کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



نکته­ی دیگری که در این رابطه به ذهن می­رسد این است که بر اساس اصل جانشینی، قائم مقامان اشخاص ثالث در حکم خود آنان بوده و لذا حق مراجعه به بیمه­گر را دارا می­باشند.[۲۶] توضیح این­که در خسارت­های ناشی از حوادث رانندگی، طلب مسئولیت مدنی با تمام تضمین­هایش به قائم مقام منتقل می­ شود و از جمله­ این تضمین­ها تعهد بیمه­گر به جبران خسارت است.[۲۷]

 

‌بنابرین‏ چنان­چه در حادثه­ای زیان دیده، بیمه­شده تأمین اجتماعی باشد (مثلاً کارگر بیمه­گذار در حین انجام وظیفه) نهاد تأمین اجتماعی پس از جبران خسارت از وی، بر اساس ماده ۶۶ قانون تأمین اجتماعی حق رجوع به بیمه­گر مسئول حادثه را دارا ‌می‌باشد.[۲۸] این را باید یکی از نکات مثبت این قانون دانست. زیرا از آن­جا که بر اساس بند ب ماده ۲ قانون قدیم کارکنان بیمه­گذار مسئول حادثه در حین انجام کار، از شمول اشخاص ثالث خارج گردیده بودند، سازمان تأمین اجتماعی پس از جبران خسارت از آن­ها حق مراجعه به بیمه­گر را نداشت و باید بابت آن­چه که به کارگران پرداخته بود به بیمه­گذار رجوع می­نمود. امری که با هدف قانون­گذار بیمه­ی اجباری در تعارض آشکار بود.

 

البته در رجوع سازمان تأمین اجتماعی به بیمه­گر باید به تبصره­ی ۳ ماده یک قانون جدید توجه کافی مبذول شود چرا که بر اساس این تبصره “منظور از خسارت بدنی، هر نوع دیه یا ارش ناشی از صدمه، شکستگی، نقص عضو، از کارافتادگی (جزئی یا کلی-موقت یا دائم)یا دیه فوت شخص ثالث به سبب حوادث مشمول بیمه موضوع این قانون است. هزینه معالجه نیز چنانچه مشمول قانون دیگری نباشد، جزء تعهدات بیمه موضوع این قانون خواهد بود. “

 

‌بنابرین‏ سازمان تأمین اجتماعی ‌در مورد هزینه ­هایی که بابت درمان و معالجه­ی زیاندیدگان پرداخته است حق رجوع به بیمه­گر را ندارد. زیرا تبصره­ی یاد شده، هزینه­ درمان و معالجه را در صورتی که مشمول قانون دیگری نباشد در تعهد بیمه­گر می­داند.

 

نکته­ی دیگری که نیاز است در این بخش مورد بررسی قرار گیرد موردی است که حادثه­ای میان وسیله نقلیه و عابر پیاده رخ داده است و راننده هیچ تقصیری مرتکب نشده است. به عبارت دیگر مواردی که راننده دارای سرعت مطمئنه است و تمام نکات و موارد قانونی را رعایت نموده است، اما حادثه ای به وقوع می­پیوندد که عابر پیاده آسیب می­بیند تکلیف چیست؟ آیا عابر پیاده حق رجوع به بیمه­گر وسیله نقلیه را دارد یا خیر؟

 

ماده ۳۳۳ قانون مجازات اسلامی قدیم بیان می­داشت : ” در مواردی که عبور عابر پیاده ممنوع است اگر عبور نماید و راننده­ای که با سرعت مجاز و مطمئنه در حرکت بوده و وسیله نقلیه نیز نقص فنی نداشته است و در عین حال قادر به کنترل نباشد و با عابر برخورد نموده منجر به فوت و مصدوم شدن وی گردد راننده ضامن دیه و خسارت وارده نیست.”

 

ماده ۵۰۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ نیز به تبعیت از قانون قدیم می­گوید : ” هرگاه راننده‌ای که با داشتن مهارت و سرعت مجاز و مطمئن و رعایت سایر مقررات در حال حرکت است در حالی که قادر به کنترل وسیله نباشد و به کسی که حضورش در آن محل مجاز نیست، بدون تقصیر برخورد نماید، ضمان منتفی و در غیر این صورت راننده ضامن است.”

 

اگرچه متن قانون مجازات اسلامی موجب شده است که عده­ای قائل ‌به این عقیده شوند که در صورت احراز تقصیر عابر پیاده در حوادث رانندگی، او از دریافت بیمه و رجوع به بیمه­گر محروم است،[۲۹] اما چنانچه از منطوق این مواد به دست می ­آید، این مواد صرفاً به مسئولیت مدنی راننده وسیله نقلیه می­پردازند و در خصوص مسئولیت مدنی دارنده­ی آن ساکتند.[۳۰] لذا با استناد به ماده ۱ قانون بیمه اجباری ‌می‌توان در این فرض نیز دارنده وسیله نقلیه و بیمه­گر او را مسئول دانست. به­علاوه بر اساس ماده ۸ “قانون رسیدگی به تخلفات و اخذ جرائم رانندگی” که بیان می­دارد: “عدم مسئولیت راننده مانع استفاده شخص ثالث از مقررات بیمه نخواهد بود” و همچنین ماده ۴ “قانون ایمنی راه ­ها و راه­آهن” که به عابر پیاده متخلف اجازه استفاده از بیمه­ی شخص ثالث دارنده­ی اتومبیل را داده است ‌می‌توان بر آن بود که حتی در صورت عدم تقصیر راننده وسیله نقلیه، عابر پیاده صدمه دیده می ­تواند به بیمه­گر دارنده­ اتومبیل مراجعه نماید.

