کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



 

از طرفی ما در جامعه­ای زندگی می­کنیم که ارزش­های دینی به شکل گسترده ­ای با زندگی مردم آن درهم تنیده است و مسائل دینی بر مسائل روانی و سلامت روان آن ها تاثیرگذار است. یکی از مفاهیمی که در متون اسلامی بارها مورد تأکید قرار گرفته، مفهوم صبر است. با توجه به اینکه بشر امروز در دنیایی به سر می­برد که از رویدادهای تنیدگی­زای گوناگون اجتماعی، محیطی، شغلی، خانوادگی و . . . رنج می­برد و رفاه حاصل از پیشرفت فناوری، افزایش روحیه­ی راحت­طلبی و کاهش ظرفیت تحمل را در او موجب شده است، برخورداری از ویژگی صبر، توان درونی انسان را ارتقاء می­بخشد(نوری،۱۳۸۷). با توجه به کارایی و تاثیراتی که صبر در زندگی معنوی انسان دارد و با توجه به نقش گسترده­ دین در جامعه­ ما، پژوهش ‌در مورد صبر ضروری می­ نماید.

 

۱-۵- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

 

۱-۵-۱- افسردگی:

 

۱-۵-۱-۱- تعریف مفهومی: طبق چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSMIV) اختلال افسردگی اساسی با یک یا چند دوره­ افسردگی اساسی بدون سابقه­ دوره ­های مانی، مختلط، یا هیپومانی تعریف می­ شود. یک دوره­ افسردگی اساسی باید حداقل ۲ هفته طول بکشد، به طور شاخص شخص یا افسرده است یا علاقه خود را به اکثر فعالیت­ها از دست می­دهد. شخصی که تشخیص اختلال افسردگی اساسی دریافت می­ کند باید واجد حداقل ۴ علامت از فهرستی که شامل تغییرات در وزن و اشتها، تغییر در خواب و فعالیت، فقدان نیرو، احساس گناه، مشکلات تفکر و تصمیم ­گیری و افکار عودکننده مرگ و خودکشی باشد (پورافکاری،۱۳۸۱).

 

۱-۵-۱-۲- تعریف عملیاتی: در این پژوهش، منظور از فرد افسرده، فردی است که توسط روانپزشک، تشخیص افسردگی دریافت کرده باشد و در پرسشنامه افسردگی بک نمره بالاتر از ۳۰ کسب کرده باشد؛ ضمنا نمره پایینی در پرسشنامه اضطراب کسب نماید.

 

۱-۵-۲- اضطراب:

 

۱-۵-۲-۱- تعریف مفهومی: اضطراب به منزله­ بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد درحدی اعتدال­آمیز وجود دارد و در این حد به عنوان پاسخی سازش­یافته تلقی می­ شود. فقدان اضطراب ممکن است ما را با مشکلات و خطرات قابل ملاحظه ای مواجه کند. به عبارت دیگر ‌می‌توان چنین گفت که اضطراب در پاره ای از مواقع، سازندگی و خلاقیت را در فرد ایجاد می­ کند. بالعکس اضطراب مرضی نیز وجود دارد؛ چراکه اگر حدی از اضطراب می ­تواند سازنده و مفید باشد و اگر اغلب مردم اضطراب را تجربه ‌می‌کنند، اما این حالت ممکن است جنبه­ مزمن و مداوم بیابد که در این صورت نه تنها نمی­ توان پاسخ را سازش­یافته دانست، بلکه باید آن را به منزله­ منبع شکست، سازش­نایافتگی و استیصال گسترده ­ای تلقی کرد (دادستان،۱۳۷۸).

 

چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSMIV) اختلال اضطراب فراگیر را اضطراب و نگرانی شدید ‌در مورد چندین رویداد یا فعالیت تعریف می­ کند که در اکثر روزها حداقل به مدت ۶ ماه دوام داشته باشد. کنترل نگرانی مشکل است و علایم جسمی نظیر تنش عضلانی، تحریک­پذیری، اشکال در خواب و بیقراری با آن همراه است. اضطراب متمرکز بر خصوصیات یک اختلال دیگر محور۱ نیست، ناشی از مصرف مواد یا بیماری طبی عمومی نمی ­باشد و فقط در جریان یک اختلال خلقی یا روانی ظاهر نمی­گردد، از لحاظ ذهنی ناراحتی­برانگیز است و در زمینه ­های مهم زندگی شخص اختلال ایجاد می­ کند (پورافکاری،۱۳۸۱).

 

۱-۵-۲-۲- تعریف عملیاتی: در این پژوهش، منظور از فرد مضطرب، فردی است که توسط روانپزشک، تشخیص اختلال اضطراب فراگیر را دریافت کرده و در پرسشنامه­ اضطراب اشپیلبرگر، نمره­ی بالاتر از ۵۳ کسب کند؛ همچنین نمره پایینی در پرسشنامه­ افسردگی به دست آورد.

