کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



فصل اول : مقدمه و کلیات …………………….. 1

مقدمه :……………………. 2

1-1) بیان مسئله تحقیق:……………………. 5

1-2) هدفهای تحقیق:……………………. 7

1-3) اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن:………….. 8

1-4) سؤالات و فرضیه های تحقیق:……………………. 9

1-5) مدل تحقیق:……………………. 10

1-6) تعاریف عملیاتی متغیرها و واژه های کلیدی:…………. 11

1-7) روش تحقیق:……………………. 11

1-8) قلمرو تحقیق:……………………. 12

1-9) جامعه و حجم نمونه:……………………. 12

1-10) محدودیت ها و مشکلات تحقیق:……………………. 12

فصل دوم (معرفی ایبسن و تأثیر شخصیت و زندگی او در خلق آثار نمایشی)…… 14

2-1 آثار:……………………. 15

2-2 معرفی مکان و زمان زندگی ایبسن:……………………. 17

2-3 فعالیت‏های شغلی:……………………. 22

2-4 تغییرمسیرزندگی نمایشنامه ای:……………………. 25

2-5 شرایط سیاسی و اجتماعی دوران:……………………. 26

2-6 نگاهی گذرا به تاریخچه ی برخی از آثار ایبسن:………….. 28

2-7 برخی از دلایل جهانی شدن ایبسن:……………………. 34

فصل سوم روانکاوی……………………… 38

3-1) روانکاوی چیست؟…………………….. 39

3-2) آراء و اندیشه های فروید در مقوله ی روانکاوی………. 40

3-2-1 خلاصه ای از زندگینامه ی فروید:……………………. 40

3-2-2 دیدگاه هایی از نظریه ی روانکاوی فروید:…………. 44

3-3) آراء و اندیشه های لکان در مقوله ی روانکاوی:………… 47

3-4) کودک نامشروع در نمایشنامه‌ها……………………. 51

3-5) وراثت و شرایط اجتماعی…………………….. 52

3-6) هویت فردی، درک حقیقت………………………. 54

3-7) خودکشی در آثار ایبسن……………………… 56

فصل چهارم بررسی تحلیلی و روانکاوانه ی نمایشنامه های ایبسن از منظر فروید و لکان…… 59

بررسی تحلیلی و روانکاوانه ی نمایشنامه های ایبسن از منظر فروید و لکان…..59

4-1) خانه عروسک………………………. 60

4-2) بانوی دریایی……………………… 65

4-3) هداگابلر…………………….. 72

4-4) ایولف کوچک………………………. 96

4-5) مرغابی وحشی……………………… 101

4-6) روسمرس هولم…………………….. 124

فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهادات ……………………. 142

نمایشنامه…………………….. 150

منابع:……………………. 193

چکیده:

این پژوهش مبتنی بر ارتباط روانشناسی و هنر است، که به طور جزئی تر به نقد و بررسی آثار ایبسن از منظر روانکاوی پرداخته است.با توجه به تقسیم بندی فروید از روان یا ذهن انسان به خودآگاه،ناخودآگاه و نیمه آگاه و همچنین نظریات لکان درموردارتباط علوم مختلف از جمله هنر، ادبیات و فلسفه با روانکاوی آثار ایبسن را می توان جزو آثاری دانست که به این مشخصه ها در انسان توجه بسیار نموده و فرامنی را که با توجه به تابوهای جامعه ی آن زمان نروژ ساخته شده است را مورد انتقاد قرار داده است. از طرف دیگر بحث کودک نامشروع، وراثت، سائق مرگ و خودکشی نیز برروی تعدادی از آثار در این پژوهش موردبررسی قرار گرفته است. اصطلاح دیگری که مورد بحث قرار گرفته، عقده ی ادیپ است که به بحث لیبیدو در آثار فروید مرتبط می شود. عوامل دیگری نظیرترس، آزادی فرد، حقیقت و دروغ نیزکه می تواند در روان انسان برای بروز شخصیتی متفاوت ظاهر شود در این پژوهش موردبحث قرار گرفته است. روش تحقیق کتابخانه ای- اسنادی، تحلیلی و میدانی روش هایی است که برای این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. در نتیجه ی این پژوهش، توجه به آثاری مطرح می شود که به طور خاص بر نتایج به دست آمده توسط فروید نیز تأثیر گذاشته اند.

فصل اول: کلیات

مقدمه:

تاریخچه ی تئاتر به روزهای آغازین زندگی بشر باز می گردد. روزهایی که بشر از آیین برای جلب حمایت نیروهای مافوق طبیعی و جادویی یهره می جست. به مرور زمان از دل این آیینها که به صورت نمایش به اجرا در می آمدند اسطوره ها به صورت نمادین نمایان شدند و به عنوان سنت شفاهی قبیله حفظ گردیدند. با گذشت زمان، اساطیر راهی شدند برای درام نویسان تا بر اساس آنان درامی تشکیل شود و تئاتر شکل رسمی خود را پیدا کند. رفته رفته اساطیر جای خود را به موجودات خیالی نزدیک به انسان بخشیدند ونهایتاً انسان جایگاه خود را در تئاتر پیدا کرد. به وجود آمدن این تحول

مقالات و پایان نامه ارشد

 سالیان سال به طول انجامید تا اولین بار ارسطو(322-384ق.م) مسئله ای را مطرح کرد که تا آن زمان سخنی از آن به میان نیامده بود و این مسأله که در فن شعر خودنمایی کرد همان عنصر نقد بود. شاید در فن شعر به طور مستقیم از این واژه استفاده نشده باشد اما زمانی که ارسطو محاکات(تقلید) را مطرح کرد از واژه ی «وِری سیمیلایز»[1] به معنای مثل حقیقت، شبیه به واقع، استفاده کرد که بحث تخیل هنرمند را با خود به همراه داشت. زمانی که پای تخیل به میان می آید کندن کوه بیستون توسط فرهاد که نظامی گنجوی آن را تصویر کرده به طور واقع کندن کوه نیست بلکه تصویری خیالی برای زحمت فرهاد در راه رسیدن به شیرین است، بنابراین واژه ها در معنای خود به کار نرفته اند و تفسیری در ورای خود می پذیرند که به نقد می انجامد.نقد از همان سالیان پا به عرصه ی وجود نهاد و جایگاه رفیعی را در عرصه های گوناگون از جمله تئاتر کسب کرد و آنچه امروزه تئاتر را همچون پیله ای در بر گرفته و آن را تا پروانگی رهنمون می سازد چیزی نیست جز نقد. از آن زمان تا کنون نقد به شاخه های مختلفی تقسیم شد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:: نقدتأثری(احساسی)، نقد فتوایی، نقد محاکاتی، نقد کاربردی، نقد روانکاوانه و … .

