با توجه به مطالب فوق پژوهش حاضر با هدف سنجش احتمال موفقیت پیاده­سازی مدیریت دانش با بهره گرفتن از رویکرد تصمیم ­گیری چند معیاره­ی فازی ارائه شده است. این پژوهش با بهره گرفتن از یک مدل احتمال سنجی برگرفته از مقاله چنگ و وانگ (2009) سعی در برآورد میزان موفقیت پیاده­سازی مدیریت دانش در بانک کارآفرین بعنوان یک بانک با مالکیت خصوصی و مدیریت حرفه­ای که دستیابی به افق­های جدید و تعالی سازمانی را سرلوحه­ی اهداف خود قرار داده است را دارد. در این پژوهش ابتدا هشت فاکتور کلیدی که نقش اساسی در پیاده­سازی مدیریت دانش دارند با توجه به ادبیات تحقیق و مطالعات پیشین شناسایی شد و توسط کارشناسان و خبرگان بانک کارآفرین مورد ارزیابی قرار گرفت. این هشت فاکتور عبارت بودند از: ویژگی­های کارکنان، استـراتژی سازمان، حمایت مدیریت ارشد، ارزیابی و انتقال دانش، فرهنگ سازمانی ، زیرساخت سازمانی، زیرساخت فنی و اقدامات انگیزشیمی‌باشد که برای هریک از آنها شاخص ­های جداگانه­ ای تعریف شد (مجموعاً 31 شاخص) تا با توجه به شاخص ­های مربوطه مورد ارزیابی قرار گیرند.

با توجه به تجزیه و تحلیل داده ­ها، فاکتورها و همینطور شاخص ­های مورد نظر با بهره گرفتن از ماتریس­های تصمیم ­گیری چندمعیاره فازی رتبه بندی شدند که سه فاکتور استراتژی سازمان، فرهنگ سازمانی و زیرساخت فنی به لحاظ اهمیت درپیاده­سازی مدیریت دانش حائز رتبه ­های نخست شدند. نهایتآ با بهره گرفتن از مدل احتمال سنجی، احتمال موفقیت وعدم موفقیت مدیریت دانش در بانک کارآفرین بصورت کمی محاسبه شد که نشان از احتمال موفقیت ضعیف با توجه به ارزیابی­های صورت گرفته داشت.

کلمات کلیدی: مدیریت دانش،روش تصمیم ­گیری چندمعیاره فازی، احتمال موفقیت3

مقدمه

با پیدایش تکنولوژی­های نوین و جذب و بکارگیری آن در جنبه­ های مختلف زندگی امروزی، پارادایم­های جدیدی مطرح شده که زندگی بشررا کاملاً متحول کرده است. درچنین موقعیتی سازمان­ها برای برخورداری از مزیت رقابتی و حفظ و انطباق سازمان درمحیطی متمایز ناگزیر از روی­آوردن به استفاده از ابزار­های نوین مدیریتی و روش­های جدید شده ­اند. ازاین رو مدیریت دانش همچون یک نگرش نوین درسازمان­ها مطرح شده ومدنظر قرار می­گیرد.

امروزه درجوامع توسعه­یافته ، دانش درکنارعواملی همچون سرمایه، زمین و نیروی کار، به­عنوان یکی از مهمترین منابع اقتصادی سازمان محسوب می­ شود. نتایج یک بررسی در دهه اخیر حاکی ازآن است که بیشترازنیمی از شرکت­های جدید درایالات متحده به­جای ساخت کالا به تولید دانش می­پردازند. پیتردراکر درکتاب خود باعنوان “مدیریت درزمان وقوع تحولی شگرف” درخصوص اهمیت دانش و نقش آن درعملکردسازمان گفته است “دانش به یک منبع اقتصادی حیاتی وحتی شاید بتوان گفت به تنها منبع مزیت رقابتی سازمانها بدل شده است)دراکـــر،1998).

خلق دانش، انتقال و نسخه‌برداری ازآن به­راحتی امکان‌پذیر نیست و ازهمین رو دانش درقیاس باسایرمنابع رقابتی سازمان ازجایگاهی استراتژیک برخوردار است.

