در این پایان نامه اشعار سید اشرف­الدین گیلانی، ملک­الشعرای بهار و میرزاده­ عشقی به عنوان شاعرانی که در عصر مشروطه و پس از آن حضور داشتند بر اساس مفاهیم تصویرشناسی مورد بررسی قرارگرفته است.

دستاورد پژوهش ناظر بر این است که در اشعار این سه شاعر، بیگانگان به دو دسته­ی نیک و بد تقسیم شده ­اند، عموماً کشورهای غربی یا اروپایی ( انگلیس و روسیه)، کشورهایی استعمارگر، خون ریز و غاصب تلقّی شده ­اند، درحالی که کشورهایی چون ترکیه یا عثمانی، پاکستان، هندوستان، آذربایجان و حتی ژاپن کشورهایی مثبت قلمداد شده ­اند. با این که مباحث مهم سیاسی و اجتماعی، اندیشه­هایی وارداتی از غرب به ایران هستند، شاعران فوق از غربیان به نیکی یاد نکرده ­اند، با این وجود از شخصیت­های علمی و فرهنگی بیگانه چون: ادوارد براون، تاگور و کنفوسیوس به نیکی یاد شده است.

بیش­ترین تصویر منفی از کشورهای بیگانه در شعرهای بهار، عشقی و نسیم شمال به انگلیس و روسیه و مثبت­ترین تصویر به کشورهای شرقی و اسلامی اختصاص دارد. هرچند اختلافی از نظر نوع نگاه به دیگری در بین این شاعران دیده می­ شود. درحالی­که سیداشرف الدین بهترین تعابیر را به عنوان مثال، برای اعراب به­کار‌ می‌برد، عشقی در مقابل دیدگاهی عرب­ستیز دارد و همواره از گذشته تاریخی ایران پیش از اسلام و حمله­ اعراب به ایران را یاد می­ کند. ملک­الشعرا اما شاعری ملی – مذهبی است و جامع­ترین تصویر­ها از بیگانگان، در شعر بهار بازتاب یافته است.

فصل اول: کلیات تحقیق

1-1- بیان مسأله

فرمان مشروطیت که در سال 1324ق. به امضای «مظفرالدین» شاه رسید، دست‌آورد نهضتی سیاسی- اجتماعی بود که پیش‌تر از آن، در اثر بیداری جامعه‌ی ایرانی، تحت تأثیر عوامل متعدّد فرهنگی و اجتماعی حاصل شده بود. ادبیات غرب با انقلاب مشروطه به ایران راه یافت؛ چرا که ملت‌های اروپایی تجربه‌ی بیش‌تری در تحولات سیاسی داشتند در نتیجه افکار نوین سیاسی و اجتماعی غرب وارد ایران شد و زمینه برای تحولی اساسی در شکل اداره‌ی کشور و طرز زندگی مردم فراهم گردید؛ به نوعی که می‌توان ادبیات مشروطه را تلاش مردم ایران برای استقرار حکومت قانون و رهایی از چنگال استبداد تفسیر کرد.

تعامل و تقابل فرهنگی ایران با کشورهای دیگر سبب تأثیرپذیری‌ها و تأثیرگذاری‌های فراوان و درنهایت ایجاد تصاویر و الگوهای خاص در دوره‌های مختلف گردیده است. در دوره‌ی مشروطه که ارتباط ایران با کشورهای دیگر به ویژه اروپاییان افزایش می‌یابد بازتاب تصاویر« دیگری » در شعر شاعران نیز فزونی می‌گیرد و به خوبی می‌توان انعکاس آن را در شعر شاعران معاصر دید. سادگی، بیان بی‌پیرایه و کوچه و بازاری بودن شعر شاعران عصر مشروطه، برگرفته از موج جدید تجدّد و تحوّلی است که در اثر ارتباطات روشنفکران و ادیبان ایران با دیگر کشورها به ویژه مغرب زمین حاصل شده است.