 

این اعتقاد زمانی قوت ‌می‌گیرد که علی رغم بازنگری قانون ایمنی راه ­ها و راه­آهن در تاریخ ۱۱/۲/۱۳۷۹ در مجلس شورای اسلامی تحت عنوان “قانون اصلاح قانون ایمنی راه ­ها و راه­آهن” ماده ۴ علی­رغم مخالفت ظاهری با ماده ۳۳۳ قانون مجازات اسلامی به قوت خود باقی ماند.[۳۱]

 

یکی از استدلالات مخالف نیز می ­تواند وجود ماده ۳۰قانون بیمه اجباری ۸۷ باشد، چرا که این ماده تمامی قوانین و مقررات مغایر با قانون مذکور را ملغی اعلام نموده است. اما با دقت نظر در این موضوع در می­یابیم که ماده ۴ قانون ایمنی راه ­ها و راه­آهن مغایرتی با قانون بیمه اجباری مصوب ۸۷ ندارد که با ماده ۳۰ نسخ شود.

 

لذا در پاسداری از اهداف قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه و در جهت حمایت از اشخاص ثالث در فرضی که تقصیر و تخلف عابر پیاده موجب بروز حادثه رانندگی گردیده است وی را نمی­ توان ‌به این جهت از رجوع به بیمه­گر دارنده­ی وسیله نقلیه محروم ساخت.

 

در پایان این بخش این سؤال به ذهن می­رسد که آیا متصرفین غیر قانونی وسایل نقلیه نیز بر اساس قانون بیمه اجباری ۱۳۸۷ شخص ثالث محسوب می­شوند و ‌بنابرین‏ خسارات وارد به آن­ها مورد تعهد بیمه­گر قرار ‌می‌گیرد؟

 

قانون بیمه اجباری ۱۳۴۷ در بند ۴ ماده ۴ خسارات وارده به متصرفین غیرقانونی را از شمول بیمه اجباری خارج کرده بود. ‌بنابرین‏ اگر دارنده وسیله نقلیه که از بیمه­نامه معتبر برخوردار بود با شخصی که وسیله نقلیه مقابل را غصب کرده تصادف می­کرد و به غاصب زیان وارد می­شد بیمه­گر تعهدی به جبران خسارت نداشت.

 

در فرضی که تقصیر غاصب علت منحصر حادثه می­بود بر اساس ماده ۶ آیین نامه اجرایی قانون بیمه اجباری ۴۷ عدم تعهد بیمه گر طبیعی و منطقی به نظر می­رسید اما در غیر این صورت استثنای متصرف غیر قانونی از شمار اشخاص ثالث که ظاهراًً برای تنبیه او در نظر گرفته شده بود در نهایت به تنبیه بیمه­گذار وسیله نقلیه منجر می­گشت چرا که او به خاطر دخالت این اشخاص از حمایت بیمه­ای محروم می­گشت[۳۲] و می­بایست مطابق قواعد عام مسئولیت مدنی شخصاً خسارات وارد به متصرف غیر قانونی را جبران می­نمود.[۳۳] همین ملاحظات در عمل موجب گردیده بود که شرکت­های بیمه در ازای دریافت حق بیمه­ای بیش­تر در قرارداد بیمه اجباری که با دارندگان وسایل نقلیه که می­نمودند به منتفی شدن استثناء مذکور در بند ۴ ماده ۴ قانون قدیم تصریح نمایند.[۳۴]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-09-20] [ 11:27:00 ق.ظ ]




ادراک خود به عنوان دانشی که فرد از خود دارد یا افکار مربوط به خود تعریف‌شده است (Wigfield & Karpathian 1991,؛ به نقل از Mc coach &,Siegle, 200

 

مفهوم یا ادراک خود را می‌توان تجسمی شناختی از خود و هویت شخصی دانست که این‌ها دارای عناصر عاطفی و ارزشی ازجمله حرمت خود نیز می‌باشند. این ادراک‌ها و افکار مربوط به خود از طریق تجاربی که فرد با محیط دارد شکل می‌گیرند.

 

دانش‌آموزانی که از ادراک خود تحصیلی بالایی برخوردارند و به مهارت‌هایشان اطمینان دارند احتمال بیشتری دارد که در فعالیت‌های مختلف درگیر شوند (Wigfield & Karpathian 1991,؛ به نقل از Mc coach &,Siegle 2003).

 

ادراک‌های دانش آموزان درباره مهارت‌هایشان، تعیین‌کننده نوع فعالیت‌های انتخابی آن‌ ها، میزان چالش در این فعالیت‌ها و پافشاری‌شان در حین درگیری با این ‌فعالیّت هاست (Wigfield & Karpathian 1991,؛ به نقل از Mc coach & ,Siegle 2003).