این پژوهش تنها شاخه ی نقد روانکاوانه را در نظر گرفته و به تفسیر آن در راستای هدف تحقیق می پردازد. نقد روانکاوانه با طرح مسائلی در باب ناخودآگاه مسیر ورود منتقد را به ذهن آدمی باز می کند. از این رو عقیده ی منتقدان از جمله دکتر سیروس شمیسا بر آنست که: ” نقد روانکاوانه گرایشهای مختلفی دارد مثلاً گاهی به مطالعه ی آفریننده ی اثر هنری می پردازد و گاهی به مطالعه ی خود اثر توجه دارد و گاهی تأثیر اثر ادبی بر خواننده را در نظر دارد و گاهی نیز از کیفیت و چگونگی آفرینش اثر ادبی و تکوین آن بحث می کند.” در این پژوهش سعی برآن است از نقد روانکاوانه در بررسی برخی از آثار ایبسن استفاده گردد. در همین راستا و به جهت آشنایی بیشتربا آثار ایبسن در این پژوهش نمایشنامه های او را می توان به چهار بخش تقسیم کرد:

– نمایشنامه های ملی، عاشقانه و درامهای تاریخی. از کاتلینا(1850) تا مدعیان تاج وتخت(1863).

– درامهایی از ایده ها. کمدی عشق(1863)، پیرگنت(1867)و امپراتوروجلیلی(1873).

– نمایشنامه های واقع گرای معاصر. ستون های جامعه(1877)، خانه ی عروسک(1879)، اشباح(1881) و دشمن مردم(1882).

– نمایشنامه های نمادین و وابسته به روانشناسی. مرغابی وحشی(1884)، روسمرسهولم(1886)، بانوی دریایی(1888)، هداگابلر(1890)، ایولف کوچک(1894)، جان گابریل بورکمان(1896) و وقتی ما مردگان بر می خیزیم(1899).

ازایبسن 26 نمایشنامه و یک دفتر شعر به چاپ رسیده است که در این پژوهش پنج اثر او مورد بررسی قرار می گیرد و سعی برآنست، آثاری که مورد نقد و بررسی قرار میگیرند این سخن ایبسن را نیز در دل به همراه داشته باشند: “من بیش از هر چیز یک خودشناسی سالم را آرزو می‌کنم. خودشناسی ‌ای که انسان را وادار کند برای آن چیزهایی که متعلق به او است، ارزش و اهمیت قایل شود و بقیه‌ی چیزها را منتفی بداند.

1-1) بیان مسئله تحقیق:

نقد تئاتر به مفهوم امروزی یعنی نگاه كنجكاوانه و جستجوگرانه به متن و اجرای یک اثر نمایشی و حتی شاید بتوان گفت؛ باز شناخت دراماتیكی یک پدیده نمایشی. نقد تئاتر را پدیده ی مدرن زاده ی عصر رئالیسم بالزاكی تلقی می‌كنند، در صورتیکه اولین نقد در این زمینه را «فالیک» نویسان آتن نوشته‌اند و اولین منتقد راستین تئاتر«ارسطو» طلیعه ی فن نقدنویسی تئاتر را با كتاب «فن شعر» به عرصه ی ظهور رساند. اما چرا ارسطو را منتقد و مرجع تئاتر در طلوع و طلایه دار این هنر می‌انگارند؟ ارسطو كه با نگرش منطقی به پدیده ها، همه چیز را قانونمند و نظم پذیر می دانست، نخستین اندیشمندی بود كه كوشید قوانین و اصول آفرینش ادبی را كشف و تدوین كند، شناخت آفریده های ادبی را به قاعده و نظم درآورد و اسلوب ها و موازینی برای سنجش و داوری آن ها ایجاد كند. به همین دلیل این آموزگار نخست را به حق باید بنیان گزار و پدر شیوه ی منطقی نقد و نظریه پردازی ادبی دانست.

نقد نویسی درهر قلمرو و عرصه‌ای به دانش و سواد وحس نقدگرایانه نیاز دارد. دانش و سواد در این زمینه نیاز به اطلاعات عمومی در اکثر رشته ها داشته و شمّه یا حس آن امری كاملاً ذوقی و غیراكتسابی است. در یونان باستان، این تنها ارسطو است كه اصول نقد را می داند. در حقیقت، آثار ارسطو و نقد ارسطویی از حیث وسعت موضوع و جامعیت اطراف، به گونه ای است كه یک دائره‌المعارف واقعی از عصرش را ارائه می‌كند. این مجموعه شامل مباحث منطق و حكمت نظری و حكمت عملی است که مجموعه ی عظیم و فوق‌العاده‌ای را شامل می شود و شاید بتوان در این زمینه از فلاسفه ی معدودی همانند هگل یاد کرد که جامعیت منطقش بر نوشته های ایبسن نیز تأثیر نهاد. در این مجموعه، ارسطو به عنوان وسیله ی تشخیص بین حقیقت و خطا در درجه ی اول اهمیت قرار دارد، چرا که او منطق زمانه اش را درک کرده و با توجه به آن به نوشتن فن شعر روی آورده است. اما اگر بخواهیم این مسأله را در دنیای امروز مورد بررسی قرار دهیم باید شناخت انسان امروز از جامعه اش را مد نظر قرار دهیم. آیا منتقدان امروز قادر به شناخت ذهنیت افراد جامعه شان هستند؟ آیا نقد امروزی در پیشرفت موضوعاتی که نقد بر آنها صورت گرفته، مؤثر بوده است؟ آیا دیدگاه های افراطی نقد را تحت تأثیر قرار نداده است؟