با توجه به توسعه‌ی ارتباطات فرهنگی، سیاسی، علمی و یا حتی نظامی با دیگر كشورها از دوره‌ی مشروطه به بعد و به ویژه نفوذ استعماری كشورهایی چون انگلیس، روسیه، آلمان و فرانسه در ایران، تصویر ارائه شده از این كشورها به شكل‌های مختلف در شعر شاعران معاصر، افزایش یافته است.

در این پژوهش ضمن پرداختن به گوشه‌هایی از وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران در دوره‌ی مشروطه، با رویكرد تصویرشناسی یا «ایماگولوژی»، تصایر ارائه شده­ توسط شاعران در دوره‌ی مشروطه (سید اشرف الدین گیلانی ، ملك الشعرای بهار و میرزاده عشقی) از بیگانگان، بررسی می‌گردد.

2-1- سوال های پژوهش

1- سید اشرف الدین گیلانی، ملك الشعرای بهار و میرزاده‌ عشقی چه تصویرهایی از بیگانگان داشتند؟

2- آیا تصویر شاعران فوق از بیگانگان با هم متفاوت است؟

3-1- پیشینه پژوهش

1-3-1- پژوهش های خارجی

پژوهشی تاکنون درباره‌ی موضوع تحقیق حاضر در میان پژوهش­های خارجی سابقه ندارد و پژوهش­های خارجی که به نوعی با این تحقیق در ارتباط است بیش­تر در زمینه­ مبانی تصویرشناسی است که در چارچوب مفهومی از آن­ها استفاده شده است و مستقیماً به موضوع پژوهش حاضر نپرداخته­اند. :

از جمله مقالاتی که با چارچوب مفهومی این پژوهش در ارتباط است عبارتند از:مقالات ایو شورل(2009)،  ژان ماری­کاره(1999)، دانیل پاژو(1994)، آموسی و هرچبرگ­پیرو(1999)، که در این مقالات به پیشینه­ی تصویرشناسی و تعریف ابعاد و چارچوب مفهومی تصویرشناسی پرداخته­اند.

1-3-2- پژوهش‏ های داخلی

1- نامور مطلق، بهمن(1388)، «درآمدی برتصویرشناسی معرفی یک روش نقد ادبی و هنری در ادبیات تطبیقی»، مطالعات تطبیقی، سال سوم، شماره­۱۲، ص 119 – 138.

نویسنده در این مقاله در قالب روش نقد ادبی و هنری به معرفی تصویرشناسی پرداخته است. وی ضمن تعریف تصویرشناسی نظرهای موافقان و مخالفان آن را مورد بررسی قرار داده است. نویسنده با تأکید بر تصویر می­نویسد انسان تصویرساز بیش از این که در جهان بیرونی زندگی کند در جهان تصویری که خود و دیگران ساخته و پرداخته اند زندگی می کند. آن چه برای نویسنده نقش محوری دارد بررسی تصویرشناسی در حوزه ادبیات تطبیقی است. او ضمن ارائه­ تاریخچه­ی تصویرشناسی به جایگاه تصویرشناسی در ادبیات تطبیقی و انواع تصاویر در ادبیات تطبیقی اشاره کرده است. اما در این پژوهش با وجود بیان اصول کلی تصویرشناسی به مصداق­های عینی تصویر شناسی که هدف پژوهش حاضر است اشاره ندارد.

   2- نانکت، لاتیشیا( 1390)،«تصویرشناسی به منزله­ی خوانش متون نثر معاصر فرانسه و فارسی»، ترجمه­ی مژده دقیقی، ادبیات تطبیقی، شماره ی 1، ص100- 115 .

نانکت در این مقاله بر آن است که تصویرشناسی را در متون نثر معاصر فرانسه و فارسی نشان دهد. او پس از بحث درباره مفهوم «دیگری» که مبنای اندیشه­ی تصویرشناسی است، قواعد تصویرشناسی و مراحل خوانش آن را در متون فرانسوی و فارسی، ارائه کرده است و از شیوه های تحلیلی چون کلیشه، تصویر و الگوی قالبی در زمینه­ نمونه­های ادبی در ادبیات فرانسه و ایران بحث کرده است. وی بر این نکته تأکید دارد که تصویرشناسی می تواند ما را به درک بهتری از عمل دیگرسازی رهنمون شود. این مقاله اگرچه در تشریح مفهوم «دیگری» به خوبی عمل کرده است، تصویرسازی­هایی که شاعران معاصر ایران از کشورهای بیگانه دارند و مقصود این تحقیق است را بیان نکرده است.

