزارش مالی منتشره سبب مشکلات متعددی گردید.

 

۵-۵) پیشنهاد برای تحقیقات آتی

 

    1. با توجه به اینکه در این تحقیق فقط رابطه بین NOPAT با ارزش بازار شرکت‌ها مورد بررسی قرار گرفته است لذا پیشنهاد می‌شود که پایان نامه‌ای تحت عنوان «بررسی ارتباط بین EVA و تمامی شاخص‌های مبتنی بر سود با ارزش بازار شرکت و رتبه بندی این معیارها ‌بر اساس میزان ارتباطشان با ارزش بازار شرکت و رتبه بندی این معیارها ‌بر اساس میزان ارتباطشان با ارزش بازار در شرکت‌های بورس» انجام شود.

 

    1. با توجه به نتایج حاصل از استاندارد سازی که منجر به رتبه بندی شرکت‌ها ‌بر اساس عملکردشان شد، پیشنهاد می‌شود تحقیق با عنوان: «ارزیابی رابطه بین رتبه شرکت‌ها بر اساس EVA، استاندارد شده، با میزان تغییرات قیمت سهام»، انجام گیرد.

 

    1. با توجه به اینکه در این تحقیق تنها ارتباط یکی از شاخص‌های VBMیعنی EVA با معیارهای مبتنی بر سود حسابداری مورد بررسی قرار گرفت. لذا پیشنهاد می‌شود که ارتباط دیگر شاخص‌های VBM مانند: CFROI نیز با شاخص‌های حسابداری مورد بررسی قرار گیرد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-17] [ 11:36:00 ب.ظ ]




 

تعریف عملیاتی سبک های تفکر: عبارت است از نمره ای که آزمودنی از پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ-واگنر(۱۹۹۱) به دست می آورد.

 

فصل دوم

 

پیشینه پژوهش

 

مقدمه

 

هدف از مرور ادبیات تحقیق بررسی عمیق‌تر مباحث نظری و یافته های پژوهشی است. که به طور مشخص با کار پژوهشگر مرتبط هستند. در این فصل ابتدا متغیرهای سبک‌های تفکر و راهبردهای مقابله با استرس مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد و در ادامه تحقیقات صورت گرفته که با تحقیق حاضر مرتبط هستند به تناسب ذکر می‌گردند.

 

بخش اول: سبک‌های تفکر

 

در این قسمت ابتدا به بررسی واژه سبک و ریشه شناسی آن می پردازیم و سپس به بررسی سبک تفکر به طور اخص پرداخته می شود.

 

سبک چیست؟

 

واژه سبک معادل style انگلیسی است این واژه خارجی را در زبان و ادبیات فارسی، شیوه مشخصی که در انجام گرفتن کاری یا ساخته شدن چیزی به کار می‌رود (انوری، ۱۳۸۱) اطلاق می‌شود تحقیقات انجام شده در حیطه روان‌شناسی ‌در مورد سبک‌ها را می‌توان به طور کلی به دو دسته تقسیم کرد:

 

الف) تحقیقات اولیه ‌در مورد سبک‌ها که بیشتر در جهت یافتن سبک‌های مختلف و دادن عنوان به آن ها صورت گرفته بود.

 

ب) تحقیقات اخیر ‌در مورد سبک‌ها که بیشتر برای ایجاد یک مدل کلی‌تر از سبک‌ها و یکی کردن سبک‌های مختلف، صورت گرفته است که می توان به مطالعات استرنبرگ و همکاران اشاره کرد(زانگ و استرنبرگ، ۲۰۰۰).

 

نظریه های مختلف درباره‌ سبک

 

استرنبرگ و گریگورنکو[۱۰](۱۹۹۵) مدل‌ها و نظریه های موجود با عنوان سبک را برای انجام تحقیقات در سه دسته طبقه‌بندی کرده‌اند (زانگ، ۲۰۰۱).