موضوع نقد همواره درجوامع مختلف مورد تفسیر و انتقاد افراد مختلف واقع گردیده و گروهی با آن موافق و گروهی دیگر مخالف بوده اند. نگاهی به نقد هنری و بالاخص نو تئاتری آن که یکی از شاخه های نقد محسوب می شود ما را به دو نظر عمده نزدیک می کند: نظرعده ای که معتقدند نقد یک اثر، نه تنها آن را پاره پاره می کند، بلکه مسائلی را به نویسنده نسبت می دهد که شاید در زمان نوشتن حتی در ذهن اونیز نمی گنجیده، از این رو منتقد را فردی می دانند که از اثر معنای تازه ای غیر از آنچه مد نظر هنرمند بوده است می آفریند و گروهی دیگر که نقد را جزو لاینفک اثر هنری می دانند وعقیده دارند عدم حضور آن باعث رکود آثاری می شود که با وجود نقد، توانایی بهینه شدن را به دست می آورند.

نگاهی به این دو نظر، منتقد تازه نفس را با درگیری درونی مواجه کرده و ترس از نظر نخست، او را وادار به عقب نشینی می کند، اما با نگاهی دقیق تر به این مسأله در می یابیم نقد نیز همچون دیگر مسائل جهان، نسبی است. نقد، این انرژی درونی را دارد که منتقد را از مسیر اصلی دور کرده وبه بیراهه هایی بکشاند که شاید خود او در پیچ و خم های آن گم شده و در نهایت نیز نتواند راه اصلی را پیدا کند، اما از زاویه ای دیگر نقدی که در شاهراه اصلی قرار گیرد می تواند همانند چراغی در تاریکی، موضوعاتی را که نویسنده در پشت پرده ی نمایش هایش قصد مطرح کردنشان را داشته روشن کند، موضوعات جامعه را از درون آن کنکاش کرده و نیروی محرکه ای برای به جلو راندنش باشد. در این پژوهش سعی بر این است که با نقد روانکاوانه ی آثار ایبسن به ناخودآگاه نویسنده قدم گذاشته دیدگاه او در مورد افراد و جامعه ی زمانش بررسی شده و ارتباط نظریات فروید و لکان با دورنیات این نویسنده که در آثارش نمود پیدا می کند مورد تحقیق قرار گیرد.

اما چرا روانکاوی؟ از آن جایی که”روانشناسی” شناخت روان انسان با توجه به داشته های قابل لمس است و این شاخه می تواند از بخشهای واضح و موجود در یافته هایش کمک بگیرد، اما درروانکاوی، مسائل درونی و پیرامونی مطرح شده و روان انسان با توجه به داشته هایی که نمی داند وجود دارند اما در گوشه ای از وجود یا زندگی اش خودنمایی می کنند مورد بررسی واقع می گردد، در این پژوهش مبنای نقد بر پایه ی روانکاوی قرار گرفته است.

2-1) هدف های تحقیق

– بررسی روانکاوی.

– بررسی مختصردو شخصیت روانکاو: فروید و لکان و نظریات آنها در روانکاوی.

– پرداختن به نقاط مشترک و تفاوت روانکاوی شخصیت های آثار ایبسن با توجه به نظریات دو روانکاو.

– بررسی برهه ی اجتماعی و سیاسی دوران ایبسن و تأثیر آنها برشخصیت های نمایشنامه های او.

– بررسی زندگی خصوصی ایبسن ومهاجرت او به کشورهای دیگرو تأثیر آن برشخصیت های موجود در نمایشنامه ها.

– تأثیر افرادی که ایبسن در زندگی با آنها برخورد داشته بر دید روانکاوانه ی او بر شخصیت های نمایشنامه.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1399-10-02] [ 09:04:00 ب.ظ ]




– چکیده

– مقدمه

– فصل یکم               سینما و معنا                                              صفحه 1

– فصل دوم                سبک استعلایی در سینما                         صفحه 13

– فصل سوم               نشانه شناسی سینمای معناگرا                 صفحه 24

– فصل چهارم            سینمای معناگرا و ژانرهای سینمایی          صفحه 42

– نتیجه گیری                                                                           صفحه 46

چکیده:

این پژوهش سعی دارد جریان سینمای روحانی و الوهی را که از سال 1383 در سینمای ایران با عنوان نادرست سینمای معناگرا مطرح شده، مورد بررسی قرار دهد. به دلیل معطوف به معنا بودن (معناگرا) تمام آثار هنری بطور اعم و آثار سینمایی بطور اخص و با این فرض که سینمای روحانی دارای نظام فکری و زبان خاص خود است، کوشش شده، این نظام، مورد مداقه قرار گیرد.

این رساله شامل یک مقدمه، یک مؤخره، چهار فصل، کتابنامه و Bibliography است.

فصل یک تحت عنوان سینما و معنا، به بررسی رابطه میان این دو می پردازد و نتیجه می گیرد که معنا جزء لاینفک هنر سینماست و همه ی فیلم ها معناگرا هستند. در فصل دو تحت عنوان سبک استعلایی در سینما، به آثار فیلمسازانی که از روش های مشابهی برای بیان عواطف معنوی مشابه بهره گرفته اند، اشاره می شود و نتیجه می گیرد که در این فیلم ها، طرح داستانی، مضمون، بازیگری و کارگردانی از خود فراتر می روند. در فصل سه تحت عنوان نشانه شناسی سینمای معناگرا، مفهوم نشانه شناسی را که بسیاری از روش های بررسی فرهنک به مثابه یک زبان در بر می گیرد، بررسی می کند و نتیجه می گیرد باید امر قدسی را در ژرفای خودِ واقعیت پی جویی کرد. در فصل چهار تحت عنوان سینمای معناگرا و ژانرهای سینمایی، به ژانر به عنوان شیوه ای برای سازماندهی فیلم ها مطابق الگوهای شناخته شده اشاره می شود و نتیجه می گیرد سینمای معناگرا یک ژانر نیست بلکه نوعی گرایش است و ممکن است با توجه به چگونگی پرداخت اثر، یک فیلم به سوی معنا گرایی میل کند.

