دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه | به طور کلی چهار مسئولیت اصلی مدیران پژوهش و فنآوری عبارتند – 4 |
عنصر مدیریت پژوهشی بر شرایط مدیریتی با مسائل آماده سازی، اجرا، انتشار و توزیع، انتشارات و ارزیابی علمی تمرکز دارد(AMINI،۲۰۰۳، ص۷).
اهمیت و ضرورت مدیریت پژوهش
مدیریت پژوهش در سازمان باعث تغییر و تحولات عظیمی همچون ارتقاء کمی و کیفی محصولات صنعتی , رشد اقتصادی در جامعه , رقابت محصولات صنعتی , اشباع بازار و صادارات و خود کفایی و … در سازمان میگردد(عطافر,آنالویی,۱۳۸۰,ص۵۴).
تحقیق و توسعه همواره به عنوان یکی از راه حلها جهت حل تنگناهای موجود در صنعت مطرح بوده است اصولاً صنعت بدون تحقیق و توسعه در دنیای پیشرفته چون قایق بدون پارو می ماند که امکان پیشرفت آن به هیچ وجه متصور نیست ولی چنانچه پس از فعالیتهای چند ساله در زمینههای مختلف در صنعت و وجود بخشی به نام تحقیق و توسعه تحول چشمگیری در تولید و ارتقاء کیفیت وجود نداشته باشد وجود این بخش در واحدهای تولیدی را چگونه باید توجیه کرد؟ به نظر میرسد نارسایی های این بخش را باید در ارتباط با جنبههای مدیریتی موضوع دانسته و کمبود یا نبود برنامه های علمی و منطقی و یا تجربه فعالیتهای قبلی تحقیق و توسعه باعث میگردد صنعت نتواند از وجود یک چنین مراکزی به بهترین وجه ممکن استفاده نماید البته موضوع شاید پیچیده تر از آن است که در برخورد اولیه با آن تصور می شود و به طور حتم وجود امکانات و تجهیزات نقش تعیین کننده ای در انجام کارهای تحقیقاتی دارد ولی در نهایت مدیریت و حمایت از فعالیتهای تحقیقاتی و توسعه است که مسیر کلی فعالیتها را ترسیم کرده و برای رسیدن به اهداف آن را جهت میدهد راندمان کار در انسانها تحت تاثیر انگیزه ها متغییر میباشد و به همین علت نیز میباشد که در دنیای پیشرفته امروزی علوم مدیریتی و استفاده بهینه از منابع انسانی فوق العاده و با اهمیت بوده و تحقیقات دامنه دار در این زمینه را نیز در اولویت خاص قرار داده است(عطافر،آنالویی،۱۳۸۰، صص ۵۰۰،۵۰۱).
مدیریت پژوهش در سازمان باعث میگردد که برنامه ها در سازمان با توجه به اولویت و نیاز سازمان,برنامه متناسب با اهداف سازمان,هماهنگی بین واحد پژوهش و سایر واحد ها,رعایت جدول هزینه های پروژه در سازمان,منابع مالی و انسانی متناسب با پژوهش,ایجاد بستر مناسب در سازمان, استفاده از نتایج پژوهشی وارزشیابی مستمر عملکرد پژوهشی در سازمان انجام گردد. در واقع وجود مدیریت پژوهش در سازمان ضروری است چون باعث هماهنگی و نظارت دقیق بر فعالیتهای مختلف پژوهشی میگردد.
مدیریت سازمانهای تحقیق و توسعه, بسیار دشوار است.هماهنگ کردن افرادی که به کار مستقل عادت کردهاند, آسان نیست. با وجود این, نمی توان آن ها را به حال خود رها ساخت, زیرا سازمان, اهدافی دارد که باید از طریق کارکنان به دست میآید. رسیدن به ایده ها, پشتوانه مالی, و محیط مناسب در زمان و مکان مناسب به منظور تولید یک محصول تحقیقاتی کیفی, کار آسانی نیست(جین ,ترایاندیس,۱۳۸۱,ص۶۸).
وظیفه مدیر پژوهشی, به معنای واقعی, ایجاد محیط مناسب برای تحقیق است. یک محقق طراز اول, در محیط مناسب, با در اختیار داشتن پشتوانه مالی کافی, امکان دارد که به ایده های مهمی دست یابد. اما به وجود آوردن فرهنگ مطلوب, کار پیچیده ای است. مدیر باید افراد را برگزیند, آن ها را با کارهایشان هماهنگ سازد گروههای کاری به وجود آورد و به ایجاد معیارها, نقشها و رویه های عملیاتی, استانداردی که منجر به نوآوری در سطح بالا میشوند, کمک نماید. سازمان باید به گونه ای ایجاد شود که افراد بتواند حداکثر خلاقیت را از خود نشان دهند. پاداشها باید طوری عرضه شود که افراد به سخت کوشی و ارتقاء تشویق شوند. مدیر باید بداند که چگونه رهبری کند, چگونه تعارض ها را کاهش دهد, و چگونه از منابع در دسترس , حداکثر استفاده را به عمل آورد(جین ,ترایاندیس,۱۳۸۱,ص۶۸).