 

نخست: سبک‌های شناخت محور[۱۱]: رویکرد شناخت محور مربوط به سبک‌های شناختی است: نظریه پردازان در این حوزه در تلاش برای نشان دادن مشخصات افراد هنگام فعالیت‌های عقلانی و ادراکی بودند. یکی از معروف‌ترین این سبک‌ها توسط ویتکین[۱۲] (۱۹۷۸) با عنوان سبک‌های وابسته به زمینه[۱۳] و نابسته به زمینه[۱۴] مطرح گردید. یکی دیگر از سبک‌های شناختی، سبک‌های تکانشی[۱۵] ـ تأملی[۱۶] است که توسط کیگان[۱۷] در سال ۱۹۵۸ معرفی گردید (استرنبرگ،گریگورنکو، ۱۹۹۷).

 

دوم: سبک‌های شخصیت محور[۱۸]: این رویکرد برای تحقیقات سبک‌هایی با نگرش شخصیت محور است. نظریه مایر[۱۹] و میلر[۲۰] (۱۹۸۰) که بر اساس کارهای یونگ[۲۱] (۱۹۲۳) ارائه گردید یکی از عمده نظریه های مربوط به سبک‌های شخصیت محور است. نظریه گریکورک (۱۹۸۴) که بر اساس روش رفتاری، افراد را در مکان‌ها و زمان‌های مختلف از هم جدا می‌کنند یکی دیگر از نظریه های شخصیت محور است. نظریه دیگر توسط میلر (۱۹۹۱ـ ۱۹۸۷) ارئه شده که تا حدودی با بقیه طبقه‌بندی‌های سبک‌های شخصیت محور متفاوت است او طبقه‌بندی زیر را انجام داد. کلی در مقابل جزیی، عینی در مقابل ذهنی، هیجان ثابت در مقابل غیر ثابت ( به نقل از استرنبرگ، گریگورنکو، ۱۹۹۷)

 

سوم: سبک فعالیت محور: نظریه دان و دان[۲۲](۱۹۶۷) از دیگر نظریه هایی است که در حوزه، سبک‌های فعالیت محور مطرح شده است و بیشتر از دیگر سبک‌های یادگیری بر روی آن پژوهش صورت گرفته است. این مدل برای شناسایی ترجیح‌های فرد ‌در مورد روش‌ها، منابع و محیط‌های آموزشی می‌باشد (‌علی‌آبادی،‌۱۳۸۲). نظریه کلب[۲۳] و دان به طور وسیعی در دنیای تعلیم و تربیت به کار گرفته شده‌اند(به نقل از استرنبرگ، گریگورنکو، ۱۹۹۷).

 

تعریف سبک تفکر

 

مورگان، کینگ، ویس و اسکوپلر (۱۹۸۷، به نقل از سیف ۱۳۷۹) تفکر (اندیشیدن) را بازآرایی یا تغییر شناختی اطلاعات به دست آمده از محیط و نمادهای ذخیره شده در حافظه درازمدت دانسته‌اند.

 

فازیو[۲۴](۱۹۹۵) شناخت را به عنوان ارتباط معنی‌دار بین نگرش نسبت به موضوع و ارزیابی آن بیان می‌کند. هالینگ شد[۲۵] (۱۹۹۸) فرایند شناختی را هماهنگی آشکار ذهن در رابطه با وقایع می‌داند و نقش آن را ساخت واقعیت یکسان برای افراد می‌داند.

 

آگاهی فرد از چیزها و درک آن ها را می‌توان به عنوان سیستم باورها و تفکرات فرد در نظر گرفت (روکیچ[۲۶]، ۱۹۶۸).

 

شعاری نژاد (۱۳۶۴) تفکر را عبارت می‌داند از:

 

۱ـ پذیرش عاطفی یک اصل یا مذهب مانند یک حقیقت.

 

۲ـ قضیه‌ای که شخص درستی آن را پذیرفته است بدون اینکه بر آزمایش علمی یا انتقادی مبتنی باشد.