 

۱-۵-۳- مؤلفه­ های ذهن­آگاهی:

 

۱-۵-۳-۱- تعریف مفهومی: کابات ـ زین[۱۴](۱۹۹۰) ذهن­آگاهی را به عنوان آگاهی غیرقضاوتی لحظه به لحظه تعریف می­ کند. او در سال ۱۹۹۴، توجه کردن به اهداف در حال حاضر به شیوه خاص و به صورت غیرقضاوتی را ذهن­آگاهی می­داند و در سال ۲۰۰۳ تعریف خود را کامل­تر نموده و ذهن­آگاهی را نوعی از آگاهی می­داند که از طریق توجه به اهداف در زمان حاضر و بدون قضاوت راجع به تجربیات آشکار لحظه به لحظه پدیدار می­گردد پنج مؤلفه­ی ذهن­آگاهی عبارتند از: مشاهده (داشتن توجه دقیق به پدیده ­ها و محرک‌های درونی و بیرونی)، توصیف (توصیف کردن پدیده­هایی که در حیطه­ آگاهی قرار می­ گیرند)، عمل توأم با آگاهی (عطف کامل توجه به فعالیت در حال انجام به جای عمل به شکل خودکار)، عدم قضاوت (قضاوت نکردن درباره تجارب جاری) و عدم واکنش­پذیری (واکنش نشان ندادن به احساسات در حال وقوع) (مور و مالینوسکی[۱۵]،۲۰۰۸).

 

۱-۵-۳-۲- تعریف عملیاتی: در این پژوهش مؤلفه­ های ذهن­آگاهی با بهره گرفتن از پرسشنامه پنج مؤلفه ذهن آگاهی[۱۶] (FFMQ) مورد سنجش قرار می­ گیرند.

 

۱-۵-۴- مؤلفه­ های صبر:

 

۱-۵-۴-۱- تعریف مفهومی: صبر، واژه­ای است عربی که در لغت به معنای شکیبایی و خودداری است. این کلمه، بیان­کننده­ حالتی است از پایداری و خودداری از هر گونه عمل نسنجیده­ای در مقابل سختی­ها، فشارها، مشکلات، مصیبت­ها و نوعی پایداری درونی است برای کنترل واکنش­های تند عصبی(تمری،۱۳۸۹).

 

پنج مؤلفه­ی صبر عبارتند از: متعالی شدن، درنگ، شکیبایی، رضایت و استقامت. متعالی شدن عبارت است از تحمل سختی­ها و صبور بودن در مصایب و ناملایمات جهت دستیابی به هدف و رسیدن به قرب الهی و رشد معنوی. شکیبایی به معنای بردباری و تحمل مصایب و تاب­آوری در مقابل سختی­ها ‌می‌باشد. مؤلفه­ی رضایت، به پذیرش وضع موجود و قبول آنچه که فرد در آن قرار دارد اطلاق می­گردد. مؤلفه­ی استقامت به معنای پایداری و ثبات در انجام امور و مداومت در کار و فعالیت ‌می‌باشد و مؤلفه­ی درنگ به ایجاد وقفه در مقابل خواسته ­ها و کنترل­پذیری امیال درونی اطلاق می­ شود (خرمایی،۱۳۸۹).

 

۱-۵-۴-۲- تعریف عملیاتی: در این پژوهش مؤلفه­ های صبر با بهره گرفتن از پرسشنامه­ مؤلفه­ های صبر مورد سنجش قرار می­ گیرند.

 

فصل دوم

 

چهارچوب نظری

 

و پیشینه پژوهش

 

۲-چارچوب نظری و پیشینه­ پژوهش

 

۲- ۱-مبانی نظری

 

۲-۱- ۱-افسردگی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-09-20] [ 03:13:00 ب.ظ ]




برای نظم عمومی، مبانی مختلفی را می توان قائل شد. نقطه مشترکی که از تعریف های ارائه شده از نظم عمومی به دست می‌آید، «منافع عمومی» می‌باشد لذا بمصالح و منافع عمومی را مبنای نظم عمومی قرار داده و آن را ضابطه روشنی برای تشخیص قوانین امری و تکمیلی قرار داده‌اند و بر این مبنا گفته اند قوانینی که برای حفظ منافع جامعه وضع گردیده اند مربوط به نظم عمومی و قوانینی که برای حفظ منافع فرد ایجاد گردیده اند از قوانین تکمیلی می‌باشند.(کاتوزیان،۱۳۹۰،ص۱۵۹) اما باید دانست که در تمام قوانین کم و بیش منافع اجتماع لحاظ می‌باشد منتها در برخی از قوانین این منافع در حدی نیست که جلوی آزادی اراده را بگیرد، گذشته از این «مصلحت» یک اصطلاح فلسفی و وجدانی بوده و تعریف نظم عمومی با مصالح جامعه تعریف شیئی به شیئی اخفی می‌باشد.(احمدی واستانی،۱۳۴۱،ص۲۰)

 

برخی۱ «سیاست» را مبنا نظم عمومی دانسته اند و این نظر هر چند دور از منطق نیست اما این مفهوم حقوقی را بازیچه سیاست قرار می‌دهد. و برخی دیگر۲ نظم عمومی را به لحاظ دو مکتب اصالت فرد و مکتب اصالت اجتماع به موقع بحث گذارده اند.(احمدی واستانی،۱۳۴۱،ص۲۱) برخی دیگر همچون احمدی واستانی برای تعیین مبنای نظم عمومی از اصطلاح « تأسیس حقوقی » استمداد کرده و در توضیح آن می نویسد: « تأسیس حقوقی عبارت است از سازمان و فکر حقوقی که مشترکات را زیر یک عنوان جمع نموده و ناظر به هدف و جنبه خاصی از حیات اجتماعی بوده و برای تضمین آن تعدادی از قواعد و مقررات حقوقی به وجود آمده و دورش مجتمعند به نحوی که آن سازمان با مجموع قواعد و احکام مخصوص و مربوط به خود، قسمتی از سازمان حقوق جامعه را تشکیل می‌دهد مانند دولت و حکومت و مالکیت و زوجیت و عقد و بسیاری از مفاهیم دیگری که در حقوق هر کشور وجود دارند.»(احمدی واستانی،۱۳۴۱،ص۲۲)

وسعت قلمرو این تأسیسات حقوقی یکسان نبوده برخی وسیع و برخی دیگر محدود تر می‌باشند و تعدادی از این تأسیسات حقوقی کوچک در داخل حوزه تأسیسات حقوقی بزرگ تر قرار می گیرند.