تصمیم به اجرای مدیریت دانش گاهی برای سازمان­ها مشکل است. ماندگاری و یاسقوط یک سازمان می ­تواند به این تصمیم وابسته باشد، بنابراین باتوجه به اینکه پروژه های مدیریت دانش معمولا بسیار هزینه­براست و به زمان نیازدارد تا اثراتش کاملاً در سازمان احساس شود لازم است که قبل ازرسیدن به توافق عمومی برای پایه‌گذاری مدیریت دانش درشرکت، بررسی­های ریشه­ای واساسی در داخل و خارج از سازمان صورت پذیرد(بـــاهرا، 2001).

2.1. بیان مسئله

به این گونه یک روش پیش‌بینی موفقیت و یک روش تصمیم‌گیری موثر می ­تواند تصمیم‌گیری بهتر درباره اجرای مدیریت دانش را امکان پذیر کند. از آنجا که فاکتور­های زیادی برموفقیت دراجرای مدیریت دانش اثرگذار هستند، پیش‌بینی این امر یک مسئله چند معیاره است. دربیشتر مسائل پیش‌بینی برای حل تاثیر فردگرایی وابهامات دنیای واقعی برتحلیل­های آماری واحتمالی تکیه می­ شود.

روش­های آماری برای تخمین اطلاعات غیرقطعی رخداد­ها ونتایج درآینده مورداستفاده قرار می­گیرند، اگرچه روش­های آماری دربرخورد با مفهوم عدم قطعیت موجود درپیش بینی موفقیت مدیریت دانش محدودیت­هایی دارند لذا برای حل اینگونه مشکلات، در این تحقیق روش پیش‌بینی خود را براساس روش تصمیم ­گیری فازی چندمعیاره ارائه کرده تا به سازمان­ها درشناخت فاکتور­های موثر بر اجرای مدیریت دانش کمک کند. سپس مقادیر پیش‌بینی موفقیت(شکست) درجهت کمک به تشخیص اقدامات اولیه برای بالا بردن احتمال موفقیت مدیریت دانش درسازمان ارائه می­ شود.

به دلیل شرایط و وضعیت‌های پیچیده جدیدی که سازمان‌ها را با تنگناهای رقابتی و تکنولوژیکی مواجه ساخته و تداوم روش‌های سنتی را با مشکل جدی روبرو ساخته است، بانک کارآفریننیز به لزوم استفاده از سیستم‌های مدیریت دانش پی برده است. در این تحقیق احتمال موفقیت یاشکست پیاده­سازی پروژه مدیریت دانش را دربانک کارآفرین  بررسی کرده­ایم. لازم به ذکر است که این مدل به ارائه­ تنها یک مکانیزم بررسی اکتفا نکرده است بلکه این امکان را فراهم می­ کند که با درنظر گرفتن فاکتور­های کلیدی در اجرای موفقیت‌آمیز مدیریت دانش به تحلیل قابلیت­های سازمانی نیز پرداخته شود .

3.1. اهمیت و ضرورت تحقیق

به دلیل رشد سریع سیستم­های تخصصی دانش محور، مطالعات قبلی در زمینه مدیریت دانش بر روی جنبه­ های تکنولوژیکی کاربردها و راهکارها تمرکز دارند. درهر حال مطالعات اخیر بیان می­ کنند که پروژه­ های مدیریت دانش تنها با استقرار سیستم­های اطلاعاتی تحقق پیدا نمی­ کنند (استیوارت، 1997).

فاکتور­های اثرگذار زیادی موفقیت اجرای مدیریت دانش راتعیین می­ کنند. فاکتور­هایی که نیاز به توجه دارند ، تنها مالی نیستند بلکه مسایلی مانند فرهنگ سازمانی، هارمونی، مدیریت، کنترل و اندازه ­گیری را شامل می­شوند; مشکل درترکیب فرایند­های عملیاتی قدیمی و جدید است; تعامل انسان­ها وروابط بین آنها، میزان اثرگذاری مدیریت استراتژیک، شخصیت روسا و بینش آنها، تعریف قوانین جدید درسازمان و غیره .

