دیدگاه های مدیریت دانش

در ادبیات مدیریت دانش دو دیدگاه وجود دارد که هریک به نوعی خاص جایگاه مدیریت دانش را در عرصه مدیریت تعریف میکند.هدف مدیریت دانش با توجه به این دیدگاه ها متفاوت خواهد بود که در زیر به بررسی آنها پرداخته میشود.

دیدگاه اول: دانش به عنوان یک سرمایه.هدف از مدیریت دانش در این رویکرد رساندن اطلاعات درست به افراد لازم، در زمان مناسب و با کمترین هزینه است.

دیدگاه دوم: دانش به عناون یک ابزار.هدف از مدیریت دانش در این رویکرد کمک به افراد در ایجاد و به اشتراک گذاشتن دانش، کمک به افراد در عمل کردن بر اساس دانش است به طریقی که کارایی سازمان و همکارانش، به طور قابل سنجشی بهبود یابد.[۷]

 

 

 

۲-۲-۸ مزایای مدیریت دانش

با توجه به تغییرات سریع و فشار رقابت جهانی، دانش به عنوان یک فاکتور اساسی برای دستیابی به مزیت رقابتی برای سازمان ها به شمار میرود.

مدیریت دانش شامل فرآیندهایی است که درخواست ها را تسهیل میکند و دانش سازمان را به منظور ایجاد ارزش و افزایش مزیت رقابتی توسعه می بخشد.[۴۸]

دنهام گری[۱] ، در یک گرد همایی مدیریت دانش،  مزایای عمده مدیریت دانش را این گونه مورد بحث قرار میدهد: ” مدیریت دانش، دیدگاه ها، رهیافت ها و بصیرت قرار دادن سرمایه گذاری های مناسب در داده و اطلاعات را در بهترین موارد استفاده که بشترین نیاز به آن می رود فراهم می آورد.مدیریت دانش، تصمیمات کجایی، چگونگی و زمان ساخت، ایجاد، انباشت و علت دانش جدید را هدایت می کند.

اجازه می دهد که سازمان علت سرمایه های کلیدی خود از جمله آموزش، کارآموزی و تجربه ضمن خدمت را که اغلب بیشترین هزینه را در بسیاری از شرکتها در بر دارد توضیح دهد.این هزینه به ندرت به کمیت در می آید و یا دنبال می شود.هیچ گونه پاسخی برای این گونه هزینه ها وجود ندارد.بدون توجه کانونی فعال و به هنگام سازی، دانش ارزش خود را از دست می دهد".

دنهام گری، هشت مزیت خاص مدیریت دانش را چنین شناسایی میکند:

۱-جلوگیری از افت دانش.سازمان را قادر می سازد تا تخصص فنی حیاتی خود را حفظ کرده، افت دانش حیاتی که از بازنشستگی، کوچک سازی، یا اخراج کارکنان و تغییرات ساخت حافظه انسانی ناشی می شود جلوگیری کند.

۲-بهبود تصمیم گیری.نوع و کیفیت دانش مورد نیاز را برای تصمیم گیری های اثربخش شناسایی میکند و دسترسی به آن دانش را تسهیل می بخشد.در نتیجه، تصمیمات سریع تر و بهتری می تواند در سطوح پایین تر سازمانی صورت میگیرد.

۳-انعطاف پذیری و انطباق پذیری.به کارکنان اجازه می دهددرک بهتری از کار خود به عمل آورده، راه حل های نوآور مطرح کنند، با سرپرستی مستقیم کمتر کار کنند و کمتر نیاز به مداخلات داشته باشند.در نتیجه، کارکنان میتواننددر موقعیت های چندوظیفه ای فعال باشند، و سازمان می تواند روحیه کارکنان را بالا ببرد.

۴- مزیت رقابتی. سازمان ها را قادر می سازد تا کاملا مشتریان، دیدگاه ها و بازار و رقابت را درک کرده، بتوانند شکاف ها و فرصتهای رقابتی را شناسایی کنند.

۵-توسعه دارایی.توانایی سازمان را در سرمایه گذاری در حفاظت قانونی برای مالکیت معنوی بهبود میبخشد.

۶-افزایش محصول.به سازمان اجازه می دهد که دانش را در خدمت و فرآورده ها بکار گیرد.در نتیجه، ارزش درک شده محصول با نسبت مستقیم میزان و کیفیت دانش در محصول افزایش پیدا می کند.

۷-مدیریت مشتری.سازمان را قادر میسازد تا توجه کانونی و خدمت به مشتری را افزایش دهد.دانش مشتری باعث سرعت پاسخ به سوالات، توصیه ها و شکایتهای مشتری می شود.

این امر همچنین تضمین کننده سازگاری و کیفیت بهتر خدمات به مشتریان می گردد.راه حل مشکلات عادی به سادگی قابل دسترسی است.

۸-بکارگیری سرمایه گذاری ها در بخش سرمایه انسانی.از طریق توانایی بخشیدن به سهیم شدن در درس های یاد گرفته شده، فرایندهای اسناد، بررسی و حل استثنائات و در اختیار گرفتن و انتقال دانش ضمنی، سازمانها می توانند به بهترین وجهی در استخدام و کارآموزی کارکنان سرمایه گذاری کنند.[۷]

از دیگر مزایای مدیریت دانش می توان به بهبود پاسخ رقابتی، جلوگیری از هزینه ها و هدر رفتن سرمایه های ذهنی، جهت گیری استراتژیک و تحقق نیاز جهانی شدن، اثر بخشی شغلی و سازمانی اشاره کرد.(انتظاری، ۱۳۸۵)[۷].

 

[۱] Denham Grey

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...