 

۳ـ درآمدن از یک حالت شک به حالت استقرار و ثبات نظر و عقیده و این یک امر انفرادی نیست بلکه گاهی به جامعه سرایت می‌کند.

 

۴ـ تمایل به واکنش خودآگاهانه در یک شیوه و طریقه ثابت در یک وضع خاص.

 

سبک شناختی ویژگی‌های شخصیتی را شامل می‌شود که سبب تفاوت افراد از یکدیگر می‌شود، همچنین سبک شناختی به طریقه دریافت، ذخیره سازی، پردازش و انتقال اطلاعات توسط فرد اشاره دارد. گلدشتاین و بلکمن معتقدند که سبک شناختی، ساختاری فرضی به منظور توضیح فرایند واسطه بین محرک و پاسخ است و آن را به عنوان فرایند انتقال اطلاعات از محرک‌های عینی تا مفاهیم تفسیر شده توسط فرد می‌دانند (نوروزی، ۱۳۸۲).

 

اصول سبک‌های تفکر

 

۱ـ سبک‌های تفکر، توانایی نیستند بلکه رجحان‌هایی[۲۷] برای به کارگیری توانایی‌ها، هستند. اگر تفاوتی بین سبک‌های تفکر و توانایی‌ها وجود نداشت، صحبت از مفهوم سبک‌ها ضرورتی پیدا نمی‌کرد.

 

۲ـ همخوانی بین سبک‌های تفکر و توانایی‌ها یک «نیروی افزایشی»[۲۸] ایجاد می‌کند که بسیار افزونتر از مجموع اجزاءِ آن است.

 

۳ـ انتخاب‌های زندگی مستلزم تناسب بین سبک‌های تفکر و توانایی‌ها است.

 

۴ـ انسان‌ها دارای الگوهای متعدد سبک تفکر هستند.

 

۵ـ سبک‌های تفکر در موقعیت‌های مختلف متفاوت هستند.

 

۶ـ «پایداری»[۲۹] در سبک‌های تفکری که افراد ترجیح می‌دهند، متفاوت است.

 

۷ـ افراد در «انعطاف پذیری»[۳۰] نسبت به سبک‌های تفکر خود متفاوت هستند.

 

۸ـ سبک‌های تفکر دارای ویژگی «جامعه پذیری»[۳۱] هستند.

 

۹ـ سبک‌های تفکر در طول زندگی تغییر می‌کند.

 

۱۰ـ سبک‌های تفکر قابل«اندازه‌گیری»[۳۲] هستند.

 

۱۱ـ سبک‌های تفکر «قابل آموزش»[۳۳] هستند.

 

۱۲ـ ارزش گذاری سبک‌های تفکر، در بُعد زمان، نسبی است.

 

۱۳ـ ارزش گذاری سبک‌های تفکر از نظر مکانی امری نسبی است.

 

۱۴ـ درستی و نادرستی سبک‌های تفکر امری نسبی است.

 

۱۵ـ تناسب بین سبک تفکر و سطوح مختلف توانایی امری پیچیده است. (استرنبرگ، ۱۹۹۹، ترجمه اعتماد اهری و خسروی، ۱۳۸۰).

 

متغیرهای مؤثر در شکل گیری سبک‌های تفکر

 

متغیرهایی که در تحول سبک‌های تفکر تأثیر دارند، عبارتند از:

 

۱ـ فرهنگ: اولین متغیری که در تحول سبک‌های تفکر نقش دارد فرهنگ است. بعضی فرهنگ‌ها به بعضی از سبک‌های تفکر بیشتر اهمیت می‌دهند. برای مثال: در آمریکای شمالی بیشتر تأکید بیشتر روی نوآوری و ایجاد فرصت‌های مناسب باعث می‌گردد که سبک‌های قانون‌گذار و آزاد اندیش حداقل در میان بزگسالان اهمیت بیشتری داشته باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:35:00 ب.ظ ]




 

ب- متغیرهای مورد بررسی در قالب یک مدل مفهومی و شرح چگونگی بررسی و اندازه گیری متغیرها:

 

متغیرهای مورد بررسی در این تحقیق بررسی تاثیرات مختلف در رابطه با جرایم از منظر کیفرشناسی می­باشیم که شامل ارکان مادی و معنوی و قانونی جرایم می‌باشد.