اولین چالش­ها درپایه­گذاری مدیریت دانش، درترکیب فاکتور­های فوق با محدودیت­ها وقابلیت­های پرسنلی و سازمانی است، با این حال مطالعات گذشته هنوز هیچ ارتباط خطی بین هزینه مدیریت دانش و موفقیت تجاری نیافته­اند . علی رغم بازخورد نامشخص وسرمایه ­گذاری گسترده موردنیاز ، عدم توقف سرمایه ­گذاری درمدیریت دانش مهم است زیرا این سرمایه ­گذاری­ها می­توانند راندمان و اثرگذاری سازمانی راافزایش داده و مزیت­های رقابتی ایجاد کنند.

4.1. هدف های تحقیق یا نتایج مورد انتظار

امروزه بسیاری ازمدیران نقش اساسی دانش را درکسب مزیت رقابتی ودنبال کردن اهداف استراتژیک سازمان درک کرده ­اند و مدیریت دانش بصورت یک الزام رقابتی درسازمان­ها درآمده است. با وجود این اگر زیرساخت­های مناسب وپیش نیاز­های لازم برای استفاده از چنین فرایندی فراهم نباشد پیاده سازی مدیریت دانش شاید حاصلی جز انزجار منابع انسانی و اتلاف منابع مالی در پی نخواهد داشت.

این تحقیق رویکردی را براساس روش تصمیم گیری چندمعیاره فازی [1](FMCDM) توسعه داده است وازاین طریق قصد دارد به سازمانها کمک کند که نسبت به فاکتور­های اثرگذارو کلیدی در اجرای مدیریت دانش هوشیارشوند و درحالی که اقدامات لازم قبل ازاجرای مدیریت دانش را معرفی می­ کند به اندازه ­گیری احتمال موفقیت پروژه مدیریت دانش می ­پردازد. پس بطور کلی اهداف این تحقیق عبارتند از:

  • شناسایی فاکتورهای اثرگذار درپیاده­سازی موفقیت­آمیز مدیریت دانش
  • اولویت‌بندی فاکتورهای اثر گذار در پیاده­سازی موفقیت­آمیز مدیریت دانش
  • سنجش احتمال موفقیت پیاده­سازی مدیریت دانش با بهره گرفتن از رویکرد تصمیم ­گیری چند معیاره فازی

5.1. گزاره‌های تحقیق

سوالات تحقیق

         سوال اصلی تحقیق

چگونه می­توان با بهره گرفتن از رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره فازی (FMCDM) احتمال موفقیت پیاده سازی پروژه مدیریت دانش را سنجید؟

سوال فرعی تحقیق

  1. فاکتور­های اثرگذار درسنجش احتمال موفقیت پیاده­سازی مدیریت دانش چگونه شناسایی می­شوند؟
  2. ضریب وزن اثرگذاری فاکتور­ها و درجه امکان موفقیت (شکست) آن فاکتور­ها به چه نحو در سنجش احتمال موفقیت (شکست) نهایی
  3. پایان نامه
  4.  مدیریت دانشتاثیر گذار هستند ؟

6.1. روش کلی تحقیق

این تحقیق براساس هدف جزء تحقیقات کاربردی محسـوب می­ شود به دلیل اینکه در این تحقیق احتـمال موفقیت پیاده­سازی مدیریت دانش در سازمانها وبخصوص بانک کارآفرین باتوجه به فاکتور­های اثرگذار مورد سنجش قرارگرفته است و سازمان­های مشابه می­توانند برای پیاده­سازی موفقیت آمیز مدیریت دانش، از نتایج این تحقیق استفاده کنند.

ازنظرنحوه تحلیل داده ­ها، روش تحقیق توصیفی واز نظر گردآوری داده ­ها از نوع پیمایشی می­باشد . توصیفی است به این علت که به تبیین و توصیف داده ­های جمع­آوری شده در راستای پاسخگویی به سوالات تحقیق می ­پردازد. در این تحقیق جهت گردآوری اطلاعات و داده ­های مورد نیاز برای انجام تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است. علاوه بر استفاده از پرسشنامه، از کتب، مقالات، پایان نامه ­ها، اینترنت و پایگاه­های اطلاعاتی نیز بعنوان منابع ثانویه استفاده شده و پیمایشی است زیرا در این تحقیق از یک گروه خاص از افراد خواسته شده است که به تعدادی سوالات خاص پاسخ گویند.

