پایان نامه : بررسی و تحلیل عناصر داستانی و نگاه اسماعیل فصیح به جنگ |
جوهر اصلی ادبی و اندیشه مرکزی در رمانهای ثریا در اغما، زمستان 62 و «کشته عشق» جنگ و پیامدهای آن است. فضای حاکم بر این آثار را عشق، شهادت، جنگ و خونریزی، بمباران شهرها، فضای منورها، صدای توپ و تفنگ، فضای بمبهای شیمایی و معلولین و آوارهها و آوارگیها تشکیل می دهد؛ فضای کمبودها و نابسامانیها، فضای گریهها و فغانها و نوحهها، فضای قبرستانهای پر، ایثارها و حماسهها، طنین آواز بسیجیان و پژواک شوق به جبهه رفتن، فضای شعارها و پوسترها، وصیتنامهها و فضای رشد دغلبازان و فرصتطلبان و… طرح می شود؛ همان فضاهایی که اسماعیل فصیح سعی کرده است با جزئیات دقیق و مستند گونه و به شیوه روایی به تصویر بکشد. او هم ستایشگر است و هم منتقد هم از زیبایی عشق و شهادت و ایثار میگوید و هم از زشتیها مینالد هم فرجامها، ادریسها و پسرهای «ننه بوشهری» و هم برادران بسیجی و رزمنده را میستاید و هم «مسعود» های کلاهبردار «ابو غالب» های مسلمان نما و «بیگلری» های فرصت طلب را به سخره میگیرد و به محاکمه میکشد. هم بر حق بودن دفاع از میهن را میستاید و هم از چهره زشت و ویرانگر جنگ مینالد. ثریا در اغما «رمانی است که شخصیتهای آن از روی الگوی اشخاص معروف و واقعی برگزیده شده اند و این اشخاص با نامهای داستانی و استعارهای در رمان معرفی شده اند، ویژگیها و خلاقیتهای شخصیتهای داستان همچون کلیدی است که خواننده را موفق به شناخت اشخاص می کند این نوع رمان: رمان کلیددار نامیده می شود» (میر صادقی،1376: 463).
1-2- اهداف پژوهش:
1 . تحلیل عناصر داستانی و نگاه اسماعیل فصیح به جنگ
2 بررسی تیپها و چهرهای سه اثر داستانی جنگ فارغ از نقش اجتماعی و سیاسی آنان
- آشنایی دانشجویان و محققان با نثر روایی جنگ در سه داستان اسماعیل فصیح
- بررسی شخصیتهای داستانی در سه اثر اسماعیل فصیح
1-3- ارائه فرضیههای پژوهش:
- نگاه اسماعیل فصیح به جنگ نگاهی انسانی و فارغ از نگرشهای باور شناختی است
2.تیپها و چهره های گوناگون جامعه را فارغ از نقش اجتماعی یا اهداف سیاسی آنان ترسیم می کند
- اسماعیل فصیح نویسندهای غریزی است و نسبت به جنبه های ادبی غفلت نشان داده است.
- شخصیتهای داستانی او جامع و چند بعدی هستند و خصلتهای خوب و بد و عام و خاص را توأمان تصویر می کنند.
1-4- پیشینهپژوهش:
جمال میر صادقی در کتاب داستاننویسهای معتبر ایران در صفحات 214-217 و همچنین در کتاب ادبیات داستانی قصه و رمانس، داستان کوتاه رمان صفحهی 426 به نقد کتاب ثریا در اغما پرداخته است، میر صادقی این کتاب را از نوع از رمانهای کلیددار میداند. به باور میر صادقی در رمانهای کلیددار شخصیتپردازی از اهمیتی ویژه برخوردار است. زیرا در این نوع رمانها از شخصیتهای واقعی گرتهبرداری می شود و شخصیتهای داستان باید اعمال و خلقیات اشخاص مورد نظر نویسنده را بازتاب دهند، به طوری که خوانندگان آن ها را در متن داستان طبیعی و واقعی ببینند. در این نوع رمانها شخصیتها از روی انگاره اشخاص معروف و واقعی برگزیده میشوند و این اشخاص با نامهای داستانی در رمان معرفی میگردند تا ویژگیهای شخصیتهای داستان همچون کلیدی خواننده را موفق به شناخت اشخاص نماید.
محمد حنیف در کتاب «جنگ از سه دیدگاه» از رمان ثریا در اغما به عنوان اثری ضد جنگ با تفرعنات روشنفکرانه یاد می کند.