 

Lienhard- 1

 

Juliot de la Morandiere – 2

 

مثلاً خانواده که یکی از تأسیسات حقوق خصوصی می‌باشد به اعتباری شامل تأسیسات فرعی همچون زوجیت و غیره می‌باشد و به اعتبار دیگر خود آن جزء دولت که تأسیس حقوقی بزرگ می‌باشد، است.(مرسلی،۱۳۸۹،ص۶)

 

حال برای پی بردن ‌به این که فلان شرطی که در آن قرارداد ذکر شده برخلاف نظم عمومی است یا خیر؛ باید ابتدا توجه کرد این شرط مربوط به کدام تأسیس حقوقی است و آیا این شرط با آن تأسیس حقوق آنچنان مغایرتی دارد که وجود یکی نفی دیگری باشد یا خیر آن شرط با آن تأسیس حقوقی قابل جمع می‌باشد که در صورت اول آن شرط برخلاف نظم عمومی است و در صورت دوم برخلاف نظم عمومی نیست. ‌بنابرین‏ از نظر آنان مبنای نظم عمومی مقتضای این تأسیسات حقوقی می‌باشد.

 

برای روشن تر شدن مطالب ارائه شده به بررسی دو مثال می پردازیم:

 

مثال اول: ضمن عقد ازدواج شرط می شود که اختیار انتخاب مسکن با زوجه باشد.برای تشخیص مخالفت یا عدم مخالفت شرط مذکور با نظم عمومی آن را در برابر تأسیس زوجیت که قبل از همه چیز بدان رابطه مستقیم و صریح دارد قرار می‌دهیم و چون زوجیت با تأسیسات دیگری مربوط استو باید یکایک آن ها را از مد نظر قرار دهیم. بدواً ملاحظه می‌کنیم که چنین شرطی با مقتضای ذات عقد نکاح که تأسیس مقدماتی زوجیت است مخالفتی ندارد یعنی با بودن شرط هم، عقد صحیح و زوجیت محقق است. سپس آن را با تأسیس خانواده که نتیجه زوجیت است می سنجیم و می بینیم که با هیچ یک از مبانی خانواده من جمله با ریاست شوهر در خانواده هم معارضه ندارد. زیرا معنی ریاست شوهر که در ماده ۱۱۰۵ قانون مدنی بدان حکم شده است این نیست که نام برده علی الاطلاق و بدون هیچ قید و حصری به هر ‌نحوی که بخواهد خانواده را اداره کند و این ریاست به هیچ وجهی که به بردگی زن منجر شود قرار، ندارد بلکه بعکس ، سلطه مذکور به وسیله مصالح افراد خانواده محدود می‌گردد و در جهت حمایت و تضمین شخصیت زن و فرزندان سیر می کند. به علاوه آن را با خود تأسیس شرط ، مورد سنجش قرار می‌دهیم و ‌به این نتیجه می‌رسیم که شرط مذکور از مصادیق شروط فاسد یا مفسد نیست. ‌به این ترتیب معلوم می‌گردد که چنین شرطی صحیص بوده و با نظم عمومی که حمایت کننده تأسیسات می‌باشد مخالف نیست.

 

مثال دوم: در عقد نکاح شرط می‌گردد که زوجه مکلف به تمکین خاص نیست. ‌در مورد این شرط نیز به شرح فوق عمل می نماییم. در اولین نظر درک می‌کنیم که شرط فوق الذکر بر خلاف نظم عمومی است زیرا با مقتضای ذات عقد نکاح معارضه می کند. تمکین خاص ، مهم ترین اثر ذاتی نکاح است و حال آن که شرط عدم آن درست مانع تحقق اثر مذکور می‌باشد.

 

۱-۵ منابع نظم عمومی

 

قلمرو نظم عمومی متکی به نظم عمومی است؛ بدین معنا که هر چه منابع نظم عمومی بیشتر باشد قلمرو نظم عمومی وسیع تر خواهد بود و در نتیجه از وسعت قلمرو حاکمیت اراده کاسته خواهد شد و بالعکس.

 

۱-۵-۱ منابع مدون نظم عمومی

 

۱-۵-۱-۱ قانون

 

در این نکته نمی توان تردید داشت که قانون نوشته مهم ترین منبع نظم عمومی است ، به عبارتی می توان گفت که قانون کامل‌ترین شکل حمایت جامعه است و آزادی در زندگی منوط به قانون می‌باشد. تردیدی نباید داشت که همه قوانین مربوط به نظم عمومی نیستند به دلیل اینکه مقصود بلاواسطه همه آن ها منافع کل جامعه نمی باشد. در هر موردی که روشن شد هدف مستقیم قانونی صیانت نفع جامعه است بدون تأمل این حقیقت در نظر ما جلوه گر می شود که چنین قانونی از حدود اختیار و آزادی فردی خارج است و افراد ملزم به رعایت احترام آن بوده و مجاز به تخلف از آن نمی باشند.از اینجا معلوم می‌گردد که هر قانون الزامی ، منبع نظم عمومی محسوب است.

 

باید گفت که قانون شامل قانون اساسی، مصوبات مجلس، عهدنامه ها، آیین نامه ها و بخش نامه های اداری و حتی عرف و عادت و نیز نظریات علمای نیز می‌باشد و دارای سلسله مراتبی است، که قانون اساسی و نیز قوانین دیگر در خصوص نظم عمومی اشاراتی داشته اند.