 

ج – شرح کامل روش (می‌دانی، کتابخانه‏ای) و ابزار (مشاهده و آزمون، پرسشنامه، مصاحبه، فیش‏برداری و غیره) گردآوری داده ها :

 

در رابطه با روش های گرد آوری اطلاعات باید گفت که در این تحقیق از شیوه های زیر به خدمت گرفته می­ شود:

 

    1. روش استقرائی که در این روش با استقرا در مواد قانونی و آرای حقوق ‌دانان نسبت به کشف مجهولات تحقیق اقدام می­ شود در روش استقرائی مهمترین مسئله کشف کل و سپس کشف جزئیات تحقیق ‌می‌باشد.

 

    1. روش انتزائی ‌به این صورت که به مفاهیمی که در طول تحقیق از موارد مورد بررسی برداشته می شود توجه شده و در تحلیل های انجام شده از این روش استفاده می شود.

 

    1. روش قیاسی ‌به این صورت که از کل به سمت جز حرکت می‌کنیم در طول تحقیق ابتدا با کلیاتی درگیر هستیم که هر چقدر به پایان تحقیق نزدیک تر می‌شویم به سمت جزئیات رفته و احکام جزئی­تری کشف می شود هدف در هر علمی از جمله حقوق، صدور حکم در رابطه با مسائل جزئی است که نگاه حقوق ‌دانان در رابطه با صدور حکم نسبت به آن مخفی مانده است.

 

    1. روش استنتاجی روشی است که در رابطه با استدلالات و تحلیل هایی که از مسائل می شود از آن بهره مند شده و نسبت به پیشبرد تحقیق اقدام می شود ‌به این صورت که موارد لازم برای تحقیق پس از جمع ­آوری به صورت استدلالی مورد تحلیل و نتیجه گیری می شود که در این قسمت از این روش استفاده می­گردد.

د – جامعه آماری، روش نمونه‏گیری و حجم نمونه (در صورت وجود و امکان):

 

با مراجعه به قوانین موجود در این زمینه و جمع‌ آوری نظرات حقوق ‌دانان و شرح و نقد آن ها به توصیف و تحلیل موضوع پرداخته می‌شود و نوع تحقیق توصیفی و تحلیلی است.

 

هـ – روش‌ها و ابزار تجزیه و تحلیل داده ها:

 

بررسی نظرات علمای حقوقی و مجموعه قوانین و مقررات ‌در مورد موضوع مطروحه از طریق مراجعه به منابع موجود (کتب حقوقی ،‌ مجموعه قوانین و مقررات منتشره از سوی روزنامه‌ رسمی ، مجلات حقوقی و قضائی دادگستری ، مجلات کانون وکلای دادگستری مرکز ، ‌فصل‌نامه وکالت ) و کتابخانه‌ها و داده های علمی و مطالب و مقالات مندرج در شبکه‌ اطلاع رسانی جهانی (اینترنت) و همچنین در صورت لزوم ارائه نظرات شخصی

 

بخش نخست: بررسی رویکرد قانون جدید مجازات اسلام و دیگر قوانین به جرم اخفا و امحای آثار و ادله­ی جرم

 