این پژوهش به عنوان نتیجه گیری کلی در مؤخره استدلال می کند که سینمای معناگرا (روحانی و الوهی)، به واقعیت های روزمره با توجه به معانی قدسی آن می نگرد.

مقدمه:

اصطلاح سینمای معناگرا از سال 1383 وارد گفتمان سینمایی کشورمان شد و از همان آغاز بحثهای جدی پیرامون آن برانگیخته شد که تا به امروز ادامه دارد. به نظر می رسد این نامگذاری، در ادامه سیاستهای هدایتی- حمایتی مسئولان امور سینمایی کشور قرار دارد که از اوایل دهه 60 آغاز شده است و هر از چند گاه موجی از تولیدات سفارشی را ایجاد می کند و به تبع آن در حیطه ی مطالعات نظری نیز تلاشهایی صورت می گیرد. لازم به یادآوری است که به دلیل معطوف به معنا بودن (معناگرا) تمام آثار هنری بطور اعم و آثار سینمایی بطور اخص، در این رساله هر جا این غلط مصطلح – سینمای معناگرا – به کار رفته منظور، سینمای روحانی و الوهی است.

ارائه تعریفی مشخص و روشن از سینمای معناگرا دشوار به نظر می رسد، زیرا هنوز بر سر موضوع مناقشه وجود دارد. واژه سینمای معناگرا برای نخستین بار در اوایل سال 1383، از سوی محمد مهدی حیدریان معاون وقت امور سینمایی و سمعی و بصری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی استفاده شد؛ درست زمانی که تازه ترین خبرها در مورد بیست و سومین جشنواره فیلم فجر، به گوش رسید. آشکار است که چندوقتی هم به طور سربسته در میزگردها و نشست های بنیاد سینمایی فارابی بر سر این موضوع صحبت هایی شد؛ ولی نه فقط آن روز، که امروز هم به مشابه واژگانی که فرهنگستان زبان و ادب فارسی ، به عنوان معادل برای اصطلاحات جدید پیشنهاد می دهد ، هنوز اصطلاحی جدید تلقی می شود. (اسفندیاری، مجله فیلم نگار، شماره23، صص 19- 18)

عبدالله اسفندیاری که بعدها بعنوان مدیر حوزه سینمای معناگرا در بنیاد فارابی منصوب شد، گفتگویی با نشریه سینمایی فیلم نگار انجام داد که به عنوان « معطوف به رموز عالم غیب» به چاپ رسید. در همین گفتگو اسفندیاری از سینمای معناگرا سخن گفت. (اسفندیاری، مجله فیلم نگار، شماره23، صص 27- 25)

اسفندیاری در نوشته دیگری باعنوان «درآمدی بر سینمای معناگرا» سعی کرد با بر شمردن ویژگیهایی آنرا از سینمای دینی ، سینمای عرفانی ، سینمای اندیشه، سینمای شاعرانه و سینمای استعلایی متمایز سازد. وی به جای اصطلاح سینمای معناگرا ، سینمای فرانگر را پیشنهاد کرد. وی معتقد است سینمای معناگرا اگر به ماورا می پردازد اما زندگی زمینی را فراموش نمی کند. (اسفندیاری، روزنامه جام جم، شماره1612، ص 3)

مهرزاد دانش در مطلبی با عنوان «نشانه های آسمانی» به بررسی بیشتر ابعاد موضوع پرداخت (دانش، مجله فیلم نگار، شماره27، صص 44- 43) و سپس در مقاله ای با عنوان «اسرار نهان؛ مقدمه ای بر تثبیت سینمای معناگرا » به چاپ رساند.(دانش، مجله فیلم ، شماره328، صص 102- 100)

وی در این دو مقاله سعی کرد پرسشهایی در حوزه سینمای معناگرا طرح کند. وی با مرزبندی سینمای اخلاقی و سینمای دینی با سینمای معناگرا تلاش کرد نخست در حیطه نظری و سپس در حیطه آزمون و خطا تعریفی از این شبه گونه سینمایی ارائه دهد .دانش حتی وجود عناصری از عالم غیب در سینما را شرط لازم برای سینماگران معنا دانست و خاطر نشان کرد که با توجه به تعریف دین، در بسیاری از معارف و جنبه ها، غیب، نقش محسوسی ندارد و این بخشی از معارف دینی در سینمای دینی است، اما در سینمای معناگرا نیست.

 

پایان نامه

 

علی مصلح حیدرزاده در مطلب بسیار کوتاهی با عنوان «نکته ها؛ سینمای معناگرا و آینده» که در ماهنامه فیلم چاپ شد، اشاره می کند که سینمای معناگرا تعبیر امروزی تر همان سینمای دینی است که در گذشته بارها مطرح بوده است. (حیدرزاده، مجله فیلم، شماره327، ص34)

ابوالحسن علوی طباطبایی در مقاله «یادآوری تعهد از یاد رفته؛ سینمای معناگرا و تبیین عالم هستی» که در ماهنامه فیلم به چاپ رسید، سینمای معناگرا را معادل سینمای دینی می داند و معتقد است که این سینما اشاره به نوعی محتوای هستی شناسانه و اصیل بر پایه اندیشه های متعالی انسانی است که به سینمای بحران زده هشدار می دهد. (علوی طباطبایی، مجله فیلم، شماره328، صص 106- 103)

سپس مهرزاد دانش در مطلبی با عنوان «معنازدگی؛ معناگرایی درفیلم های ایرانی » به بررسی فیلم های نمایش داده شده در جشنواره بیست و سوم فجر می پردازد و به دلیل وجود عناصری از قبیل لوکیشن روستایی و غیر شهری، شخصیتهای ساده یا ابله، تم سفر و مهاجرت، فضاسازی به وسیله ی مه، دود و … آنها را یادآور فیلمهای موسوم به عرفانی- فلسفی دهه 60 می داند.(دانش، مجله فیلم، شماره329، صص 34- 33)