7.1. قلمرو مکانی- جامعه تحقیق

جامعه­ آماری این تحقیق صاحب نظران و خبرگان و کارشناسان واحد ستادی بانک کارآفرین در تهران هستند که با مفهوم مدیریت دانش آشنایی نسبی نیز دارند. خبرگان دراین تحقیق شامل افرادی هستند که حداقل دارای مدرک تحصیلی کارشناسی درزمینه ­های مرتبط با فناوری اطلاعات و مدیریت و همچنین دارای حداقل یک سال سابقه کار دراین زمینه­ها باشند.

8.1. قلمرو زمانی تحقیق

دراین تحقیق وضعیت موجود بانک کارآفرین درزمینه­ اجرای پروژه مدیریت دانـش درسال 1391 مورد بررسی قـرارگرفته است.

9.1. روش نمونه گیری و تخمین حجم جامعه

برای انجام این تحقیق با توجه به اینکه تعداد افراد خبـره درزمینه فـناوری اطلاعات و کارکنان درگیر درپـروژه­ی پیاده­سازی مدیریت دانش محدود است روش نمونه گیری متناسب باحجم جامعه و به صورت تمام شماری از کارشناسان و خبرگان واحد ستادی بانک کارآفرین انتخاب شد.

10.1. روش­های گرد­آوری داده ­ها و ابزار مورد استفاده برای آن

اطلاعات مورد نیاز برای انجام این پژوهش به دو روش جمع­آوری گردید:

الف) روش کتابخانه­ای: در این روش برای جمع­آوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع و پیشینه­ی تحقیق ازکتاب­ها، پایان نامه ­ها، مقالات و پایگاه­های اطلاعاتی استفاده شده است.

ب) روش میدانی: در این روش با طراحی پرسشنامه و توزیع آن دربین جامعه­ آماری اطلاعات مورد نظر پژوهشگر جمع­آوری شد.

11.1. روش­ تحلیل داده ­ها

دراین تحقیق پس از اینکه فاکتورهای اثرگذار برموفقیت پیاده­سازی مدیریت دانش با بهره گرفتن از نظرات صاحب نظران مدیریت دانش و کتب و مقالات موجود در این زمینه شناسایی شدند، درجه ی اهمیت هریک از فاکتورها و شاخص ­های مربوطه با توجه به نظرات ارزیابان مشخص گردید.  لازم بذکر است که برای بیان نظرات خبرگان درباره درجه­ اهمیت فاکتورهای اثرگذار و شاخص ­های مربوطه از متغیرهای کلامی پارامتری شده در اعداد فازی مثلثی(TFNS)بهره گرفته شده و برای یکی کردن قضاوت خبرگان، مقدار میانگین فازی نظرات خبرگان در مورد یک شاخص به­کار برده شده است.

تبدیل اعدادفـازی مثلثی به اعداد دقیق (Crisp)توسط فرمول BNP که عدد غیرفازی بهتری نسبت به سایر روش­ها بدست می­دهد صورت گرفته است. این فرمول معادل Best Non-fuzzy Performance یعنی بهترین مقدار عملکرد غیرفازی می­باشد. بعد از اینکه اعداد فازی به اعداد غیرفازی تبدیل شدند اقدام به نرمال‌سازی آنها می­کنیم. ارزیابان برای بار دوم نظرات خود را درمورد احتمال تحقق­پذیری و عملی شدن شاخص ­های مربوطه درسازمان بصورت مستقل اعلام کردند و مشابه مراحل قبل درمورد احتمال تحقق پذیری فاکتورها و شاخص ­ها نیز صورت گرفت. دراین مرحله بعد از غیرفازی کردن اعداد فازی بوسیله روش BNP نـرمال سازی صورت انجام نشد. درنهایت مجموع حاصلضرب درجه­ اهمیت فاکتورها و شاخص ­ها در احتمال تحقق­پذیری آنها، احتمال موفقیت و عدم موفقیت پروژه­ی مدیریت دانش را نشان می­دهد(چنگ و چین، 2009).