 

۱-۵-۱-۱-۱ درجه های اجبار ناشی از قانون

 

تقسیم قوانین به امری و تکمیلی، یک تقسیم بندی قانونی نیست؛ به دیگر سخن قانون‌گذار همزمان با وضع یک قانون، نسبت به امری بودن یا تکمیلی بودن آن سخنی نمی گوید و این بر عهده دادرسان و حقوق ‌دانان است که وصف قانون را از این نظر تشخیص دهند.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:24:00 ب.ظ ]




این ماهیت قراردادی سیستم پرداخت حق بیمه در بیمه های مهریه و پس اندزی بواسطه سیاست های پیشرفته بازاریابی کالا و خدمات ، که توسط شرکت های بیمه به منظور تشویق افراد به خرید بیمه های پس انداز اجرا می شود ، تقویت می‌گردد.

 

گفتار اول : تأثیر بیمه مهریه بر وضعیت زن

 

بیمه مهریه بیشتر از آنکه به نفع مردان باشد به نفع زنان است ، زیرا دیگر با زوج که باید مهریه را از او دریافت کنند ندارند بلکه شرکت بیمه است که شخص مقابل زوجه است و از این بابت مطمئن است که مهریه خود را دریافت می‌کند ، زیرا ممکن است که زوج به مشکلاتی غیر قابل پیش‌بینی دچار شود که هرگز نتوانتد به تعهدات خود نسبت به زوجه عمل کند و اینجا متضرر اصلی زوجه است که نه می‌تواند از طریق قانونی به مهریه خود دست یابد و نه از طریق راه های دیگر ، زیرا زوج توان پرداخت مهریه را ندارد . ولی با بیمه مهریه زوجه مهریه خود را دریافت که می‌کند هیچ بلکه از مزایایی آن نیز برخوردار می شود که ممکن است هنوز با اینکه زوج مشکلی برایش به وجود نیامده باشد برخوردار شود و از مزایای آن استفاده کند.

 

بند۱ :حقوق اقتصادی زن : در نظام دینی و رژیم حقوقی مسلمانان ، زنان از لحاظ زمینه ها و پشتوانه های اقتصادی در خور توجه و دقت نظر است ، بایسته و لازم است که تبین گردد زیرا زمینه ها و پشتوانه های اقتصادی باعث اطمینان ، اعتماد به نفس ، امنیت روحی و روانی زنان می‌شوند و بدین وسیله ، امنیت اجتماعی بدون محیطی که عدالت زا نباشد ، ایجاد نمی شود. زمینه ها و پشتوانه های اقتصادی برای زنان ، استقلال و خود کفایی را هموار می نمایند و باعث توانا سازی زنان می‌گردند.

 

زنان به عنوان نیمی از جامعه در محیط اقتصادی قرار بگیرند ، این موقعیت به توانا سازی و استقلال و خودکفایی انان کمک می‌کند و راه را برای احقاق حق آنان می گشاید و در نتیجه ، عدالت اجتماعی به میان می‌آید . در نظام اجتماعی ما به طور معمول حق مالکیت ، انحصار اقتصاد ، و تولید منابع اقتصادی در دست مردان هستند و زنان از این نعمت بی بهره هستند و تنها حق نفقه و مهریه است که به حیات فردی و اجتماعی زنان اطمینان می آفریند.

 

‌بنابرین‏ یکی از راه های عدالت اجتماعی ، از بین رفتن ستم بر زن از سوی مردان است ، احقاق حق بشری و یا حقوق بشر ، شناسایی منابع و زمینه‌های اقتصادی مستقل برای زنان است. تحقیقات نشان داده است زنانی که مورد خشونت قرا می گیرند چه آنهایی که قربانی خشونت جسمی هستند و یا بی احترامی و یا دیگر انواع خشونت ، بنا به دلایلی ، از جمله وابستگی اقتصادی نسبت به شوهر زندگی موجود ر تحمل کند . و از طرفی مردان برای اینکه از پرداخت مهریه زنان خود سرباز زنند حاضرند هر کاری بکنند و دست به انواع خشونت و نامهربانی نسبت به همسر خود می‌زنند که آن ها بگویند مهرم حلال جانم آزاد. وابستگی اقتصادی یکی از مهمترین عواملی است که باعث تحمل خشونت شوهران از سوی زنان می شود . و مهترین این عوامل عبارتند از:

 

۱-امیدوار به تحول شوهران خود.

 

۲-نداشتن جای امنی که به آن پناه ببرند.

 

۳-ترس از انتقام شوهران.

 

۴-فرزندان.

 

۵-وابستگی اقتصادی

 

۶-ترس از تنهایی

 

۷-داغ ننگ طلاق[۶۸]

 

زن تا وقتی دختر است و شوهر نکرده ، نفقه خور پدرش است و بعد از شوهر کردن نفقه خور شوهر می شود ، البته انفاق نفقه زوجه با شرایطی واجب هستند که جای بحث اش نیست . اینکه زنان دائمی تا وقتی نشوز نکرده اند و طلاق نگرفته اند ، مستحق نفقه شوهر می‌باشد.