تورج زاهدی نیز در مقاله ای که تحت عنوان «طریق رندی؛ ملاحظاتی درباره جشنواره 23 فجر» به چاپ رسید، عنوان معنا گرا را برای این فیلمها مناسب نمی داند و پیشنهاد می کند به جای آن از عبارت« سینما و عالم معنا» استفاده شود.(زاهدی، مجله فیلم، شماره330، صص 157- 156)

هیوا مسیح در مقاله ای با عنوان «در اندرون من خسته دل …؛ درنگی در مفهوم سینمای معناگرا» به این گرایش در سینمای ایران با تردید می نگرد و می نویسد: « سینمای معناگرا نوید کشف تازه ای را می داد اما ناگهان دریافتیم که با عبارتی مبهم روبرو هستیم ». وی سپس با اشاره به نظریات پل ریکو اینگونه بیان می کند که لزوما معنای قطعی وجود ندارد و در نهایت همه آثار هنری دارای معنایی هستند.(مسیح، مجله دنیای تصویر، شماره141، صص 95- 94)

صرفنظر از درستی نامگذاری و جهت دهی تولید آثار سینمایی در قالب سینمای معناگرا و اطلاق این نام به دسته ای از فیلم ها و سپس راه انداختن سلسله مباحثی در این مورد ، نه از طرف حوزه های آکادمیک سینمایی، بلکه از سوی مدیران میانی بنیاد فارابی؛ از تعاریفی که تا به امروز از سینمای معناگرا ارائه شده می توان به این نکته پی برد که تجلی امر قدسی در این نوع فیلم ها اهمیت ویژه ای دارد.

میرچا الیاده در بررسی خود در زمینه جنبه اسطوره ای و آیینی دین ،‌ مفهومی را مطرح ساخته كه در پژوهش های یزدان شناسانه درباره فرهنگ و هنر اهمیت دارد. این مفهوم ، «تجلّی قدسی» است كه الیاده آن را برای تعریف «فعل تجلی امر مقدس» به كار می برد. (برد، تأملاتی در باب سینما و دین، ص 13)

«تجلی قدسی» عبارت است از ظهور و انكشاف امر متعالی یا مقدس از خلالِ واقعیتِ مادی ؛‌ یعنی، تجلی چیزی از مرتبه ای كاملاً متفاوت كه فراتر از واقعیت عالم مادی است و در عین حال در اشیایی ظاهر می شود كه جزء‌ جدایی ناپذیر و مكمل دنیای طبیعی و «خالی از قداست» ماست. (الیاده، مذهبی و الحادی، ص 11)

آنچه در بحثهای یزدان شناسانه ی سینما نیاز است، توجه به این نکته است که فیلم چگونه   می تواند مکاشفه ی امر قدسی را مقدور سازد. فیلم، نوعی شکل هنری چند وجهی است و سهم تجزیه و تحلیل در فهم یک فیلم چندان است که مسئله ی معنا را برحسب فنون سینمایی پی می گیرد. هیچ شیوه ی معتبری از نقد فیلم نیست که بر پایه ساختار بصری خود فیلم بنا نشده باشد. بعلاوه ، هیچ یک از این روشها برای معنایی که در فیلم می توان یافت ، مانعی خود به خود به شمار نمی آید. کسی مجبور نیست که در فیلم معنایی ماورایی بیابد یا اینکه امکان وجود چنین معنایی را نا دیده بگیرد. خود فیلم با همه غنای دیداری و شنیداریش باید امکان تاویل را فراهم آورد.

استفن سایمون معتقد است ، «فیلم وسینما همچون پنجره ای است كه انسان ها از ورای آن

می توانند به كاینات بنگرند.» این تعریف ، بیشتر از آن كه به مقوله سینما و تصویر بپردازد، نشان دهنده ویژگی محتوایی و درونی در فیلم ها است، یعنی سوق دادن توجه بیننده به دنیایی غیر از دنیای ملموس پیرامونش. (سایمون، الهامات معنوی در سینما، ص 95)

در این پژوهش سعی شده است ضمن بررسی نسبت میان سینما و معنا، سبک استعلایی در سینما، نشانه شناسی سینمای معناگرا ، مضامین در سینمای معناگرا و سینمای معناگرا و ژانرهای سینمایی؛ این مفهوم، در راستای اعتلای مفاهیم نظری- کاربردی در حوزه ی فرهنگ ایران زمین تبیین گردد.

فصل یکم:

سینما و معنا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:04:00 ب.ظ ]




چکیده ………………………………………………………………………………………..

 

فصل اول:کلیات پژوهش………………………………………………………..

 

2 1-1-مقدمه…………………………………………………………………………………..

 

3 1-2بیان مسله………………………………………………………………………………..

 

5 1-3اهمیت وضرورت موضوع پژوهش…………………………………………………………

 

9 1-4اهداف پژوهش…………………………………………………………………………………….

 

12 1- 5 فرضیه های پژوهش…………………………………………………………………………..

 

12 1-6تعاریف تئوریک وعملیاتی متغیر ها………………………………………………………..

 

13 1-7انواع متغیرها………………………………………………………………………………………..

 

14 فصل دوم: بر ادبیات و پیشینه پژوهش……………………………..

 

15 2-1مقدمه…………………………………………………………………………………………………

 

16 2-2 بر مبانی نظری پژوهش……………………………………………………………..

 

17 2-2-1تعریف واهمیت مهارت های زندگی…………………………………………………..

 

17 2-2-2اهمیت مهارتهای زندگی از لحاظ سلامت روانی…………………………………..

 

17 2-2-3 انواع مهارتهای زندگی……………………………………………………………………..

 

21 2-3 ابعاد مهارتهای زندگی………………………………………………………………………….

 

23 2-3-1مهارت های ارتباط بین فردی-روابط انسانی………………………………………..