 

مفهوم خود شامل باورهای کلی خود ارزشی است. این باورها مرتبط با شایستگی تحصیلی ادراک‌شده است. مفهوم خود تحصیلی یک سازه چندبعدی است و مستلزم مقایسه های درونی و بیرونی است. در این‌ارتباط، دانش آموزان عملکرد خود را با همکلاسی‌هایشان مقایسه می‌کنند (یک مقایسه بیرونی) یا این‌که عملکرد خود را در یک حوزه با سایر عملکردهایشان مقایسه می‌کنند (, ۲۰۰۳ Siegle & Mc coach).

 

۱-۲-۵-۶-۴- ارزش‌گذاری هدف[۹۷]

 

ارزش‌های تحصیلی به میزان علاقه‌مندی فراگیران به تکالیف، اهمیت یادگیری تکالیف و مفید بودن بالقوه تکالیف ازنظر فراگیر اشاره می‌کند (Wigfield &,Karpathian 1991؛ به نقل از Mc coach &,Siegle 2003).

 

ارزش قائل شدن برای یادگیری و باور ‌به این‌که تکلیف یادگیری بااهمیت است، انگیزش و جهت‌گزینی تحصیلی را بهبود می‌بخشد. این مؤلفه با استدلال‌های دانش آموزان برای انجام تکالیف سروکار دارد. هدف‌های دانش آموزان و ارزش مربوط به پیشرفت تحصیلی، خود نظم دهی و انگیزش آن‌ ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد، زیرا هدف‌ها، روش‌های نزدیک شدن، درگیر شدن و پاسخ دادن کودکان به تکالیف پیشرفت را تحت تأثیر قرار می‌دهد (, ۲۰۰۳ Siegle & Mc coach).

 

۲-۱-۵-۶-۵- انگیزش / خود نظم دهی[۹۸]

 

فراگیران هر چه قدر هم که ازلحاظ شناختی و راهبردهای یادگیری برای یادگیری موضوعی آمادگی داشته باشند؛ بازهم لازم است که این توانش ها و راهبردها را با انگیزش ترکیب کنند تا این توانش ها و راهبرها بتوانند مفید واقع شوند. یادگیرندگان باانگیزه کارها را به‌خوبی انجام می‌دهند و از چگونگی مقابله با

 

    1. athoritattive ↑

 

    1. authoritarian ↑

 

    1. permissiveness ↑

 

    1. attitude ↑

 

    1. Academic Motivation Scale ↑

 

    1. Connor-Davidson Resilience Scale ↑

 

    1. The School Attitude Assessment Survey–Revised ↑

 

    1. Pintrich & Schunk ↑

 

    1. Behavioral ↑

 

    1. Humanistic ↑

 

    1. cognitive ↑

 

    1. Social-cultural ↑

 

    1. Maslow ↑

 

    1. Skiner ↑

 

    1. Deci ↑

 

    1. Weiner ↑

 

    1. Graham ↑

 

    1. Lave ↑

 

    1. Wenger ↑

 

    1. Self-determination ↑

 

    1. Intrinsic Motivation ↑

 

    1. Extrinsic Motivation ↑

 

    1. School climate ↑

 

    1. Civility ↑

 

    1. Internal working models ↑

 

    1. Ainsworth ↑

 

    1. Final fictionalism ↑

 

    1. Vaihinger ↑

 

    1. Rudolf Driekurs ↑

 

    1. Encouragement ↑

 

    1. Discouragement ↑

 

    1. Triadic reciprocality ↑

 

    1. Interacting deter minant ↑

 

    1. Learned helplessness ↑

 

    1. Explanatory style ↑

 

    1. Attribution style ↑

 

    1. Man,s serch for meaning ↑

 

    1. Logotherapy ↑

 

    1. Life,s tranitorriness ↑

 

    1. Popular resiliency ↑

 

    1. Real resiliency ↑

 

    1. Inoclated resiliency ↑

 

    1. Robert Sears ↑

 

    1. Eleanor Maccoby ↑

 

    1. Harrold Levin ↑

 

    1. Child Discipihnary Techniques ↑

 

    1. Love-oriented ↑

 

    1. Obgect- oriented ↑

 

    1. Martin Hoffman ↑

 

    1. Induction ↑

 

    1. Other-oriented induction ↑

 

    1. Baldwin ↑

 

    1. Symonds ↑

 

    1. demanding ↑

 

    1. accepting ↑

 

    1. Mood ↑

 

    1. Child temperament ↑

 

    1. Difficult temperament ↑

 

    1. Easy-going temperament ↑

 

    1. Chltural differnces ↑

 

    1. Warmth ↑

 

    1. Parental demandingness ↑

 

    1. Affective ↑

 

    1. Behavioral ↑

 

    1. Valence ↑

 

    1. Multiplexity ↑

 

    1. Straight experience ↑

 

    1. Mere expoure ↑

 

    1. Ciassical condioning ↑

 

    1. Learning by observation ↑

 