«بهرنگ رجبی» در ضمیمه روزنامه اعتماد به نقد و بررسی رمان ثریا در اغما پرداخته و طرح آن را ضعیف، اما مهارت اسماعیل فصیح را در پرداخت صحنه ها جذاب و جالب میداند.
همچنین «محمد حسین صنعتی» در کتاب آشنایی با ادبیات دفاع مقدس اسماعیل فصیح را در گروه کسانی قرار داده که داستانهای منفی نگر نوشتهاند و رمان زمستان 62 را در گروه آثاری که جنگ را یکسره زشتی میبینند؛ قرار داده است.
غلامرضا مردانی در کتاب «ادبیات در انقلاب، انقلاب در ادبیات» کتاب ثریا در اغما را در گروه آثار منفی نگر به شمار میآورد، رمانی که شخصیت
های اصلی آن از مرگ میهراسند و کمتر با شهادت آشنایند.
آناهید اوجاکیانس در نقد مجموعه آثار داستانی اسماعیل فصیح بر آن است که:
مشخصات سبک و زبان فصیح در این رمان [زمستان 62] دربرگیرنده همان خطوط برجسته ای است که قبلاً بارها ذکر شده است. که استفاده از رجعت به گذشته این بار برای ایجاد مقایسه میان رونق و آبادانی مناطق جنوب با ویرانیهای جنگ یا معرفی بیشتر شخصیتها صورت گرفته است. . بارِ طنز و کنایاتِ زبان نیز سنگینتر و نه تنها از زبان آریان بلکه از سوی شخصیتهایی چون دکتر یار ناصر و مریم و فرجام نیز شنیده میشود و حتی به حریم صحنه های جدی و غم انگیز رسوخ میکند و فضای غم زده رمان را قابل تحمل تر میسازد. از نمادها نیز بهره شایسته ای گرفته شده است. نماد گل لاله ٬ که فرجام همیشه شاخه ای از آن را در اتاق تنگ خویش نگاه میدارد ٬ پیش آگهی از تعلق فکری و سرنوشتی است که در انتظار اوست و هم اسمیِ آن با معبودش٬ لاله جهان شاهی٬ نیز هدف و مقصود این شهادت را میرساند. شهادت فرجام شکوفایی گل زندگی لاله را در پی خواهد داشت. نام منصور فرجام نیز کنایه از سعادتی است که فرجام در اواخر زندگی احساس میکند. او از بخت خویش سپاسگزار است که او را یاری داده است تا فرجام زندگیاش را شکل دهد و٬ در زمستانِ زندگی خود و برخی از هم وطنانش٬ به رستگاری و حیات جاودان دست یابد. جبهه جزایر مجنون نیز ٬ که راه رستاخیز را برای فرجام فراهم میآورد ٬ کنایات ظریفی در بردارد. از یک سو ٬ در رمان ٬ اشاراتی به اهل جنوب بودن مجنونِ لیلی میشود٬ از سوی دیگر٬ فرجام که مجنونِ عشق لاله است٬ راهیِ جبهه جزایر مجنون میشود که شاید در چشم برخی متقارن با جنون زدگی باشد (اوجاکیانس، 1386: صص 131-132).
از نظرمحمدرضا روزبه آثار اسماعیل فصیح از نوع آثاری هستند:
«که طی آن ها نویسنده یا نقبی به تاریخ گذشته زد و یا فراز و نشیبهای جامعه ایران در پشت جبهه جنگ را به تصویر کشید. رمانهای اسماعیل فصیح غالباً روالی خطی و شیوهای گزارش گونه و سرگرم کننده دارند. اسرار نویسنده بر این شکل و شگرد و کم توجهی او به انضباط درونی اثر، بعضاً به سستی آثارش انجامیده است». (روزبه،1381:93)
1-5- مواد و روش اجرای پژوهش:
- در این پژوهش پس از مطالعه آثار اسماعیل فصیح و همچنین کتابهای نقد و بررسی آثار دفاع مقدس از روش کتابخانهای استفاده می شود
2.پس از جمعآوری منابع معتبر، متناسب با عنوانهای اصلی و فرعی فیشبرداری صورت میگیرد.
- بعد از طبقه بندی فیشها و تحلیل آن ها پیش نویس تهیه شود.
زندگی نامه و آثار اسماعیل فصیح
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1399-10-02] [ 12:34:00 ق.ظ ]
|