 

راجع به فلسفه وجوب نفقه زنان شوهر دار به عقد دائم که جنبه فقهی و حقوقی دارد لازم به گفتن است که بعضی از اساتید دانشگاه تهران در تفسیر ماده ۱۱۰۶ قانون مدنی ایران بیان داشته است {فلسفه این قاعده ان است که در اکثر خانواده های ایرانی ، زنان اموال و درآمد کافی برای تأمین مخارج خود و شرکت در هزینه خانواده ندارند. وانگهی، اداره خانه و امور داخلی خانواده که وظیفه ای بس بزرگ است به عهده آن ها است و زنان به کار اقتصادی دیگری که منبع درآمدی برا ی آنان باشد ، اشتغال نمی ورزند.[۶۹]

 

معمولا زنان بعد از طلاق دچار مشکلات مالی عدیده ای می‌شوند و از طرفی هم شوهران مهریه آنان را نمی دهند یا اگر هم می‌دهند در اقساط بلند مدت و در مبالغ بسیار کمی پرداخت می‌کنند ، با این اقساط کم حتی اگر تا آخر عمر هم زن مهریه دریافت کند مهریه خود را به طور کامل دریافت نمی کند و حتی ممکن است شوهر به دلایلی فوت کند و یا از کار افتاده بشود در این صورت چه کسی باید اقساط مهریه زن را پرداخت کند که شاید تنها منبع درآمد او باشد. در اینجا می توان از بیمه مهریه به عنوان سرمایه گذاری برای آینده زوجه نام برد.

 

بند۲ : نقش بیمه مهریه بر وضعیت روحی زن : بیمه مهریه باعث آرامش روحی و روانی در زن می شود به طوری که می‌تواند فرد نامیدی را امیدوار به زندگی آینده کند. زنان معمولا نسبت به مردان از روحیه حساس تری برخوردار هستند و مشکلات زندگی روی روحیه آن ها بیشتر تأثیر دارد وبرای همین قوانین از زن که موجودی آسیب پذیر تر می‌باشد بیشتر حمایت کرده‌اند . البته در قوانین فعلی که برای استحکام بیشتر خانواده ها وضع شده اند مزایای که برای زن در نظر گرفته بودن کمتر کرده‌اند به عنوان مثال در لایحه حمایت از خانواده آمده اند مهریه های بیش از ۱۱۰ سکه را قابل حبس دانسته اند و عملا با این کار حبس مردان را برداشته اند و حال با این قانون فعلی که حقوق زنان را محدود تر کرده‌اند باز مثل قبل می‌توانند شوهر خود را ترسانده و مهریه خود را دریافت کنند؟ با توجه به قوانین فعلی مجازات حبس عملا برداشته شده است یا اینکه محدودتر شده است .

 

از این پس بیشترین دغدغه زنان این است که با قوانین فعلی چگونه مهریه خود را دریافت کنم و در صورت طلاق و… چگونه زندگی خود را اداره کنم و این خود باعث اثرات غیر قابل جبران روحی و روانی خواهد داشت که در صورتی که مهریه خود را دریافت نکنند باید چه کار کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:36:00 ب.ظ ]




عنصر مدیریت پژوهشی بر شرایط مدیریتی با مسائل آماده سازی، اجرا، انتشار و توزیع، انتشارات و ارزیابی علمی تمرکز دارد(AMINI،۲۰۰۳، ص۷).

 

اهمیت و ضرورت مدیریت پژوهش

 

مدیریت پژوهش در سازمان باعث تغییر و تحولات عظیمی همچون ارتقاء کمی و کیفی محصولات صنعتی , رشد اقتصادی در جامعه , رقابت محصولات صنعتی , اشباع بازار و صادارات و خود کفایی و … در سازمان می‌گردد(عطافر,آنالویی,۱۳۸۰,ص۵۴).

 

تحقیق و توسعه همواره به عنوان یکی از راه حلها جهت حل تنگناهای موجود در صنعت مطرح بوده است اصولاً صنعت بدون تحقیق و توسعه در دنیای پیشرفته چون قایق بدون پارو می ماند که امکان پیشرفت آن به هیچ وجه متصور نیست ولی چنانچه پس از فعالیت‌های چند ساله در زمینه‌های مختلف در صنعت و وجود بخشی به نام تحقیق و توسعه تحول چشمگیری در تولید و ارتقاء کیفیت وجود نداشته باشد وجود این بخش در واحدهای تولیدی را چگونه باید توجیه کرد؟ به نظر می‌رسد نارسایی های این بخش را باید در ارتباط با جنبه‌های مدیریتی موضوع دانسته و کمبود یا نبود برنامه های علمی و منطقی و یا تجربه فعالیت‌های قبلی تحقیق و توسعه باعث می‌گردد صنعت نتواند از وجود یک چنین مراکزی به بهترین وجه ممکن استفاده نماید البته موضوع شاید پیچیده تر از آن است که در برخورد اولیه با آن تصور می شود و به طور حتم وجود امکانات و تجهیزات نقش تعیین کننده ای در انجام کارهای تحقیقاتی دارد ولی در نهایت مدیریت و حمایت از فعالیت‌های تحقیقاتی و توسعه است که مسیر کلی فعالیت‌ها را ترسیم کرده و برای رسیدن به اهداف آن را جهت می‌دهد راندمان کار در انسان‌ها تحت تاثیر انگیزه ها متغییر می‌باشد و به همین علت نیز می‌باشد که در دنیای پیشرفته امروزی علوم مدیریتی و استفاده بهینه از منابع انسانی فوق العاده و با اهمیت بوده و تحقیقات دامنه دار در این زمینه را نیز در اولویت خاص قرار داده است(عطافر،آنالویی،۱۳۸۰، صص ۵۰۰،۵۰۱).