وظایف و کارکردهای مدیریت پژوهش
وظیفه اصلی در مدیریت پژوهش کنترل عملی تقسیم برنامه و پروژه ها است وظایف دیگری همچون انتخاب استراتژیک موضوعات و راهکار برای آن ها، آگاهی یافتن از طریق اطلاع رسانی صحیح و درست در مورد تکنولوژیها، بازار، رقابت و انتقال مؤثر نتایج و مانور عملیاتی روی آن ها و مدیریت کردن ایده ها و منابع را هم شامل می شود(آقایی،۱۳۷۱).
به طور کلی چهار مسئولیت اصلی مدیران پژوهش و فنآوری عبارتند از:
(۱) برقراری ارتباطات داخلی و خارجی؛ (۲) دستیابی به نتایج مطلوب تجاری (۳) سرعت بخشیدن به توسعه محصولات یا خدمات و (۴) کسب حمایت مدیران عالی(عطافر، آنالویی،۱۳۸۴،ص۶۴).
برقرار ارتباطات داخلی و خارجی
دستیابی به تعالی در تحقیق و توسعه، به برقراری ارتباطات درونی و بیرونی و تأکید بر گروههای میان وظیفهای بستگی دارد. لذا تعداد کثیری از مدیران تحقیق و توسعه، به دلیل محدودیت دامنه فعالیت خود با گروههای میان وظیفهای، ابزار نگرانی کردهاند. گوپتا و همکارانش[۳]، (۲۰۰۰) بر این باور هستند که به منظور ایجاد یک نوع تشریک مساعی بین گروهها و حوزه های تجاری مربوطه، نیاز مبرمی به ایجاد پلی برای پرکردن شکاف مذکور وجود دارد(عطافر، آنالویی،۱۳۸۴،ص۶۴).
همچنین در راستای تولید محصولات جدید، تعیین اولویتهای تحقیقاتی و حمایت از تصمیمات اتخاذ شده در حوزه های راهبردی سازمان، نیاز ضروری به همکاری با بخشهای دیگر، امری غیر قابل اجتناب تلقی میشود. در نتیجه برای تحقیق و توسعه برقراری یک ارتباط طولانی مدت و سازنده و ایجاد رابطه با گروههای غیر مرتبط، ضروری میباشد چنین تحولی در سیستم فنآوری باعث افزایش تشریک مساعی و روند رو به رشد در ایجاد موقعیتهای مطلوب تجاری و ذخیرهسازی اطلاعات میشود. مدیران تحقیق و توسعه، همواره باید با مشتریان، تولیدکنندگان، نحوه فروش کالا، ارائه خدمات، مدیریت ارشد، تضمین کیفیت، بازاریابی، گروه برنامهریزی راهبردی و سرمایهگذاریهای کلان رابطه مستقیمی داشته باشند(عطافر، آنالویی،۱۳۸۴،ص۶۴).
مطالعات گوپتا و همکارانش (۲۰۰۰)، نشان میدهد؛ ۸۲ درصد از مدیران فنآوری معتقدند که برقراری ارتباط اولیه و متقابل با تحقیق و توسعه، زمینههای بازاریابی، تولید کالا، مشتریان و غیره یک امر ضروری است. همچنین، در فرایند توسعه محصولات جدید، نیاز مبرمی به ارتباط مستقیم با متصدیان، مشتریان و منابع خارج از حیطه تحقیق و توسعه، طرحهای عمومی و تأمین نیازهای اتحادیهها، وجود دارد(عطافر،آنالویی، ۱۳۸۴، ص ۶۵).
دستیابی به نتایج مطلوب تجاری
اغلب سازمانها، به جای انتظار پیشرفت تدریجی، اهمیت ویژهای به تولید کالا در مدت زمان کوتاه برای دستیابی به نتایج مطلوب تجاری میدهند. همواره اجرای طرحهای تحقیقاتی همراه با انتقال فنآوری به عنوان یک مشکل مطرح بوده است. بنابرین موفقیت سازمانها در نتیجه گسترش فعالیتهای تحقیق و توسعه و راهبردهای فن آوری همراه با راهبردهای تجاری حاصل میشود. پوردون[۴] (۱۹۹۶)، معتقد است: ضرورت جدا سازی محققان از بخشهای علمیاتی به عنوان یک عامل مهم در تشکیل یک گروه فنی مرتبط تحقیق و توسعه همراه با قدرت اجرایی بالا تلقی میشود(عطافر،آنالویی، ۱۳۸۴، ص ۶۵).
“
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1401-09-20] [ 12:48:00 ب.ظ ]
|