در پی این بخش ما در پی آن هستیم که به تبیین و کنکاش درخصوص جرم اخفا و امحای آثار و ادله­ی جرم در قانون جدید مجازات اسلامی و دیگر قوانین که به نحوی اخفا و امحاء عمل مجرمانه تلقی شده است، بپردازیم. در همین راستا، ابتدا با معنا و مفهوم لغوی اخفا و امحا آشنا می­شویم. سپس به بیان مفهوم اصطلاحی این دو واژه می­پردازیم و خواهیم دید که قانون گذار، اخفا و امحای چه مواردی را به قید مجازات ممنوع نموده است. همچنین با استقراء در دیگر قوانین، مواردی را که در آن ها به صورت ویژه به بحث امحا و اخفای آثار و ادله­ی جرم پرداخته شده است را از نظر می­گذرانیم. نکته­ی مهم و حایز اهمیت آن است که با تغییر و تبدیل قانون مجازات اسلامی در ایران و جایگزین قانون جدید که دارای نوآوری­های بسیار، درخصوص مباحث حقوق جزای عمومی است، ناگزیر می­باشیم که مباحث مهمی چون تعلیق، تعویق، تخفیف مجازات در رابطه با این جرم خاص را مورد پژوهش قرار دهیم.

 

فصل نخست: معنا و مفهوم لغوی و اصطلاحی اخفا و امحای آثار و ادله­ی جرم

 

در هر پژوهش، ابتدا و در بدو امر، می­بایست به بیان مفاهیم پایه و محوری آن بحث پرداخت. در قدم اول باید دانست که محور موضوعات بر چه مواردی مستقر است و شالوده و اساس بحث درخصوص چه مواردی استوار است به همین دلیل، ما در قدم نخست به لغت شناسی بحث اخفا و امحای آثار و ادله­ی جرم می­پردازیم و در ادامه به تبیین معنای اصطلاحی این واژگان همت خواهیم گماشت.

 

گفتار یکم: معنا و مفهوم لغوی

 

بند یکم: اخفاء

 

اخفاء در لغت مصدر است از باب افعال به معنای پنهان کردن و پوشیده داشتن.[۱۰]

 

در فرهنگ­های واژه­ پارسی واژ­ی اخفاء به معنای پوشیده داشتن، پنهان داشتن، نهان کردن، پوشانیدن و آشکار نکردن آمده است.[۱۱]

 

کلمه­ اخفاء و مشتقات آن سی و چهار بار در قرآن کریم آمده است.[۱۲]

 

ما برای نمونه به ۳ مورد اشاره می­کنیم:

 

۱- آیه­ی ۱۵ سوره­ی طه که در آن می­فرماید: «ان الساعه ءاتیه اکاد اخفیها لتجزی کل نفس بما تسعی». بدین معنا که «محققاً ساعت قیامت خواهد رسید و ما آن ساعت را پنهان داریم تا هر نفسی را به پاداش اعمالش در آن روز برسانیم».

 

۲- آیه­ی ۱۷ سوره­ی سجده که در آن می­فرماید: «فلاتعلم نفس ما اخفی لهم من قره اعین جزاء بما کانوا یعملون». یعنی «هیچ کس نمی­داند که پاداش نیکوکاریش چه نعمت و لذت­های بی­نهایت که روشنی بخش دل و دیده است در عالم غیب بر او ذخیره شده است».

 

۳- آیه­ی ۵۵ سوره­ی اعراف که در آن می­فرماید: «ادعوا ربکم تضرعا و خفیه انه لایحب المعتدین» یعنی «خدای خود را به تضرع و زاری و به صدای آهسته بخوانید و به خلق ستم مکنید که خدا هر گز ستمکاران را دوست ندارد».

 

بند دوم: امحاء

 

کلمه­ «امحاء» در لغت به معنای محو کردن، ناپدید کردن، از میان بردن چیزی، آمده است.[۱۳] این کلمه نیز از باب افعال ‌می‌باشد و دلالت بر از میان بردن یا ناپدید کردن یکی شیء یا هر چیز دیگر می­ کند و به عبارت دیگر، نیازمند یک مفعول است و همیشه دارای یک مفعول ‌می‌باشد که این بحث محور موضوع ما در این نوشتار است چرا که مفعول فعلِ امحاء مورد منع قانون‌گذار در مواردی مشخص قرار گرفته است.