    1. Social comparison ↑

 

    1. Concepting ↑

 

    1. Information ↑

 

    1. Learning models ↑

 

    1. Cognitive models ↑

 

    1. Balance ↑

 

    1. Congruity ↑

 

    1. Social judgement ↑

 

    1. Cognitive consistency ↑

 

    1. Functional ↑

 

    1. Hovland ↑

 

    1. Approach-avoidance ↑

 

    1. Latitde of acceptance ↑

 

    1. Rejection ↑

 

    1. Noncommitment ↑

 

    1. Instrumental ↑

 

    1. Adjuctive ↑

 

    1. Profitable ↑

 

    1. Ego-defensive ↑

 

    1. Externalizing ↑

 

    1. Knowledge ↑

 

    1. Object-appraisal ↑

 

    1. Value expression ↑

 

    1. Attitudes toward school (ATS) ↑

 

    1. Attitude toward teachers and classes (ATT) ↑

 

    1. Academic self-percepions (ASP) ↑

 

    1. Goal valuation (Goals) ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:08:00 ق.ظ ]




ذکر این نکته ضروری است که هر چند در ماده فوق ((به نیروهای مسلح)) اشاره شده است، اما با تصویب قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح مصوب ۱۳۷۱ موضوع اختلاس نظامیان که در ماده (۹۴) قانون مذکور پیش‌بینی شده بود از مشمول ماده (۵) تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری خارج شد و در حال حاضر نیز عنصر قانونی اختلاس نظامیان ماده (۱۱۹) قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح مصوب ۱۳۸۲ است.[۴۳]۱

 

عنصر مادی

 

رفتار مادی

 

اختلاس از جمله جرایمی است که برای تحقق آن، انجام فعل مثبت ضروری است. این فعل مثبت عبارت است از انجام اقداماتی به منظور برداشت و تصاحب مال که ممکن است به نفع خود شخص مرتکب و یا به نفع دیگری انجام شود مثل اینکه کارمند بانک مقداری از وجوه تحویلی را برای مصارف شخصی خود از قبیل خرید خودرو و منزل هزینه کند یا اینکه وجوه مذکور را در اختیار یکی از دوستان خود قرار دهد. تصاحب به معنی برخورد مالکانه با مال می‌باشد یعنی اینکه اموال را از آن خود یا دیگری قلمداد کرده و وارد در مایملک خود یا دیگری نماید.[۴۴]۲شعبه دوم دیوان عالی کشور به موجب حکم شماره ۹۳۵ـ۱/۵/۱۳۱۸ در این خصوص چنین رأی داده است:

 

(( اگر مستخدم دولت مقداری از مصالح ساختمانی دولت راببرد و در ساختمان خانه شخصی خود مصرف کند ‌به این وسیله اشیاء مذبور را تصاحب نماید چنین عملی اختلاس مال منقول محسوب می شود…))[۴۵]۱

 

نکته ای که لازم است به آن توجه شود این است که در ماده (۵) قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری و ماده (۹۴) قانون مجازات نیروهای مسلح مصوب ۱۳۷۱ عبارت است (( برداشت و تصاحب )) ذکر شده است در حالی که در ماده (۱۱۹) قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح مصوب ۱۳۸۲ عبارت ((برداشت یا تصاحب)) بکاررفته که ممکن است تصور شود مفهوم برداشت با تصاحب متفاوت است. در این خصوص باید توجه داشت که هر چند اصطلاح برداشت وسیع تر از تصاحب می‌باشد، چرا که ممکن است برداشت توأم با قصد تملک و یا بدون قصد تملک باشد، اما چون در ماده (۱۱۹) نیز برداشت به نفع خود یا دیگری مورد توجّه مقنّن بوده، لذا باید نتیجه گرفت که این دو اصطلاح به صورت مترادف استعمال و تغییری در شرایط و ارکان جرم اختلاس ایجاد نشده است.

 

شرایط و اوضاع و احوال لازم برای تحقق جرم اختلاس

 

لازمه تحقق جرم اختلاس وجود شرایطی است که در صورت فقدان این شرایط عمل ارتکابی با عنوان اختلاس قابل انطباق نخواهد بود و ما به اختصار به بررسی این شرایط می پردازیم:

 

سمت مرتکب

 

اختلاس از جمله جرایم خاص کارکنان دولت است. به تعبیر اولین شرط تحقق اختلاس این است که مرتکب جرم باید فردی باشد که دارای رابطه استخدامی با ادارات و سازمان‌های دولتی است. ‌بنابرین‏ در صورتی که شخص اموال دولتی را تصاحب کرده، ولی از کارکنان دولت نباشد عمل وی اختلاس تلقی نمی شود و در صورت اجتماع شرایط لازم، ممکن است با عنوان مجرمانه دیگری قابل انطباق باشد.

 

فهرست ادارات و سازمان‌های دولتی که مرتکب باید رابطه استخدامی با آن ها داشته باشد به تفصیل در ماده (۵) قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری بیان شده است و ماده(۸) قانون مذکور نیز در این خصوص مقرر می‌دارد:(( کلیه دستگاه هایی که شمول قانون نسبت به آن ها مستلزم ذکر نام است مشمول قانون خواهند بود.))