 

23 2-3-2 مهارت های حل مسله- تصمیم گیری……………………………………………….

 

24 2-3-3 مهارت های مربوط به سلامت جسمانی- حفظ سلامتی……………………….

 

24 2-3-4 مهارت های رشد هویت- هدف در زندگی……………………………………….

 

25 2- 4مبانی نظری برنامه آموزش مهارتهای زندگی…………………………………………..

 

30 2-5اهداف آموزش مهارت های زندگی………………………………………………………..

 

36

 

2-6جایگاه مهارتهای زندگی در اسلام………………………………………………………….

2-7تعریف و اهمیت سلامت روان………………………………………………………………

 

39 2-8 بهداشت روانی و اهمیت پیشگیری اولیه………………………………………………..

 

41 2-9ویژگی های افراد سالم از دیدگا ههای مختلف…………………………………………

 

43 2-10دید گاه های مختلف در مورد سلامت روانی………………………………………….

 

44 2-10-1 دید گاه روان پزشکی…………………………………………………………………….

 

44 2-10-2 دید گاه رفتار گرایی………………………………………………………………………

 

48 2-10-3 دید گاه انسان گرایی……………………………………………………………………..

 

48 2-10-4 دید گاه هستی گرایی…………………………………………………………………….

 

49 2-10-5 دید گاه شناختی……………………………………………………………………………

 

50 2-10-6 دید گاه بوم شناختی………………………………………………………………………

 

51 2-11مبانی نظری عزت نفس……………………………………………………………………….

 

51 2-12توجه به عزت نفس در کودکان…………………………………………………………….

 

53 2-13اهمیت عزت نفس……………………………………………………………………………..

 

55 2-14علائم عزت نفس سالم و نا سالم………………………………………………………….

 

56 2-15سوابق پژوهش…………………………………………………………………………………..

 

58 2-15-1 تحقیقات و سوابق پژوهشی مربوط به داخل کشور……………………………

 

58 2-15-2 تحقیقات و سوابق پژوهشی مربوط به خارج کشور……………………………

 

59 2-16خلاصه فصل……………………………………………………………………………………..

 

65 فصل سوم:روش پژوهش………………………………………………………..

 

66 3-1طرح تحقیق…………………………………………………………………………………………

 

67 3-2 جامعه آماری………………………………………………………………………………………

 

67 3-3 نمونه گیری و حجم جامعه و نمونه……………………………………………………….

 

68 3-4ابزارهای اندازه گیری……………………………………………………………………………

 

68 3-4-1معرفی آزمون سلامت عمومی گلد برگ(GHQ)…………………………………

 

68 3-4-2 پایایی آزمون سلامت عمومی گلد برگ……………………………………………..

 

69 3-4-4 پایایی آزمون عزت نفس کوپر اسمیت……………………………………………….

 

70 3-4-5ابزارهای آموزش مهارت های زندگی………………………………………………….

 

71 3-4-6نحوه اجرای آموزش مهارت های زندگی…………………………………………….

 

71 3-5 روش اجرا………………………………………………………………………………………….

 

72 3-5-1 رئوس جلسات آموزش مهارت های زندگی……………………………………….

 

72 3-5-2 روش تجزیه و تحلیل داده ها……………………………………………………………

مقالات و پایان نامه ارشد

 

 

75 فصل چهارم: تجزیه و تحلیل کمی و کیفی نتایج…………………………

 

76 4-1 مقدمه………………………………………………………………………………………………..

 

77 4-2 توصیف ویژگی های دانش آموزان مورد بررسی……………………………………..

 

78 4-3 فرضیه های پژوهش…………………………………………………………………………….

 

88-79 فصل پنجم:بحث و تبیین یافته های پژوهش……………………………….

 

89 5-1 مقدمه………………………………………………………………………………………………..

 

90 5-2 بحث و نتیجه گیری…………………………………………………………………………….

 

92 5-3محدودیت های پژوهش……………………………………………………………………….

 

95 5-4 پیشنهادات………………………………………………………………………………………….

 

96 5-5 پیوست ها………………………………………………………………………………………….

 

111-98 5-6 فهرست منابع فارسی……………………………………………………………………………

 

112 5-7 فهرست منابع انگلیسی…………………………………………………………………………

 

118 5-8 چکیده(به زبان انگلیسی)…………………………………………………………………….

 

122

فهرست جداول

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول (2-1) نقش برنامه مهارتهای زندگی در پیشگیری اولیه……………………………………………… 20
جدول(2-2) خلاصه برنامه آموزش مهارت های زندگی به منظور افزایش سلامت روان وعزت نفس 28
جدول(3-1)نگاره طرح تحقیق نیمه آزمایشی(دلاور،1375)…………………………………………………. 67
جدول(4-1) توزیع فراوانی دانش آموزان دختر………………………………………………………………….. 78
جدول(4-2) نتایج آزمونT برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر سلامت روان…………………. 79
جدول(4-3) نتایج آزمونT برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیرعزت نفس……………………… 80
جدول(4-4) نتایج آزمونT برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر نشانه های جسمانی………… 81
جدول(4-5) نتایج آزمونT برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر اضطراب و بی خوابی……… 82
جدول(4-6) نتایج آزمونT برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر نا رسا کنش وری اجتماعی. 83
جدول(4-7) نتایج آزمونT برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر افسردگی……………………….. 84
جدول(4-8) نتایج آزمونT برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیرعزت نفس کلی………………. 85
جدول(4-9) نتایج آزمونT برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیرعزت نفس اجتماعی………… 86
جدول(4-10) نتایج آزمونT برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیرعزت نفس خانوادگی…….. 87
جدول(4-11) نتایج آزمونT برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیرعزت نفس تحصیلی………. 88


فهرست نمودار

نمودار(4-1) متغیر وضعیت گروهی(آزمایش- کنترل)……………………………………………………….78

فهرست اشکال

شکل(2-1) اثرات اجرای برنامه آموزش مهارت های زندگی بر روی فرد و جامعه………….20

چکیده

هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و عزت نفس دانش آموزان دختر پایه پنجم مقطع ابتدایی بود. پژوهش حاضر ، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم مقطع ابتدایی شهرستان رشتخوار در سال تحصیلی 89-88 بود. که تعداد 60 دانش آموز دختر به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی ( هر گروه 30 نفر ) قرار گرفتند . ابزارهای پژوهش مشتمل بود بر آزمون سلامت روان کلدبرگ ، آزمون عزت نفس کوپر اسمیت و راهنمای عملی آموزش مهارت های زندگی .