فلاح، غلامعلی(1383)، بازتاب حضور سیاسی بیگانگان در دیوان محمد تقی بهار، زبان و ادبیات فارسی، شماره ی 47-49 ، ص 179-212 .

نویسنده در این مقاله دیدگاه ­های محمد تقی بهار را درباره رخدادهای مهم بین المللی از جمله جنگ جهانی اول و دوم، عواقب آن­ها، وضعیت ایران و برخی دولت­های آسیایی و اروپایی در این جنگ ها، بررسی کرد. با توجه به این که ارائه­ تصویر بیگانگان در اشعار سه شاعر مشروطه (سید اشرف الدین گیلانی، بهار و عشقی) هدف این پژوهش است در این مقاله، از نوع تصویر ایرانیان از بیگانگان بر اساس چارچوب مفهومی این پژوهش، مطلبی گفته نشد.

فلاح، مرتضی- جعفری، لیلا (1387)، بیگانه­ستیزی در اشعار میرزاده عشقی، دانشکده­ی علوم انسانی دانشگاه سمنان، شماره22 ، ص 111- 130 .

نویسندگان این مقاله سعی کرده ­اند به یکی از مهم­ترین درون مایه­های اشعار میرزاده عشقی که مخالفت با بیگانگان و ستیز وی با استعمارگران به ویژه انگلیس است، بپردازند. این مقاله با وجود بیان دقیق خود درباره واکنش عشقی در برابر بیگانگان و مبارزه بی­ امان او با وطن فروشان، تنها به جنبه­ های منفی حضور بیگانگان و بالاخص انگلیس اشاره کرده و کشورهای دیگر را به نوعی نادیده گرفته است.

4-1- حدود پژوهش

دیوان اشعار سید اشرف الدین گیلانی، میرزاده عشقی و محمدتقی بهار.

5-1- اهداف پژوهش

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

این پژوهش می­خواهد به این هدف برسد که سید اشرف الدین گیلانی، عشقی و بهار، چه تصویرهایی از بیگانگان در قالب چارچوب مفهومی که در فصل دوم ارائه شده، دارند و این تصاویر چقدر با هم یکسانند و یا از هم متمایز و متفاوت.

6-1- ضرورت انجام پژوهش

در خصوص تصویرشناسی بیگانگان در عصر مشروطه، با توجه به بررسی­های انجام شده، پژوهش خاصی صورت نگرفته است؛ بنابراین با توجه به این­که عصر مشروطه یا عصر بیداری با حضور چشم­گیر بیگانگان در عرصه ­های مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هم­زمان بوده است و به نوعی می­توان این دوره را شروع مداخلات گسترده­ی خارجی­ها در امور ایرانیان به شمار آورد؛ روشن شدن ابعاد حضور بیگانگان در آثار شاعران عصر مشروطه ( بهار، عشقی و نسیم شمال) می ­تواند در دیدگاه ایرانیان، نسبت به این حضور گسترده موثّر باشد. هم­چنین بررسی تصاویر بیگانگان در اشعار این شعرا، نوع ارتباط و تعامل ایرانیان را با کشورهای دیگر(دوست یا دشمن) تبیین می­ کند.

7-1- روش شناسی پژوهش

روش پژوهش در این پایان­ نامه تحلیلی و از روش جمع­آوری اطلاعات کتابخانه­ای است. در این تحقیق دیوان و کلیات اشعار سید اشرف­ الدین گیلانی (نسیم شمال)، ملک الشعرای بهار و میرزاده عشقی متن معیار قرارگرفته است. محقق پس از مطالعه در زمینه­ نظریه­ تصویرشناسی، متون مورد نظر را بر اساس مؤلفه ­های نظریه فوق مورد بررسی قرار داده است.