 

مدیریت پژوهش در سازمان باعث می‌گردد که برنامه ها در سازمان با توجه به اولویت و نیاز سازمان,برنامه متناسب با اهداف سازمان,هماهنگی بین واحد پژوهش و سایر واحد ها,رعایت جدول هزینه های پروژه در سازمان,منابع مالی و انسانی متناسب با پژوهش,ایجاد بستر مناسب در سازمان, استفاده از نتایج پژوهشی وارزشیابی مستمر عملکرد پژوهشی در سازمان انجام گردد. در واقع وجود مدیریت پژوهش در سازمان ضروری است چون باعث هماهنگی و نظارت دقیق بر فعالیت‌های مختلف پژوهشی می‌گردد.

 

مدیریت سازمان‌های تحقیق و توسعه, بسیار دشوار است.هماهنگ کردن افرادی که به کار مستقل عادت کرده‌اند, آسان نیست. با وجود این, نمی توان آن ها را به حال خود رها ساخت, زیرا سازمان, اهدافی دارد که باید از طریق کارکنان به دست می‌آید. رسیدن به ایده ها, پشتوانه مالی, و محیط مناسب در زمان و مکان مناسب به منظور تولید یک محصول تحقیقاتی کیفی, کار آسانی نیست(جین ,ترایاندیس,۱۳۸۱,ص۶۸).

 

وظیفه مدیر پژوهشی, به معنای واقعی, ایجاد محیط مناسب برای تحقیق است. یک محقق طراز اول, در محیط مناسب, با در اختیار داشتن پشتوانه مالی کافی, امکان دارد که به ایده های مهمی دست یابد. اما به وجود آوردن فرهنگ مطلوب, کار پیچیده ای است. مدیر باید افراد را برگزیند, آن ها را با کارهایشان هماهنگ سازد ‌گروه‌های کاری به وجود آورد و به ایجاد معیارها, نقش‌ها و رویه های عملیاتی, استانداردی که منجر به نوآوری در سطح بالا می‌شوند, کمک نماید. سازمان باید به گونه ای ایجاد شود که افراد بتواند حداکثر خلاقیت را از خود نشان دهند. پاداشها باید طوری عرضه شود که افراد به سخت کوشی و ارتقاء تشویق شوند. مدیر باید بداند که چگونه رهبری کند, چگونه تعارض ها را کاهش دهد, و چگونه از منابع در دسترس , حداکثر استفاده را به عمل آورد(جین ,ترایاندیس,۱۳۸۱,ص۶۸).

 

وظایف و کارکردهای مدیریت پژوهش

 

وظیفه اصلی در مدیریت پژوهش کنترل عملی تقسیم برنامه و پروژه ها است وظایف دیگری همچون انتخاب استراتژیک موضوعات و راهکار برای آن ها، آگاهی یافتن از طریق اطلاع رسانی صحیح و درست ‌در مورد تکنولوژیها، بازار، رقابت و انتقال مؤثر نتایج و مانور عملیاتی روی آن ها و مدیریت کردن ایده ها و منابع را هم شامل می شود(آقایی،۱۳۷۱).

 

به طور کلی چهار مسئولیت اصلی مدیران پژوهش و فن‌آوری عبارتند از:

 

(۱) برقراری ارتباطات داخلی و خارجی؛ (۲) دستیابی به نتایج مطلوب تجاری (۳) سرعت بخشیدن به توسعه محصولات یا خدمات و (۴) کسب حمایت مدیران عالی(عطافر، آنالویی،۱۳۸۴،ص۶۴).

 

برقرار ارتباطات داخلی و خارجی

 

دستیابی به تعالی در تحقیق و توسعه، به برقراری ارتباطات درونی و بیرونی و تأکید بر ‌گروه‌های میان وظیفه‌ای بستگی دارد. لذا تعداد کثیری از مدیران تحقیق و توسعه، به دلیل محدودیت‌ دامنه فعالیت خود با گروه‌های میان وظیفه‌ای، ابزار نگرانی کرده‌اند. گوپتا و همکارانش[۳]، (۲۰۰۰) بر این باور هستند که به منظور ایجاد یک نوع تشریک مساعی بین گروه‌ها و حوزه های تجاری مربوطه، نیاز مبرمی به ایجاد پلی برای پرکردن شکاف مذکور وجود دارد(عطافر، آنالویی،۱۳۸۴،ص۶۴).

 

همچنین در راستای تولید محصولات جدید، تعیین اولویت‌های تحقیقاتی و حمایت از تصمیمات اتخاذ شده در حوزه های راهبردی سازمان، نیاز ضروری به همکاری با بخش‌های دیگر، امری غیر قابل اجتناب تلقی می‌شود. در نتیجه برای تحقیق و توسعه برقراری یک ارتباط طولانی مدت و سازنده و ایجاد رابطه با گروه‌های غیر مرتبط، ضروری می‌باشد چنین تحولی در سیستم فن‌آوری باعث افزایش تشریک مساعی و روند رو به رشد در ایجاد موقعیت‌های مطلوب تجاری و ذخیره‌سازی اطلاعات می‌شود. مدیران تحقیق و توسعه، همواره باید با مشتریان، تولیدکنندگان، نحوه فروش کالا، ارائه خدمات، مدیریت ارشد، تضمین کیفیت، بازاریابی، گروه برنامه‌ریزی راهبردی و سرمایه‌گذاری‌های کلان رابطه مستقیمی داشته باشند(عطافر، آنالویی،۱۳۸۴،ص۶۴).