فرایند تشخیص درجه­ اهمیت فاکتورهای اثرگذار و سنجش احتمال موفقیت بصورت زیر است:

  • ماتریس X رابرای درجه­ اهمیت فاکتورهای اثرگذار تشکیل می­دهیم که در آن (Cj , j=1,2, ,n) شاخص ­های موردنظر و (Ei , i=1,2, ,m)نظرات شخصی ارزیابان درباره درجه­ اهمیت یا ضریب وزن شاخص ­ها است که با بهره گرفتن از عبارات کلامی بیان شده است.
  • m تعداد ارزیابان و n تعداد شاخـص­های مورد نظر می باشد،=(Lxij,Mxij,Uxij) Xijارزش عمـلکرد فــازی j امین شاخص اثرگذار ارزیابی شده توسط i امین ارزیاب را نشان می­دهد. ازآنجایی که نظرات ارزیابان با توجه به تجربه، بینش و دانش آنها متفاوت است ازروش میانگین امتیاز برای ترکیب نظر m ارزیاب استفاده کرده­ایم بدین شکل:

درجایی که  ترکیب فازی درجه­ اهمیت شاخص اثرگذار jام است.

  • پس از غیر فازی کردن اعداد ترکیبی فازی مثلثی به بهترین مقدار عملکرد غیر فازی، به صورت زیر محاسبه شده است:
  • پس از اینکه اعداد مثلثی فازی به اعداد غیرفـازی تبدیل شدند، اعداد دقیق با یکدیگر جمع شده و نرمال‌سازی می­شوند به صورتی­که Rj درجه­ اهمیت نرمال شده­ی j امین فاکتور اثرگذار بصورت زیر محاسبه می­ شود:

در جایی که

درمرحله­ بعد ماتریس Y را دقیقاً به همان طریقی که در بالا گفته شد برای احتمال تحقق­پذیری شاخص ­ها تشکیل می­دهیم. مراحل 1 تا 3 برای این ماتریس نیز تکرار می­ شود و درنهایت عدد غیرفـازی Qj را که مقدار دقیق احتمال تحقق­پذیری شاخص jام است بدست می­آوریم. دراینجا نرمال سازی صورت نگرفته است.

زمانی­که درجه­ اهمیت فاکتورهای اثرگذار وشاخص ­های مرتبط با آنها و همچنین ضریب تحقق پذیری شاخص ­ها معلوم شد احتمال موفقیت پروژه بدین صورت بدست می­آید:

با داشتن احتمال موفقیت برای احتمال عدم موفقیت داریم:

هر تحقیق علمی می­بایست بر مبنای اصول و قواعد تهیه و تنظیم گردد. روش تحقیق و تحلیل داده ­ها در واقع همان قواعد و اصول علمی می­باشند که محقق می­بایست برای روند تحقیق خود مورد توجه قرار دهد. در تحقیق حاضر از رویکرد تصمیم ­گیری چند معیاره فازی برای سنجش احتمال موفقیت و[2]Fuzzy DEMATEL برای تعیین روابط علت و معلولی و همچنین شناسایی فاکتورهای تاثیرگذار و تاثیرپذیر حین اجرای پروژه استفاده شده است.

پس از اینکه فاکتورها با بهره گرفتن از روش Fuzzy DEMATEL به دو دسته­ی فاکتورهای علت و معلول تقسیم بندی شدند اثرگذاری عوامل بر روی هم و برکلیت سیستم مشخص گردیده است.