فصل دوم: چارچوب مفهومی تحقیق

1-2- تصویرشناسی

 روابط انسان­ها بر اساس تصاویری که از دیگران دارند بنا می­ شود. این دیدگاه ­ها و نظرها، اساس روابط انسانی را شکل می­دهند. انسان تصویرساز بیش از این­که در جهان بیرونی زندگی کند در جهان تصویری که از خود و دیگران ساخته و پرداخته است زندگی می­ کند. در شاخه­های متعدد دانش بشری پژوهش­های زیادی در زمینه­ تصویر صورت گرفته و هر دانشی از دریچه­ی خاص خود، آن را تبیین کرده است. بخشی از تحقیقات ادبی، هنری، روانشناسی، انسان شناسی، مردم شناسی و نیز فلسفه به این موضوع اختصاص دارد. بنابراین تصویرشناسی به نوعی موضوع بینارشته­ای محسوب می­ شود(نامور مطلق، 1388: 120).

برای عنوان معرفت تصویری یا «ایماگولوژی»[1] معادلی بهتر از «تصویرشناسی» نمی­توان نهاد. با این حال اصطلاح «تصویرشناسی» بسیار عام و فراگیر است؛ درصورتی که این رویکرد و نقد، تعریفی خاص دارد و بخش محدودی از تصویر پژوهی در معنای عام آن را دربر می­گیرد. به بیان دیگر، میان عنوان و محتوا، رابطه­ منطقی از نظر کمّی و کیفی وجود ندارد. اما نبود کلمات مناسب در این خصوص، موجب استفاده از کلمه­ای عام در معنایی خاص شده است. به این دلیل در همین جا لازم است از یک سوء تفاهم لفظی جلوگیری و اعلام شود که تصویرشناسی، معنایی خاص و محدود خود را دارد (همان: 121). 

تصویر شناسی یكی از رشته­های فرعی ادبیات تطبیقی است كه در قرن نوزدهم در فرانسه تحت تأثیر متفكرانی مانند مادام دوستال[2]، هیپولیت­تن[3] به وجود آمد.

زمینه ­های تحقیق در ادبیات تطبیقی گسترده و متعدد است. مهم­ترین این زمینه­ها عبارتند از: پژوهش در مورد وام ­واژه ­ها؛ ادبیات ترجمه و بررسی مترجمان به عنوان واسطه­های انتقال پدیده ­ها و آثار ادبی به ملت دیگر؛ بررسی سرگذشت انواع ادبی؛ تحقیق در باب موضوعات و اسطوره­های فرا ملی؛ بررسی سرگذشت نویسندگان و تأثیر آن­ها بر ادبیات ملت­های دیگر؛ مطالعه­ منابع خارجی یک اثر یا نویسنده؛ بررسی مکتب های ادبی و جریان فکری؛ تصویر یک ملت در ادبیات ملتی دیگر ( تصویر شناسی) و …(نظری منظم،1389: 255).

تصویرشناسی یعنی؛ تصویری که ملتی از مردم و نژاد و فرهنگی دیگر در ذهن دارد، از دیگر موضوعات مورد توجه مکتب فرانسوی است. جواد حدیدی در آثارش، از جمله « جهانگردان فرانسوی در ایران» (1344ش.) و « ایران در ادبیات فرانسه» (1346ش.)، به سفر نامه­های تاوِرنیه[4] و شاردن[5] و نقش آن­ها در ایجاد تصویری مثبت از ایرانیان و تمدن ایرانی در فرانسه اشاره کرده و نشان داده که چگونه انتشار این سفرنامه­ها باعث استقبال از ترجمه­ی آثار ادب فارسی به زبان فرانسه شده است و بسیاری از مضامین و شخصیت­های داستانی ادب فارسی از این طریق به ادبیات فرانسه راه یافته است(انوشیروانی،1389 : 39).