 

ماده (۱۱۹) قانون جرایم نیروهای مسلح مصوب ۱۳۸۲ با ذکر عبارت ((هر نظامی )) ارتکاب این جرایم را از طرف کسانی مورد حکم قرار داده است که عنوان ((نظامی)) بر آن ها صادق باشد و برای تشخیص (( نظامی)) نیز باید به ماده (۱) قانون مذکور مراجعه کرد که فهرست نظامیان را در ۸ بند به شرح ذیل بیان ‌کرده‌است:

 

۱ـ کارکنان ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و سازمان‌های وابسته.

 

۲ـ کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران و سازمان‌های وابسته.

 

۳ـ کارکنان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و سازمان‌های وابسته و اعضای بسیج پاسداران انقلاب اسلامی.

 

۴ـ کارکنان وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و سازمان‌های وابسته.

 

۵ـ کارکنان مشمول قانون نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی ایران.

 

۶ـ کارکنان وظیفه از تاریخ شروع خدمت تا پایان.

 

۷ـ محصلان ـموضوع قوانین استخدامی نیروهای مسلح ـ مراکز آموزشی نظامی و انتظامی در داخل و خارج از کشور ونیز مراکز آموزش وزارت دفاع و پیشتیبانی نیروهای مسلح.

 

۸ـ کسانی که به طور موقت در خدمت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران هستند و طبق قوانین استخدامی نیروهای مسلح در مدت مذبور از اعضای مسلح محسوب می‌شوند.[۴۶]۱

 

ویژگی مال مورد اختلاس

 

در موارد (۵) و (۱۱۹) به (( وجوه، مطالبات، حواله ها، سهام، اسناد و اوراق بهادار، اشیاء لوازم و سایر اموال)) اشاره شده است. با توجه به ذکر عبارت (( یا سایر اموال)) در موارد مذکور در این سوال مطرح می شود که چه اموالی ممکن است موضوع جرم اختلاس قرار گیرند به تعبیر دیگر آیا بزه اختلاس اختصاص به اموال منقول دارد یا اینکه ‌در مورد اموال غیر منقول نیز قابل تصور است؟

 

برخی از حقوق ‌دانان این استدلال که اولا اختلاس از صور خاص خیانت در امانت است و بنا به تصریح ماده(۶۷۴) قانون مجازات اسلامی خیانت در امانت شامل اموال غیر منقول هم می شود و دلیلی برای محدود کردن اختلاس به اموال منقول وجود ندارد و ثانیاً عبارت ((سایراموال)) عام بوده و شامل مال منقول و غیرمنقول می‌باشد، معتقدند که اختلاس، اختصاص به اموال منقول نداشته و اموال غیر منقول را نیز شامل می شود. این گروه حتی نظریه شماره ۴۲۱۸/۷ مورخ ۲۴/۷/۱۳۷۳ اداره حقوقی قوه قضاییه که صریحا اختلاس را شامل اموال منقول دانسته است را مربوط به زمانی دانسته اند که تصور می شده خیانت در امانت تنها در اموال منقول قابل تحقق است و با توجه به تصریح ماده ۶۷۴ ق.م.ا به امکان تحقق خیانت در امانت در اموال غیرمنقول معتقدند که در حال حاضر این نظریه فاقد اعتبار است و امکان تحقق اختلاس در اموال غیرمنقول نیز وجود دارد.[۴۷]۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:14:00 ق.ظ ]




ساعد، نادر، (۱۳۹۳)، در مقاله ای تحت عنوان: «تحلیل قطعنامه جدید شورای امنیت و ناکامی آمریکا» به تأکیدات قطعنامه شماره ۲۱۷۸ درباره ی اقدامات بین‌المللی و فردی دولت ها در راستای مقابله با پدیده غیرمنتظره جهانی (جنگجویان تروریست خارجی) با رعایت موازین منشور سازمان ملل متحد اشاره کرده و در ادامه در مبحث الزامات قطعنامه به تکالیف دولت های عضو در سیستم های قانون گذاری شان به منظور تصویب قوانینی برای پیگرد قانونی موارد مطرح شده در قطعنامه پرداخته است.

 

ضیایی، سید یاسر، (۱۳۹۲)، در پژوهشی تحت عنوان: «درآمدی بر جدایی طلبی در حقوق بین الملل» به نقش شورشیان و بازیگران غیر دولتی در صحنه های بین‌المللی پرداخته و چنین ادامه داده: تولد حقوق مسئولیت بین‌المللی اصولاً زمانی صورت پذیرفته است که حقوق بین الملل در روابط میان دولت ها محصور می شد و به بازیگران غیردولتی تنها به عنوان قربانیان اعمال متخلفانه ارتکابی توسط دولت ها نگریسته می شد. امروزه با جا به جایی نقش های سنتی در روابط بین الملل و علی الخصوص افزایش درگیری های داخلی ضرورت بازنگری در جایگاه بازیگران غیردولتی در حقوق مسئولیت بین‌المللی جلب توجه می‌کند. امروزه بازیگران غیردولتی فقط قربانی نقض حقوق بین الملل نیستند بلکه خود از ناقضان حقوق بین الملل قلمداد می‌شوند. در این کتاب نویسنده با تبیین امکان طرح مسئولیت بین‌المللی علیه بازیگران غیردولتی، به مسئولیت بین‌المللی جدایی طلبان نگاه دقیق تری ‌کرده‌است. شورشیان جدایی طلب که بسیاری از مخاصمات مسلحانه غیربین المللی را دامن می‌زنند برای نیل به استقلال عموماً از نقض حقوق بین الملل از جمله حقوق بشردوستانه ابایی ندارند. برخلاف گذشته که انگشت اتهام فقط به سوی دولت نشانه می‌رفت در این نوشتار تلاش شده است امکان طرح مسئولیت بین‌المللی بازیگران غیردولتی نظامی و غیرنظامی بررسی شود.