 

بند سوم: آثار

 

کلمه­ آثار جمع کلمه­ اثر ‌می‌باشد. اثر در لغت به معنای نشان، نشانه، نشان و علامت باقی مانده از هر چیزی آمده است.[۱۴] ‌بنابرین‏، اخفا و یا امحای آثار جرم به معنای پنهان نمودن و یا از بین بردن نشانه­ها و علامت­هایی است که دلالت از صورت گرفتن عملی مجرمانه است.

 

بند چهارم: ادله

 

ادله در لغت، جمع است از کلمه­ دلیل. لغت دلیل به معنای رهبر، راهنما، جهت و سبب آمده است.[۱۵] ‌بنابرین‏ اخفا و یا امحای ادله­ی جرم به معنای پنهان نمودن و یا ناپدید کردن راهنماها و یا جهت­هایی است که محرز کننده­ صورت گرفتن رفتاری مجرمانه است.

 

گفتار دوم: معنا و مفهوم اصطلاحی اخفا و امحای آثار و ادله­ی جرم

 

بند یکم: اخفاء و مصادیق آن در قانون مجازات اسلامی

 

اخفا را در اصطلاح حقوق جزا، به پنهان کردن شخص، مال یا ماهیت واقعی مال، با هدف مجرمانه تعریف می­نمایند.[۱۶]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:53:00 ب.ظ ]




۲-۱-۱۳- دامنه مدیریت ارتباط با مشتری

 

می توان سه سطح را در مدیریت ارتباط مشتری مشخص کرد:

 

    1. خدمات پایه ای : این دسته شامل حداقل خدمات لازم مانند واکنش پذیری وب سایت (خدمات با چه سرعت و دقتی ارائه می‌شوند)، اثر بخشی سایت و انجام سفارش می‌باشد.

 

    1. خدمان مشتری محور : این خدمات شامل سفارش گیری، پیکربندی محصول، اختصاصی سازی، امنیت و اطمینان است. این موارد خدماتی هستند که مشتریان بیشترین اهمیت را به آن ها می‌دهند.

 

  1. خدمات ارزش افزوده : شامل خدمات اضافه ای چون حراج ها، اموزش و تحصیلات بر خط می شود(توربان ودیگران،۱۳۸۶: ۱۶۵).

۲-۱-۱۴- انواع اطلاعات مشتری

 

مدیریت ارتباط با مشتری به جمع‌ آوری اطلاعات درباره مشتریان سازمان می پردازد. طبق انواع تعاملات، اطلاعات مشتری می‌تواند در سه طبقه به شرح زیر طبقه بندی شود:

 

      1. اطلاعات از مشتری: شامل داده های کارکنان و تعامل درباره یک مشتری است. این نوع اطلاعات به طور گسترده برای اجرای CRM جمع‌ آوری می شود. شرکت از این طریق قادر است سود دهی، الگوهای خرید، تکرار ترجیحات و… مشتری را درک کند(چانگا[۵۸] و ‌همکاران،۲۰۰۶: ۶۸۲).

 

    1. اطلاعات برای مشتری: محصول، خدمات و اطلاعات سازمانی است که به نظر می‌رسد برای مشتریان مفید هستند. این نوع اطلاعات از طریق رسانه های ارتباطی گوناگون پخش می شود. شرکت‌ها می‌توانند این اطلاعات را از طریق پست مستقیم، صفحه های اینترنتی و… تأمین نمایند(مریلیز و فرینچ[۵۹]،۲۰۰۷: ۴۴).

 

  1. اطلاعات به وسیله مشتری: این نوع اطلاعات بازخوردهای مشتری مانند شکایت ها، پیشنهادات، خواسته ها و… می‌باشد(گاپتا[۶۰]و همکاران،۲۰۰۴: ۳۴۷).