 

مطالعات گوپتا و همکارانش (۲۰۰۰)، نشان می‌دهد؛ ۸۲ درصد از مدیران فن‌آوری معتقدند که برقراری ارتباط اولیه و متقابل با تحقیق و توسعه، زمینه‌های بازاریابی، تولید کالا، مشتریان و غیره یک امر ضروری است. همچنین، در فرایند توسعه محصولات جدید، نیاز مبرمی به ارتباط مستقیم با متصدیان، مشتریان و منابع خارج از حیطه تحقیق و توسعه، طرحهای عمومی و تأمین نیازهای اتحادیه‌ها، وجود دارد(عطافر،آنالویی، ۱۳۸۴، ص ۶۵).

 

دستیابی به نتایج مطلوب تجاری

 

اغلب سازمان‌ها، به جای انتظار پیشرفت تدریجی، اهمیت ویژه‌ای به تولید کالا در مدت زمان کوتاه برای دستیابی به نتایج مطلوب تجاری می‌دهند. همواره اجرای طرحهای تحقیقاتی همراه با انتقال فن‌آوری به عنوان یک مشکل مطرح بوده است. ‌بنابرین‏ موفقیت سازمان‌ها در نتیجه گسترش فعالیت‌های تحقیق و توسعه و راهبردهای فن‌ آوری همراه با راهبردهای تجاری حاصل می‌شود. پوردون[۴] (۱۹۹۶)، معتقد است: ضرورت جدا سازی محققان از بخش‌های علمیاتی به عنوان یک عامل مهم در تشکیل یک گروه فنی مرتبط تحقیق و توسعه همراه با قدرت اجرایی بالا تلقی می‌شود(عطافر،آنالویی، ۱۳۸۴، ص ۶۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:48:00 ب.ظ ]




جان بور ویلیامز[۷۵]، یکی از نخستین افرادی بود که اعتقاد داشت قیمت دارایی های مالی و دیگر دارایی ها منعکس کننده ارزش ذاتی آن ها‌ است که با اندازه گیری سود تقسیمی مورد انتظار در آینده محاسبه می شود. اما به طور کلی تا قبل از سال ۱۹۵۲، سرمایه گذاران اوراق بهاداری را انتخاب می‌کردند که زیر قیمت واقعی، ارزش گذاری شده بودند و به ارتباط بین اوراق بهادار خود در داخل پرتفوی کاری نداشتند. پیدایش تئوری نوین سرمایه گذاری(مجموعه اوراق بهادار) به سال ۱۹۵۲ بر می‌گردد و زمانی که هری مارکویتز مقاله ای تحت عنوان انتخاب پرتفوی منتشر کرد. او با عقیده بنیادگرایان ‌در مورد انتظارات آتی موافق بود اما برای اولین بار عامل ریسک را نیز در تجزیه و تحلیل های خود وارد نمود. او توانست تئوری انتخاب پرتفوی را در چارچوب تعاملات میان ریسک و بازده بهینه سازی کند. او به مسئله تنوع بخشی پرتفوی به عنوان یکی از روش های کاهش ریسک اشاره دارد. تئوری او با عنوان پرتفولیوی مدرن[۷۶] (MPT) شناخته می شود (جونز[۷۷] ، ۲۰۰۳).

 

روش مارکویتز با این فرض شروع می شود که سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در زمان حال مبلغ معینی پول در اختیار دارند. این پول برای مدت زمان معینی سرمایه گذارای می شود که به آن دوره نگهداری گفته می شود. در پایان دوره نگهداری سرمایه گذاران، اوراق بهاداری را که در اول دوره خریداری کرده‌اند به فروش می رسانند. ‌بنابرین‏ روش مارکوتیز، روش یک دوره ای می‌باشد. در ابتدای دوره، سرمایه گذار می‌تواند نرخ بازدهی مورد انتظار (یا میانگین) اوراق بهادار مختلف مورد نظر را تخمین بزند و سپس در اوراق بهاداری سرمایه گذاری کند که بیشترین بازدهی مورد انتظار را دارد. اما در اینجا، اطمینان از بازدهی مورد انتظار نیز مورد توجه قرار گرفت. ‌بنابرین‏ سرمایه گذاری در ابتدای دوره دو هدف متضاد را مد نظر قرار می‌دهد. حداکثر رساندن بازدهی و حداقل رساندن عدم اطمینان. در روش مارکویتز هر دو هدف مورد توجه قرار می‌گیرد. مارکویتز، انحراف معیار جریان های نقدی را به عنوان کمّیت سنجش ریسک معرفی نمود و ریسک کل پرتفوی مورد توجه قرار دارد.

 

مارکویتز بیان نمود تنوع بخشی زمانی مؤثر است که، پرتفوی ترکیبی از اوراق بهاداری باشد که با یکدیگر کوواریانس منفی یا صفر داشته باشد. مفروضات نظریه پرتفوی مارکویتز عبارتند از :

 

    1. بر تصمیم گیری سرمایه گذاران، تنها دو عامل ریسک و بازده مورد انتظار تاثیر دارند.

 

    1. اصل ریسک گریزی سرمایه گذاران: سرمایه گذاران از بین دو سبد سرمایه گذاری با بازده مساوی، سبدی را انتخاب می‌کنند که انحراف معیار کوچکتری داشته باشد.

 

    1. اصل سیری ناپذیری سرمایه گذاران: سرمایه گذاران به دنبال حداکثر کردن بازده سرمایه گذارای خود با ریسک مشخصی هستند.

 

    1. همه سرمایه گذاران انتظارات یکسانی راجع به بازده مورد انتظار، واریانس و کواریانس کلیه دارایی های ریسکی دارند.

 

  1. همه سرمایه گذاران یک افق سرمایه گذاری یکسان دارند.