 

عسگری، پوریا (۱۳۸۸)، در مقاله ای تحت عنوان: «مسئولیت بین‌المللی افراد و دولت ها در پرتو ضابطه کنترل» به بررسی آرای دیوان بین‌المللی دادگستری در قضایای نیکاراگوئه از یک سو و نیز رأی شعبه تجدیدنظر دیوان بین‌المللی برای یوگسلاوی سابق در پرونده تادیج از سوی دیگر پرداخته و به اختلاف موجود بین محاکم بین‌المللی در تعیین ضابطه کنترل می پردازد.

 

ممتاز، جمشید ، رنجبران، امیرحسین ، (۱۳۸۷) در کتابی تحت عنوان: «حقوق بین الملل بشر دوستانه در مخاصمات مسلحانه» با رویکرد عام و نیز به مسئولیت جنگجویان از منظر حقوق بین الملل بشردوستانه پرداخته‌اند.

 

۱-۴- جنبه نوآوری تحقیق

 

هر چند در حقوق بین الملل و حقوق بشر دوستانه ‌در مورد ‌گروه‌های سازمان یافته در جنگ های داخلی در ابعاد مختلف کار پژوهشی صورت گرفته، اما در خصوص جنگجویان خارجی این کار انجام نشده، هر چند که مطابق تعریف در اسناد موجود تفاوتی از لحاظ حقوقی و مسئولیت و نوع آن بین جنگجویان داخلی و خارجی موجود نیست. در خصوص جنبه جدید و نوآوری، با توجه به اینکه وجود جنگجویان خارجی و فعالیت آن ها در بخشی از مناطق خاورمیانه جهان را به چالش کشیده و نیز مخل نظم بین‌المللی گردیده و هم چنین ابهاماتی را در خصوص ارتباط پاره ای از کشورها با این جنگجویان را مطرح ساخته است. این امر مزیّت این تحقیق و پژوهش را به خوبی نمایان می‌سازد.

 

۱-۵- اهداف مشخص تحقیق

 

هدف کلی

 

با توجه به عنوان پژوهش، دغدغه حفظ امنیت و مقابله با تروریسم و از سوی دیگر کمک به حامیان صلح از جمله اهداف آرمانی است.

 

اهداف جزئی

 

۱- شناسایی و استخراج اسناد حقوقی موجود ‌در مورد جنگجویان خارجی.

 

۲- برقراری ارتباط بین این جنگجویان و دولت های خارجی.

 

۳- انتساب رفتار و استناد به مسئولیت جنگجویان خارجی و دولت ها، محاکمه جنگجویان خارجی و ترمیم صدمات، و جبران خسارات وارده از جمله اهداف کاربردی است.

 

۱-۶- سؤال­های تحقیق

 

سوال های اصلی

 

    1. با توجه به اسناد و رویه های قضائی و حقوقی موجود، جنگجویان خارجی در زمان مخاصمه از چه حقوق، تکالیف و مسئولیت هایی برخوردار می‌باشند؟

 

  1. با توجه به اسناد موجود، دول و سازمان های بین‌المللی در صورت نقض تعهدات و ارتباط با جنگجویان خارجی از چه حقوق، تکالیف و مسئولیت هایی برخوردار می‌باشند؟

سوال های فرعی

 

    1. منظور از جنگ و یا وضعیت جنگی در حقوق بین الملل چیست؟

 

    1. با توجه به عرف و حقوق معاهدات بین‌المللی، کدام اشخاص حقیقی و حقوقی در زمان مخاصمه دارای حق و تکالیف و مسئولیت اند؟

 

    1. با توجه به قطعنامه شماره ۲۱۷۸ شورای امنیت منظور از جنگجویان خارجی در عملیات تروریستی چیست؟

 

  1. در جنگها، دولت ها طبق رویه و اسناد موجود به چه صورت هایی با طرفین مخاصمه از جمله ‌گروه‌های تروریستی مرتبط می‌شوند؟

۱-۷- فرضیه ‏های تحقیق

 

فرضیه ­های اصلی

 

    1. با توجه به اسناد موجود، هر چند که ماهیت شکل گیری جنگجویان خارجی قانونی است، امّا افعال آن ها به صورت فعل و ترک فعل برای آن ها ایجاد مسئولیت می‌کند. نوع نقض تعهد می‌تواند به شکل: نقض حقوق بشر، کشتار جمعی، جنایت علیه بشریت و نسل کشی متجلّی گردد.