در روش تجزیه و تحلیل داده ها ، ازآزمون آماری t گروه های مستقل، استفاده شد و این نتایج حاصل شد .

1- آموزش مهارتهای زندگی ، سلامت روان دانش آموزان را بهبود می بخشد.

2-آموزش مهارتهای زندگی، عزت نفس دانش آموزان را بهبود می بخشد.

3- تاثیرآموزش مهارتهای زندگی بر نشانه های جسمانی واضطراب و بی خوابی معنا دار بوده است، اما بر نارسا کنش وری اجتماعی و افسردگی معنا دار نبوده است.

4- تاثیرآموزش مهارتهای زندگی بر عزت نفس کلی،عزت نفس اجتماعی،عزت نفس تحصیلی معنا دار بوده است.اما بر عزت نفس خانوادگی معنا دار نبوده است.

1-1 مقدمه

با توجه به تغییرات و پیچیدگی های روز افزون جامعه و گسترش روابط اجتماعی ، آماده سازی افراد ، جهت رویارویی با موقعیت های دشوار ، امری ضروری به نظر می رسد به همین دلیل روان شناسان جهت پیشگیری از بیماری های روانی و نابهنجاری های اجتماعی ، آموزش مهارت های زندگی را در سراسر جهان و در سطح مدارس آغاز نموده اند .

آموزش مهارت های زندگی به مجموعه ای از توانایی هایی گفته می شود که زمینه سازگاری رفتار مثبت و مفید را فراهم می آورد و این توانایی ، فرد را قادر می سازد که ضمن پذیرش مسئولیت های اجتماعی خود ، بدون لطمه زدن به خود و دیگران بتواند به شکل موثری با خواست ، انتظارات و مشکلات روزانه در روابط بین فردی روبرو گردد(کریم زاده، 1388) .

آنچه که امروز تحت عنوان مهارت زندگی مشهور است تنها حاصل کار پژوهشگران عصر حاضر نیست بلکه بسیاری از این مهارت ها در لابه لای تعالیم الهی بخصوص در قرآن و احادیث معصومین بیان شده است .

اهمیت و ضرورت آموزش مهارت های زندگی زمانی مشخص می شود که بدانیم آموزش مهارت های زندگی موجب ارتقای توانایی های روانی – اجتماعی می گردد این تواناییها فرد را برای برخورد موثر با کشمکشها و موقعیت های زندگی یاری می بخشند و به او کمک می کنند تا با سایر انسانهای جامعه ، فرهنگ و محیط خود مثبت و سازگارانه عمل کند و سلامت روانی خود را تامین نماید بدین ترتیب ، تمرین مهارت های زندگی موجب تقویت یا تغییر نگرشها ، ارزشها و رفتار انسان می گردد (ناصری ، 1384) .

در نتیجه با پدیدآمدن رفتارهای مثبت و سالم بسیاری از مشکلات بهداشتی قابل پیشگیری خواهند بود. بنابراین کمک به کودکان در رشد و گسترش مهارت های مورد نیاز برای زندگی مطلوب ایجاد یا افزایش اعتماد به نفس در برخورد با مشکلات و همچنین کمک به آنان در رشد و تکامل عواطف و مهارت های اجتماعی لازم جهت سازگاری موفق با محیط اجتماعی و زندگی موثر و سازنده ضروری به نظر می رسد (شعاری نژاد ، 1377) .

بر اساس پژوهشهای انجام شده عواملی نظیر عزت نفس ، مهارت های بین فردی ، برقراری ارتباط مطلوب ، تعیین هدف ، تصمیم گیری ، حل مساله و تعیین و شناسایی ارزشهای فردی و پیشگیری درکاهش انواع ناهنجاری های رفتاری و اختلالات روانی کودکان نقش موثری دارند (علیمردانی ، 1384) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:03:00 ب.ظ ]




در این پژوهش با بررسی فرایند چیدن ،جابه جایی و بسته بندی توت فرنگی به ارائه راه کاری درست برای ارائه محصولی با کیفیت بهتر و قابلیت ماندگاری بالا برای مصرف کننده ارائه شده و با بررسی روش های موجود اقدامات لازم در جهت عرضه محصول به صورت مناسب و در خور توجه مصرف کننده با توجه به جنبه های عملکردی و استتیکی بسته پرداخته و مواد مناسب طراحی سبز برای استفاده پیشنهاد می گردد. طرح این پژوهش طراحی پروسه چیدن میوه توت فرگی از سر مزرعه کشاورزی و بسته بندی هم زمان آن است از نحوه چیدن و جلوگیری از خستگی کشاورز تا چیدن میوه با کیفیت و جایگزینی برای سطل های موجود که هم اکنون در مزارع استفاده می شود با قابلیت جلوگیری از فشار زیاد ، له شدن ، ضربه زدن،واعمال فشار میکانیکی به میوه بر اساس جابه جایی در طول مزرعه، جلوگیری از له شدن بوته ها، و قابلیت حمل به صورت کلی از مزرعه تا استفاده مصرف کننده با حداقل تماس و جابه جایی و انجام سورتینگ و درجه بندی میوه لوکس،میوه مصرف خانوار، میوه مصرف کارخانه می باشد. که با رعایت پروسه موجود میتوان شاهد محصولی با کیفیت دلخواه مصرف کننده بود که دارای ماندگاری بالاتر و از طعم و رنگ مناسبی برخوردار است.