هرچند چنین تحقیقاتی در مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی، مرسوم بوده است، نباید از آسیب­های آن­ها غافل شد. اغلب این سفرنامه­ها مملوّ از برداشت­های ساختگی و مغرضانه یا دست­کم سطحی و منفعت­طلبانه است. نویسندگان غربی بر اساس همین سفرنامه­ها رمان­هایی درباره شرق نوشته­اند که یا با واقعیت انطباق ندارد یا در بهترین حالت، مانند رمان­نامه­های ایرانی منتسکیو، از شخصیت­های ایرانی، برای هجو و نقد اجتماعی کشور خود استفاده کرده ­اند(همان : 39).

 قدمت تصویرشناسی در شكل امروزی­اش به اواسط قرن بیستم می­رسد كه ژان- ماری­كاره[6] تصویرشناسی را « تفسیر متقابل ملت­ها، سفرها، سراب­ها » تعریف كرد. در تصویرشناسی عمدتاً دو نوع متن وجود دارد: نخست سفرنامه­ها و آثار داستانی هستند كه شخصیت‌های­شان خارجی­اند و یا متونی غیر سفرنامه­ای و داستانی كه تصویر كلی از یک كشور خارجی به دست می‌دهند (نانکت، 1390: 105).

«تصویرشناسی» واژه­ای نو است كه حتی در برخی از فرهنگ­های لغت، هنوز ثبت نشده است (نامورمطلق،1388: 121). شورل در این زمینه، ضمن مقایسه با اسطوره­سنجی می­نویسد: دو عبارت تصویرشناسی و اسطوره­سنجی از ابداعات نو هستند كه فرهنگ­های تازه نیز آن­ها را هم­چنان نادیده انگاشته­اند. به طور مثال در فرهنگ گنجینه­ی زبان فرانسه در ویرایش مجازی آن در سال 2004 م.  از تصویرشناسی سخنی به میان نیاورده است( به نقل از شورل در نامور مطلق،1388 : 121).

«ما هرگز خودمان را نخواهیم شناخت، اگر فقط خودمان را بشناسیم». این جمله­ معروف فردیناند برونتی­یر[7] (1849- 1906 م.)- استاد زبان فرانسه و عضو فرهنگستان فرانسه است( شرکت­مقدم، 1388: 52).

موضوع تصویرشناسی، مطالعه­ تصویر «دیگری» و به بیان دقیق­تر« فرهنگ دیگری» و یا عناصر آن در ادبیات و یا هنر است. به عبارت دیگر تصویرشناسی، دانش و روشی است كه در آن تصویر كشورها و شخصیت­های بیگانه در آثار یک نویسنده یا یک دوره و مكتب مطالعه می­ شود(نامور مطلق،1388: 122).

هدف تصویرشناسی، بررسی تصویر فرهنگ خودی در ادبیات دیگری یا فرهنگ دیگری در ادبیات خودی است( همان :121).

تصویر برگرفته از عقاید، تقاضا، نگرش­ها، فرضیه ­ها، مسائل ذهنی، نظرهای از پیش­ تعیین شده، توهّم یا خیالاتی است که متعلق به گروهی از جامعه، مؤسّسات یا موارد دیگر است (گرون، 2007: 21).

«در مطالعات تصویرشناسی، فراتصویر، به این اندیشه راجع است كه به نظر یک ملت، دیگری چه دریافتی از آن ملت دارد» (نانكت،1390 : 113).

آلن مونتاندون[8] در تعریف تصویرشناسی بر موضوع «دیگری» تأكید می­كند و می­نویسد:« تصویر شناسی، مطالعه­ بازنمایی­های بیگانه در ادبیات است» (به نقل از مونتادون در نامورمطلق،1388: 122).

[1] – Imagology

[2] – Madame de Staël

[3] – Hipollyte Taine

 – [4]  برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، ر.ک: تاورنیه،1336: سفرنامه تاورنیه ، ترجمه ی ابوتراب نوری. Jean-Baptiste Tavernier

[5] – سیاح و تاجر فرانسوی که به سرزمین فارس سفر کرد. Jean Chardin

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...