 

  1. با توجه به قطعنامه های شورای امنیت از جمله: قطعنامه شماره ۲۱۷۸ و پیش نویس مواد راجع به مسئولیت دولت ها برای افعال متخلفانه ۲۰۰۱، دولت ها در صورت همکاری، حمایت مالی، نظامی یا هدایت مستقیم و فرماندهی از مسئولیت برخوردار خواهند شد.

فرضیه ­های فرعی

 

    1. با توجه به عملکرد جنگجویان تروریست خارجی و روند رو به افزایش آن ها، شکل گیری ائتلاف جهانی به رهبری آمریکا و اجماع جهانی در مبارزه با این پدیده ضد بشریت در دراز مدت نتیجه بخش خواهد بود.

 

  1. با عنایت به نوع مخاصمه اعم از اینکه داخلی باشد یا بین‌المللی، اشخاص دارای حقوق، تکالیف و مسئولیت متفاوت اند.

در جنگ های بین‌المللی معمولاً دول دارای حقوق و مسئولیت می‌باشند، امّا در جنگ های داخلی، طرفین مخاصمه احتمالاً دولت و شورشیان و اشخاص حقیقی هم دارای مسئولیت می‌باشند.

 

    1. با توجه به آخرین قطعنامه شورای امنیت، جنگجویان خارجی عبارتند از: افرادی با مشخصات ذیل: «افرادی که با هدف اجرا، برنامه ریزی، آماده سازی برای، یا شرکت در اقدامات تروریستی یا ارائه یا دریافت تعلیمات تروریستی ……، به کشور دیگری غیر از کشور اقامت یا هویت خود سفر می‌کنند» تعریف می‌کند، متفاوت از جنگجویان داخلی هستند. (قطعنامه ۲۱۷۸ شورای امنیت مورخه ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۴)

 

  1. با عنایت به اسناد موجود، دول با ‌گروه‌های تروریستی از جمله جنگجویان خارجی به صُور حامی، کمک های لجستیکی و نظامی، هدایت و راهنمایی، فرماندهی و صدور دستورات و غیره می‌توانند در ارتباط باشند.

با توجه به ظهور جنگجویان خارجی و ورود آن ها به بخشی از خاورمیانه و غیرقابل توصیف بودن مصائب، درد و رنج مردمان مناطق فوق به لحاظ عملکرد این گروه، پژوهش حاضر سعی دارد با ارائه فرضیه هایی ولو مبتنی بر الهامات و پیشنهادها به نتایجی نائل آید.

 

۱-۸- تعریف واژه‏ ها و اصطلاحات فنی و تخصصی

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-19] [ 10:49:00 ب.ظ ]




۳- همان ↑

 

    1. ۴- محمود سلجوقی، حقوق بین الملل خصوصی، جلد دوم، ص ۱۸۳ ↑

 

    1. ۱- ماده ۹۸۲ : اشخاصی که تحمیل تابیعت ایرانی نموده یا بنمایند از کلیه حقوق که برای ایرانیان مقرر است بهره مند می‌شوند لیکن نمی توانند به مقامات ذیل نائل گردند:– ریاست جمهوری و معاونین او

      – عضویت در شورای نگهبان و ریاست قوه قضاییه۴- وزارت، کفالت وزارت استانداری و فرمانداری

       

      – عضویت در مجلس شورای اسلامی۶- عضویت شورای استان و شهر

       

      – استخدام در وزارت امورخارجه و نیز هر گونه پست و مأموریت سیاسی

       

      – قضاوت

       

      – عالیترین ردۀ فرماندهی در ارتش و سپاه و نیروی انتظامی

       

      – تصدی پستهای مهم اطلاعاتی و امنیتی ↑

 

    1. ۱- بهشید ارفع نیا، همان، جلد اول، ص ۷۰ ↑

 

    1. ۲- همان، ص ۷۱ ↑

 

    1. ۳- یوسف بهنود، احوال شخصیه، نشر انزلی، چاپخانه ۲۰۰۰، چاپ اول، ۱۳۶۹،صص ۸۰و۸۱ ↑

 

    1. ۱- محمد نصیری، همان، ص ۶۳و۶۲ ↑

 

    1. ۲ – همان. ص ۶۲ ↑

 

    1. ۳-بهشید ارفع نیا، همان، جلد اول، ص ۷۴ ↑

 

    1. ۴- محمود سلجوقی، همان، جلد اول ص ۱۸۸، دکتر محمد نصیری معتقد است، قانون ایران تابیعت اصلی را بر حسب سیستم خون فقط از راه نسب پدری پذیرفته است لذا کلیه کسانی را که مشمول بند ۲ ماده ۹۷۶ قانون مدنی می‌باشد بلسان قانون ایرانی الاصل می‌خواند، نصیری، همان، ص ۶۴ ↑

 

    1. ۱- بهشید ارفع نیا، همان، جلد اول، ص ۷۶ ↑

 