یکی از انتقادها، شکل محاسبه کوواریانس های اوراق بهادار با یکدیگر و به تبع آن محاسبه نرخ بازده پرتفوی می‌باشد. زیرا منتقدان این روش را برای تمام سرمایه گذاران، عملی نمی دانستند.

 

۲-۱۸ تئوری مالی استاندارد

 

علم مالی استاندارد بدنه دانشی است که ‌بر اساس اصول آربیتراژ میلر[۷۸] و مودیلیانی[۷۹]، اصول پرتفوی مارکویتز[۸۰]، تئوری قیمت گذاری دارایی سرمایه ای شارپ[۸۱]، لیتنر[۸۲] و بلک[۸۳] و تئوری قیمت گذاری اختیاری بلک، شولز[۸۴] و مرتن[۸۵] بنا نهاده شده است، این رویکردها بازار را کارآمد در نظر می گیرند و بسیار تحلیلی و دستوری می‌باشند.

 

تئوری اقتصادی مالی مدرن بر مبنای پذیرش این فرض استوار است که فعالان بازار به صورت منطقی عمل می‌کنند. فعالان بازار مطابق با اصول تئوری مطلوبیت مورد انتظار[۸۶] تصمیم گیری نموده و اقدام به پیش‌بینی های بی طرفانه در رابطه با آینده می نمایند. ‌بر اساس تئوری مطلوبیت مورد انتظار، اشخاص ریسک گریزند[۸۷] و تابع مطلوبیت یک فرد از پایین حالت مقعر دارد. به عبارتی، مطلوبیت نهایی ثروت، کاهش می‌یابد. قیمت دارایی ها توسط سرمایه گذاران عقلایی تعیین می شود و متعاقباً تعادل بازار بر اساس عقلانیت، حاصل می‌گردد. در این تعادل، اوراق بهادار ‌بر اساس فرضیه بازار کارا قیمت گذاری می‌شوند (جانسون و همکاران[۸۸]، ۲۰۰۲).

 

طبق فرضیه بازار کارا، قیمت های دارایی های مالی، در بر گیرنده همه اطلاعات عمومی می‌باشد و قیمت ها را در هر زمان می توان به عنوان تخمین بهینه ای از ارزش واقعی سرمایه گذاری در نظر گرفت. این فرضیه بر این اساس قرار دارد که سرمایه گذاران رفتار عقلایی و منطقی دارند، بدین معنی که همه اطلاعات موجود و در دسترس را پردازش کرده، به دنبال حداکثر ساختن مطلوبیت مورد انتظار هستند. به بیان دیگر، دارایی های مالی همیشه به صورت عقلایی قیمت گذاری می‌شوند. ‌بنابرین‏، قیمت ها زمانی که ظهور پیدا می‌کنند، حرکت ها و تغییرات بعدی آن ها قابل پیش‌بینی نیست. زیرا تغییرات قیمت تنها به علت جریان اطلاعات جدید در بازار، اتفاق می افتد. در نتیجه کسی نمی تواند بازده غیرعادی و بالاتر از میانگین داشته باشد (همان منبع).

 

۲-۱۸-۱ فرضیه بازار کارا

 

فرضیه بازار کارا وابسته به مکتب گشت تصادفی می‌باشد. منطق این مکتب این است که اگر جریان اطلاعات آزاد باشد و اطلاعات فوراً در قیمت سهام منعکس شود، آن گاه تغییر قیمت فردا فقط اخبار فردا را منعکس می کند و از تغییر قیمت امروز مستقل خواهد بود. اخبار بر طبق تعریف غیر قابل پیش‌بینی می‌باشند و از این رو تغییرات قیمت غیر قابل پیش‌بینی و تصادفی اند، در نتیجه قیمت ها به طور کامل همه اطلاعات شناخته شده را منعکس می نمایند و حتی سرمایه گذاران غیر مطلع نیز می‌توانند نرخ بازدهی مشابه سرمایه گذاران مجرب و متخصص کسب نمایند (بورتن و مالکیل[۸۹]، ۲۰۰۳).

 

۲-۱۸-۲ نظریه بازار کارای سرمایه

 

کارا بودن بازار از اهمیت زیادی برخوردار است چرا که در صورت کارا بودن بازار سرمایه هم قیمت اوراق بهادار به درستی و عادلانه تعیین می شود و هم تخصیص سرمایه که مهم ترین عامل تولید و توسعه اقتصادی است به صورت مطلوب و بهینه انجام شود.

 

۲-۱۹ قیمت گذاری (ارزشیابی) دارایی های مالی

 

یک دارایی چقدر می ارزد؟ به طور قطع ارزش یک دارایی مثلاً یک قطعه زمین، یک برگ سهام، یک سکه بهار آزادی، سر قفلی و. . . به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد که بعضی شناخته شده و برخی ناشناخته اند. حتی اگر همه عوامل مؤثر بر قیمت یک دارایی شناخته شده باشد، بازار برای رسیدن به یک قیمت ذاتی یا یک قیمت معاملاتی، دچار تردید و مشکلات می شود، اما با وجود همه این مشکلات، روزانه میلیون ها معامله و داد و ستد از این نوع دارایی ها انجام می شود. در این معاملات غالباً یکی از طرفین معامله مغبون می شود، زیرا پدیده ای به نام “قیمت گذاری نادرست” وجود دارد و این پدیده گاه ناشی از عدم اطلاع معامله گر و گاه ناشی از فریب دادن او است. مهم تر اینکه چرا قیمت یک دارایی روزانه و یا حتی در لحظه های زمانی دچار تغییر می شود؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:00:00 ب.ظ ]