12.1. مشکلات و محدودیت­های تحقیق

  • عدم وجود اطلاعات مرتبط با پیاده­سازی چارچوب مدیریت دانش در سازمان های پولی نظیر بانک­ها
  • دشواری دسترسی به خبرگان درزمینه ­های مرتبط با موضوع تحقیق
  • عدم همکاری برخی ازمدیران درتکمیل پرسشنامه ­ها

13.1. چارچوب کلان نظری تحقیق

دراین تحقیق براساس روش تصمیم ­گیری چندمعیاره فـازی(FMCDM) از مدلی تحلیلی برای سنجش احتمال موفقیت پیاده­سازی مدیریت دانش دربانک کارآفرین استفاده شده است که چهار عنصر اصلی آن عبارتند از: شناسایی فاکتورها و شاخص ­های اثرگذار کلیدی که بایستی درپیاده­سازی مدیریت دانش مورد توجه قرار گیرد، تعیین درجه اهمیت یا ضریب وزن این شاخص ­ها توسط خبرگان، ارزیابی از احتمال تحقق پذیری این عوامل توسط خبرگان و درنهایت محاسبه­ی احتمال موفقیت و عدم موفقیت پروژه­ی مدیریت دانش.نهایتاً از روش Fuzzy DEMATEL برای تعیین تاثیرگذاری و تاثیر پذیری فاکتورها برهم و برکلیت سیستم استفاده شده است.

شکل(1-1). چارچوب مفهومی پژوهش

14.1. واژگان تخصصی تحقیق

مدیریت دانش: فرایند سیستماتیک جستجو، انتخاب، سازماندهی، پالایش و نمایش اطلاعات است به طریقی که درک کارکنان درزمینه­ خاص بهبود و اصلاح شود و سازمان بصیرت و درک بهتری از تجربیات خود کسب کند (داونپورت و پروساک، 1998).

تصمیم ­گیری چندمعیاره: تعداد محدودی از آلترناتیوها رادربر می­گیرد که تصمیم­گیرنده بایستی براساس اوزان خاصی که به معیارها و شاخص ­های آلترناتیو­ها تخصیص داده می­ شود آنها را ارزیابی، رتبه ­بندی یا انتخاب کند (چنگ و چین، 2009).

احتمال موفقیت: مجموع احتمال موفقیت همه­ی شاخص ­های تاثیر گذار در فرایند پیاده­سازی مدیریت دانش است که بصورت عددی  

1.2. مقدمه

درجامعه فراصنعتی امروزه دانش به یک منبع کلیــــدی اقتصاد تبدیل گردیده است. در رویارویی با رقابتهای جهانی و محیط‌های پویا به سازمان­ها توصیه می شود که برای دسترسی به بازارهای جدید و فناوریهای نوین از تخصص ومهارتهای افرادی با استعدادهای متنوع بهره گیری کنند. سازمان های سلسله مراتبی بزرگی که زمانی به لحاظ تسهیلات فیزیکی و زیرساخت‌های فناوری گسترده خویش رسوخ ناپذیر تلقی می‌شوند امروزه در پاسخ به بازارهای ناپایدار و نیز برآوردن نیازهای مشتریان، از حیث ارائه سریع کالاها و خدمات، با مشکل مواجه گردیده اند(دراکر،1998).  بنابر نظر مدیران، برای بقا در محیط‌های پیچیده و پویا ضروری است که سازمانها از چابکی و انعطاف پذیری لازم برخوردار باشند و نیز در اداره دانش به صورت کارا عمل کنند. مع هذا، اکثر مدیران در درک جنبه های عملی مدیریت دانش با چالش‌های زیادی روبرو هستند (دانپـورت و همکاران،۱۹۹8). از آنجایی که به طور سنتی مدیران با منابع فیزیکی و ملموسی کار کـرده اند وقوع چنین چالش­هایی اجتناب ناپذیر است.

مقوله دانش و مدیریت دانش رفته‌رفته جای خود را در سازمانها بازمی‌كند. امروزه مدیران سازمانها می‌دانند ماشین‌آلات، تجهیزات و ساختمان را نمی‌توان اصلی‌ترین دارایی یک سازمان به حساب آورد. آنچه به عنوان دارایی مهم هر سازمان به شمار می‌رود، دانش سازمانی است و مدیریت صحیح برآن باعث كسب مزیت رقابتی برای سازمان و درنهایت پیروز شدن بر رقبا خواهد شد.

بی‌دلیل نیست كه یكی از مدیران ارشد شركت “هیولت پاكارد” می‌گوید: “اگر هیولت پاكارد می‌دانست كه چه چیزهایی را می‌داند، سود دهی‌اش سه برابر می‌شد”.

2.2.  اهمیت گفتمان مدیریت دانش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...