۲-۱-۱۵- مدیریت ارتباط با مشتری و وفاداری مشتری

 

مدیریت ارتباط با مشتری با نگهداری مشتری و اینکه چگونه می توان در بلند مدت، مشتری وفادار ایجاد کرد، مرتبط است. پیمان و تعهد مفاهیم مرکزی در CRM هستند که این دو در ایجاد روابط بلند مدت با مشتری، کارایی فوق العاده ای دارند. وعده و پیمان توسط فروشنده ای خلق می شود که تماسهای مستقیم با مشتری دارد اما برای داشتن روابط بلند مدت باید تعهد عمیق به همراه انعطاف پذیری بالا ایجاد شود. ‌بنابرین‏ وفاداری مشتری ممکن است به نگهداری مشتری، وفاداری زیاد مشتری، کاهش هزینه های مشتری(هزینه های تحقیق، یادگیری، هزینه های عاطفی)، درآمد بالا و وسود دهی بیشتر منجر شود. همچنین وفاداری مشتری ارزش طول حیات مشتری را افزایش می‌دهد(آی بید[۶۱]،۲۰۰۳: ۴۳۳-۴۳۴).

 

۲-۱-۱۶- وفاداری مشتری

 

وفاداری به یک تعهد قوی برای خرید مجدد یک محصول یا یک خدمت برتر در آینده اطلاق می شود، به صورتی که همان مارک یا محصول علی رغم تاثیرات و تلاش‌های بازاریابی بالقوه رقبا، خریداری گردد(اولیور[۶۲]،۱۹۹۹). وفاداری با سه عنصر زیر همراه است:

 

    1. عنصر رفتاری مشتری که همان تکرار عمل خرید است؛

 

    1. عنصر نگرشی مشتری که همان تعهد و اطمینان مشتری است؛

 

  1. عنصر در دسترس بودن گزینه های زیاد برای انتخاب و انجام عمل خرید.

 

 

ریچارد اولیور (۱۹۹۹) رویکرد نگرشی را به سه قسم مجزا تقسیم ‌کرده‌است:

 

    1. وفاداری شناختی: که به رفتار مشتری منجر شده و به باور مشتری مربوط می شود؛

 

    1. وفاداری احساسی: که به تعهد و اعتماد مشتری منجر شده و به احساس وی مربوط می‌گردد؛

 

  1. وفاداری کنشی: که به قصد مشتری برای انجام عمل خرید در آینده مربوط می شود.

در این میان، وفاداری شناختی در مقایسه با دو نوع دیگر از قدرت بیشتری برای ایجاد وفاداری مشتری برخوردار است.

 

الهی و شعبانی(۱۳۹۱) در نگاهی دیگر به نقل از لارسون و سوسانا[۶۳](۲۰۰۴)، تعاریف وفاداری مشتری را در سه گروه زیر طبقه بندی کرده‌اند:

 

  1. وفاداری معاملاتی: در این بخش تغییر یافتن رفتار خرید مشتری مد نظر قرار می‌گیرد، هرچند که انگیزه های تغییر ممکن است نامشخص باشند. این نوع وفاداری از طرق زیر حاصل می شود:

 

    • فروش کالاهای جدید

 

    • فروش جانبی

 

  • تکرار خرید

 

  1. وفاداری ادراکی: در این نوع وفاداری، نگرش و عقاید مشتریان، عنصری کلیدی محسوب می‌گردد ولی هیچ نوع مدرکی مبنی اثرات آن بر روی خرید وجود ندارد. وفاداری ادراکی از طرق زیر حاصل می شود:

 

    • رضایت

 

  • آگاهی

 

  1. وفاداری مرکب: ترکیبی از دو نوع قبل است و از طرق زیر حاصل می‌گردد:

 

