" دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – ۲-سبک رهبری مراوده ای(تعاملی): – 7 " |
“
جدول(۲-۲)،مهمترین تفاوتهای رهبر ومدیر
رهبر مدیر رهبر می تواندهدف های گوناگونی داشته باشد
مدیراولبه اهداف سازمان می اندیشد رهبران به هدفهانگرش شخصی دارند مدیربه هدفهانگرش سازمانی وغیرشخصی دارد رهبران بانفوذبرقلوب سازمان راپیش میبرند مدیران از قدرت سازمانی خوداستفاده میکنند رهبرازطریق ایجادبصیرت و الهام بخشی به افرادبه هدایت آن ها می پردازد مدیرازطریق برنامه ریزی رسمی نظم وانسجام ایجادمی کند رهبرآینده رابه تصویرمی کشد مدیرنتایج را کنترل میکند رهبرباایجادتغییرسروکاردارد مدیرباپیچیدگی هابرخوردمی کند درارتباط بارهبرسلسله مراتب مطرح نیست درارتباط بامدیرسلسله مراتب مهم است عضویت درسازمان رسمی ضرورت ندارد عضویت درسازمان رسمی ضرورت دارد
مؤلفه ها:
۱-سبک رهبری تحولگرا:
رهبری تحولگرایکی از نظریه های جدید در بحث رهبری می باشدبرپایه نظریات«مک گرگوربرنز[۲۰]،۱۹۷۸» درخصوص رهبران سیاسی تحولی وتحولگرا برنارد ام.باس [۲۱]صریحا نظریه رهبری تحولگرارابسط داد.رهبران تحولگراکسانی هستندکه خودراالهام می بخشند،می توانندبه آنهاروحیه بدهندودر مسیری هدایتشان کنندکه منافع سازمان تامین شود.همچنین این افراد می توانندموجب شوندکه زیردستان با روحیه ای بسیاربالاعمل نموده و اثراتی عمیق بر سازمان بگذارند(رابینز،۱۹۹۸). رهبری تحول گرابرنقش فردی رهبران تاکیدمی کند.رهبران تحولگراپیروان خودراترغیب می کنندکه به خاطرسازمان ازعلایق خودبگذرندو قادرندنفوذی عمیق وفوق العاده ای برپیروان خودداشته به مسائل و نیازها پیروان خودبرای پیشرفت توجه دارند ،آگاهی پیروان رادرمورداموربا راهنمایی آنهاتابه مسائل کهنه به شیوه ای نونگاه کنند.تغییرمی دهندوتوانایی تهییج ایجاد انگیزه وتلقین به پیروان برای اعمال تلاش اضافی برای دست یافتن به اهداف دارند. رهبری تحولگرا زمانی رخ می دهدکه رهبران، دیگران رابرای ملاحظه کارهایشان ازدیدگاهی جدیدتحریک کنند؛آگاهی از رسالت یاتصوری ازسازمان راپدید آورند؛ همکاران و پیروان رابه سطوح بالاتری ازتوانایی و پتانسیل سوق دهند؛ وآنهاراترغیب کنندتاورای از علاقه ومنافع شخصی خود،به علایقی که به نفع گروه باشند،بیاندیشند(هوی و میسکل،۱۳۸۷).باس معتقداست که رهبری تحول آفرین،پیروان راتوانمندساخته وبه آن هابرای عملکردی فراترازانتظاراتشان وهمچنین پیروی از اهداف دسته جمعی به جای منافع شخصی انگیزه میدهد(کارک[۲۲]، ۲۰۰۴).این رهبران،ارزشهای شخصی پیروان خودرا تاآنجاتغییرمی دهند که پیروان ازاهداف وچشم اندازسازمان حمایت کنند(استون و همکاران[۲۳] ، ۲۰۰۴).
دررهبری تحولگراتاکیدبرفرایندایجادایجادوتقویت تعهدوسرسپردگی پیروان به اهداف سازمان وتقویت آنان دررسیدن به این اهداف است.برای رهبران تحولگراجاذبه شخصی لازم است ولی کافی نیست به علاوه یک
رهبرتحولگرادارای شرایط زیراست:
– به اهداف طولانی مدت توجه دارد.
– پیروان رابه تعقیب یک بینش مشخص تشویق می کندوبه جای آن که با سیستم موجودکارکندباتغیرودگرگونی سیستم سازمانی به پیش بردبینش موردنظرمی پردازد.
– به پیروان کمک می کندتامسئولیت بیشتری برای پیشرفتشان بپذیرند.
– درزمان مناسب یک برنامه رهبری موفق راتوسعه میدهد،لذافعالیتهای تحولگرابه جای آنکه به افرادبخصوص ادامه پیدا کنند،درسیستم سازمانی ادامه مییابند.
به طورخلاصه رهبران تحولگرابرتقویت پیروان وپیگیرتغییرات سازمانی و رسمی سیستمها،فرایندهاوارزشهای جدیدتاکیدمی کنندودرحقیقت کسانی که دنیاراتکان می دهندرهبران ومدیران تحولگراهستند.این دسته از مدیران آزادی عمل بیشتری در کارشان دارند.زیردستان رابه تحرک وامی دارندوبرای نیل به اهداف به آنهاالهام می بخشندوآنان رادرباره اینکه هدف چگونه می تواندقابل دستیابی باشدتحرک می نمایند.آنهارابطه بازیردستان راحفظ و آزادانه اطلاعات راباآنهاتقسیم میکنند.رهبری تحولگرایک توانایی مشخص برای پیشبینی،ساخت آینده،انعطاف پذیری تفکراستراتژیک وکاربادیگران که فرصتها متغیری رابرای ایجادیک آینده قابل وصول برای سازمان هاشناسایی میکند(قربانی،۱۳۸۹).
ویژگی های رهبران تحولگرا:
-فره مند: درذهن افرادتصویری جالب ازخودخلق می کنندوچنین می نمایندکه مأموریت مهمی برعهده دارند.
-الهام بخش: امیدهاونویدهای زیادی میدهند،به بیانی بسیارساده ازهدفهاومقاصدبزرگ سخن میگویند. -به بصیرت پیروان می افزایند: موجب افزایش دانایی وبصیرت پیروان می شوندامربه خودگرایی می کنندو برای حل مسائل برای رعایت دقت دستور می دهند.
-ملاحظات فردی: شخصابه مسائل رسیدگی می کنند به هریک از کارکنان وزیردستان توجهی خاص می نمایند همانندیک مربی عمل می نمایند.
۲-سبک رهبری مراوده ای(تعاملی):
این سبک هم مانند سبک رهبری تحولگراازنظریه های جدید دربحث رهبری میباشد.ادواردهولاندرفرایند رهبری رابه عنوان رویدادی می داند که تعاملات بین رهبران و پیروان دریک محتوای موقعیتی خاص اتفاق می افتد.ازدیدگاه وی،هسته رهبری درجایی قرارداردکه سه نیروی رهبر، پیروو موقعیت بایکدیگردارای نقاط مشترک باشند.هولاندرمعتقداست که تنهاباشناسایی ویژگیهای مهم سه نیروو روشهایی که آنهابرروی هم اثرمتقابل دارند می توان رهبری راموردشناسایی قرارداد.
“
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-21] [ 07:57:00 ب.ظ ]
|