    1. ۱- کافی است مادر، خود از پدر ایرانی به وجود آمده، تا بدون این که خودش در ایران متولد شده باشد تابیعت ایرانی را دارا باشد، و یا این که ممکن است خارجی بوده و بعداً به طریقی تابیعت ایران را کسب کرده باشد در هر دو حالت در اثر ازدواج با مرد خارجی، تابیعت ایرانی خود را طبق ماده ۹۸۷ قانون مدنی حفظ کرده باشد. بهشید ارفع نیا، حقوق بین الملل خصوصی، جلد اول، ص ۷۸ ↑

 

    1. ۲-یوسف بهنود، همان، ص۸۲ ↑

 

    1. ۳- تدوین از علامرضا شهری و امیرحسین آبادی، همان، ص ۴۰۴ و ۴۰۵ ↑

 

    1. ۱- بهشید ارفع نیا، همان، جلد اول، ص۸۰ ↑

 

    1. ۱- همان . ص ۸۱ ↑

 

    1. ۲- همان . ص ۸۶ ↑

 

    1. ۳- همان. ص ۸۲ ↑

 

    1. ۱- ملاحظه می شود که در این حالت نیز هنوز شرط تحقق تابیعت ایرانی شخص به اتمام نرسیده، اما شخص باید با دادن اظهاریه به وزارت امور خارجه در واقع تقاضای خروج از تابیعت ایران را می کند. ↑

 

    1. ۱- مریم السادات گلدوزیان، بررسی وصیت کودکان بی تابعیت ناشی از ازدواج زنان ایرانی با مردان افغانی، برگرفته از سایت php/compontent/search.http.//vakil . Net. index ↑

 

    1. ۲- همان. ↑

 

    1. ۳- حسین ال کجباف، همان، ص ۷۰ ↑

 

    1. ۴- محمود سلجوقی، همان، جلد اول ص۱۹۳ ↑

 

    1. ۱- سوره روم، آیه ۲۱، سوره نسا، آیه ۱۱ ↑

 

    1. ۱- فاطمه بداغی، همان، ص ۱۴۱ ↑

 

    1. ۲- مهرانگیز کار، حقوق سیاسی زنان، نشر انتشار روشنگران و مطالعات زنان، چاپ اول، بهار ۱۳۷۶، ص ۱۱۰٫ ↑

 

    1. ۱ – همان، ص ۱۴۲ ↑

 

    1. ۱- تبعیت زن از اقامتگاه شوهر، این اقامتگاه را در ردیف اقامتگاه اجباری قرار داده است. ↑

 

    1. ۲- سید جلال الدین مدنی، همان، ص ۱۲۹ ↑

 

    1. ۳- محمود سلجوقی، همان، جلد اول، ص ۲۷۰ ↑

 

    1. ۱- محمود سلجوقی، همان، جلد اول ص۲۵۴ ↑

 

    1. ۱- جواد عامری، حقوق بین الملل خصوصی، چاپ سایه، مهرماه ۱۳۵۱، ص ۱۸۲ ↑

 

    1. ۲ – همان ↑

 

    1. ۳- نجاد علی الماسی، حقوق بین الملل خصوصی، ص ۲۷۵ ↑

 

    1. ۱- نجاد علی الماسی، حقوق بین الملل، ص۲۷۷ ↑

 

    1. ۲- جواد عامری، همان، ص ۱۸۵ ↑

 

    1. ۱- همان ↑

 

    1. ۱- منوچهر توسلی نائینی، اصل وحدت تابعیت زوجین در حقوق ایران، http://rajaeeyan. blogfa. com ↑

 

    1. ۲- یوسف بهنود، همان، ص ۸۱، رجوع کنید محمد نصیری، همان، ص ۶۴ ↑

 

    1. ۱ – بهشید ارفع نیا، همان، جلد اول، ص ۱۲۴٫ ↑

 

    1. ۲- همان. تبصره الحاقی دی ماه ۱۳۴۸ -۲۷/۱۱/۱۳۴۸ ↑

 

    1. ۳- بهشید ارفع نیا، همان، ص ۱۲۵٫ ↑

 

    1. ۱- بهشید ارفع نیا، همان ، ص ۸۹ ↑

 

    1. ۲- محمود سلجوقی، همان، جلد اول، ص ۲۰۸ ↑

 

    1. ۳- بهشید ارفع نیا، حقوق بین الملل خصوصی، جلد اول، ص ۱۰۷ ↑

 

    1. ۱- همان، ص ۱۰۸ ↑

 

    1. ۱- این عده از علما معتقدند به استناد و حاکمیت مطلق اراده هر کس در هر لحظه می‌تواند، رابطۀ تابعیت را با دولت متبوعۀ خود قطع کند. ↑

 

    1. ۱- محمد نصیری، همان، ص ۵۳ ↑

 

    1. ۱- فاطمه بداغی، ‌فصل‌نامه شورای فرهنگی و اجتماعی زنان، ازدواج و تابعیت زن ایرانی، نشریه مطالعات راهبردی زنان، سال ششم، شماره ۲۴، تابستان ۱۳۸۳، ص ۱۲۶ ↑

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:40:00 ب.ظ ]