  • ارزش مدت حیات(فایده تجاری ارتباط با مشتری طی زمان محاسبه می شود تا مفهوم ارزش مدت حیات مشتری به دست آید که ارزش فعلی یا بالقوه ایجاد شده طی کل ارتباط با مشتری می‌باشد اما معمولا طی یک دوره زمانی از اولین معامله تا امروز یا زمانی در آینده، اندازه گیری می شود)

ارزش نام تجاری(کسب و کارهای دارای نام تجاری قوی، غالبا بر قوت ارتباطات خود و آگاهی دادن گسترده به مشتری تکیه دارند)(الهی و شعبانی،۱۳۹۱: ۱۶۰-۱۶۳).

 

۲-۱-۱۷- دسته بندی انواع وفاداری بر اساس نظر ماگی

 

لارسون و سوسانو(۲۰۰۴) بر اساس نظرماگی[۶۴]، دو مبنای وفاداری در زمینه اندازه گیری وفاداری مشتریان معرفی می‌کنند.

 

اولین دیدگاه که مبتنی بر مفهوم رفتاری است، به تکرار رفتار خرید مشتری می پردازد. در این نگاه، سه معیار«نسبت خرید، توالی خرید و احتمال آن» مطرح می شود.

 

دیدگاه دوم که دیدگاه نگرشی نامیده می شود، ساختارهای دانش، احساسی و ذهنی مشتریان را به هم مرتبط می‌کند. ماگی، این دو دیدگاه را در هم ترکیب نموده و چهار نوع وفاداری را به شرح (شکل۲-۵) از هم متمایز ‌کرده‌است.

 

وفاداری جعلی

 

عدم وفاداری

 

وفاداری واقعی

 

وفاداری پنهان

 

بالا

 

پایین

 

بالا

 

پایین

 

رفتار تکرار خرید

 

نگرش نسبی

 

(شکل۲-۵) چهار نوع وفاداری مشتری ‌بر اساس دیدگاه ماگی(الهی و شعبانی،۱۳۹۱: ۱۶۴)

 

    1. وفاداری واقعی: زمانی مشتری به طور منظم از سازمان خاصی به خاطر ترجیحات قوی خود خرید نماید، وفاداری واقعی به وجود می‌آید. این طبقه، سودآورترین طبقه وفاداری است.

 

    1. وفاداری پنهان: این گروه ‌بر اساس نگرش بالای خود نسبت به سازمان و علامت تجاری آن مشخص می‌شوند، اما رفتار خرید آن ها مشخص نیست.انتخاب صورت گرفته توسط این دسته از مشتریان، معمولا تحت تاثیر محل عرضه کننده، وضعیت موجودی کالا یا تاثیرپذیری از دیگران قرار می‌گیرد.

 

    1. وفاداری جعلی: این حالت، به دلیل اینکه مشتری معتقد نیست که گزینه های موجود متنوع است، شباهت زیادی به مفهوم عدم فعالیت و بی علاقگی دارد و مشتری به راحتی سازمان را با رقیبان عوض می‌کند.در اینجا الگوی تکرار خرید، مبتنی بر پیشنهادات خاص، راحتی، دسترسی به واسطه ها و توصیه دیگران است.

 

  1. عدم وفاداری: در ‌موقعیت هایی که نگرش نسبی مشتری و نیز رفتار تکرار خرید وی در سطح پایینی باشد، با عدم وفاداری مواجه خواهیم بود. مشتریان این طبقه ‌بر اساس راحتی خود و نه وفاداری، به خرید مبادرت می‌کنند(الهی و شعبانی،۱۳۹۱: ۱۶۴-۱۶۵).

۲-۱-۱۸- انواع مشتریان بر حسب وفاداری

 

مشتریان بر اساس وفاداری به چهار گروه طبقه بندی می‌شوند:

 

    1. وفاداران یکپارچه: مشتریانی هستند که همیشه با یک سازمان معامله می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:41:00 ب.ظ ]