فصل اول

1-1- بیان مسئله

توت­فرنگی با نام علمی Fragaria و از خانواده Rosaceaeمی­باشد. میوه­ توت­فرنگی شبیه توت ولی کمی درشت­تر با رنگ قرمز است. ارقام بومی توت­فرنگی ایران شامل کردستان، گیلاسی، اتابکی و دلندی و ارقام تجاری عمده شامل سلوا، کاماروسا، کوئین الیزا، پاروس، گاویتا و پاجارو می­باشد. توت­فرنگی میوه­ای فوق­العاده حساس در برابر عوامل محیطی و شرایط نگهداری بوده و به همین دلیل عمر پس از برداشت آن کوتاه و نیاز به مراقبت های ویژه دارد (علی عسگریان 1390). این محصول به دلیل داشتن رطوبت زیاد وخصوصیات فیزیکی آن بسیار فساد پذیر بوده ودر دوره برداشت وپس از برداشت بخش عمده ای از آن ضایع و غیر قابل مصرف می شود برای کاهش ضایعات این محصول باغی استان( که مقدارضایعات آن بعضآ به 35-40 در صد هم می رسد) به حداقل ممکن با بهره گرفتن از روش های صحیح برداشت و بکارگیری اصول وتکنیکهای پس از برداشت مثل سورت ودرجه بندی ،بسته بندی،سردکردن مقدماتی، حمل ونقل مناسب ونگهداری فنی قابل اهمیت می باشد(شمس الله مرادی،چوب تراشان1390). لذا بکار گیری راهکارهای عملی واصولی به همین منظور بایستی مد نظر مسئولین ،دست اندرکاران وبرنامه ریزان بخش کشاورزی قرار گیرد. سطح زیر کشت توت­فرنگی در ایران بر اساس آخرین آمارهای ارائه شده توسط سازمان خوار و بار جهانی (FAO) در حدود 2500 هکتار می­باشد که در مقایسه با سطح زیر کشت جهانی، ایران در حدود 1/0 درصد سطح زیر کشت جهانی را در اختیار داشته و از این نظر مقام بیست­و­یکم را در بین کشورهای جهان دارا می­باشد (بی­نام 2010). مناطق عمده تولید کننده این محصول در ایران به ترتیب استان­های کردستان، مازندران، گلستان، تهران و منطقه جیرفت می­باشند که بخش عمده تولید (در حدود 85 درصد) در استان کردستان صورت می­گیرد. بر اساس آمارهای ارائه شده توسط سازمان جهاد کشاورزی،% 95 درصد این محصول در فضای باز تولید می­ شود و زمان عرضه به بازار در دو بازه زمانی اوایل اردیبهشت ماه تا اواخر خرداد و اواسط شهریور تا اواسط آبان ماه می­باشد. هر ساله مقدار قابل توجهی از محصول توت فرنگی در مراحل چیدن وبسته بندی از بین میرود که عمده آن لهیدگی و خرابی وارد شده به محصول به علت جابه جایی و ظروف نا مناسب است.

2-1- هدف های تحقیق

هدف ارائه پروسه چیدن و بسته بندی محصول می باشد به نحوی که به ارائه محصول با کیفیت تر در بازار و عرضه آن به مشتری منجر شود.همچنین ازفساد و از بین رفتن محصول جلوگیری کند، همچنین موجب سود بیشتر و توزیع محصول با کیفیت تر به بازار می گردد.همچنین از 30% خرابی

پایان نامه

 محصول به دلیل عدم بسته بندی مناسب جلوگیری می کند که با توجه به میزان سالانه محصول مبلغ قابل توجهی صرفه جویی می گردد.و موجب به وجود آمدن هویت یک محصول با کیفیت عالی می گردد. هدف طرح پیشنهادی، مکانیزاسیون زنجیره چیدن و بسته بندی توت­فرنگی است، و انتظار می­رود اجرای این طرح منجر به کاهش ضایعات، حفظ کیفیت و در نهایت افزایش عمر نگهداری محصول عرضه شده گردد.

3-1- اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن

برطبق برآوردهای انجام شده توسط سازمان جهاد کشاورزی، تلفات توت­فرنگی از زمان برداشت تا زمان ارائه به بازار در حدود (%35-%40 ) درصد تولید کل این محصول در کشور می­باشد که رقم بالایی بوده و بازگو کننده ضرورت ایجاد تغییرات بنیادی در عملیات برداشت و پس از برداشت این محصول در کشور است. در این پژوهش با بررسی فرایند چیدن ،جابه جایی و بسته بندی توت فرنگی به ارائه راه کاری درست برای ارائه توت فرنگی با کیفیت بهتر و قابلیت ماندگاری بیشتر برای مصرف کننده ارائه شده و با بررسی روش های موجود اقدامات لازم در جهت عرضه محصول به صورت مناسب و در خور توجه مصرف کننده به جنبه های عملکردی و استتیکی بسته پرداخته و مواد مناسب طراحی پایدار برای استفاده پیشنهاد می گردد.طرح این پژوهش طراحی پروسه چیدن و بسته بندی توت فرنگی میباشد با در نظر گرفتن اکثر جوانب و معایب موجود. طراحی فرایند و وسیله هایی که موجبات ماندگاری میوه توت فرنگی را فراهم می کند و محصول را با ماندگاری بالاتر و کیفیت مناسب جهت استفاده مصرف کننده ارائه می کند.

4-1- سوالات و فرضیه های تحقیق

توت فرنگی از فساد پذیرترین میوه ها بوده وباید در حالت کاملاً رسیده برداشت شود. فعالیتهای بسیار زیاد متابولیکی توت فرنگی می تواند باعث از بین رفتن آن حتی بدون حضور عوامل فاسد کننده گردد.ساختار توت فرنگی طوری است که آن را در مقابل فساد آسیب پذیر می سازد، این محصول دارای لایه پوششی بسیار نازک ونرمی بوده که به آسانی از بین می رود، همچنین گوشت میوه نرم است و آن را در مقابل ضربه و فشار بسیار آسیب پذیر می سازد.صدمات وارد شده ابتدا باعث نرمی توت فرنگی شده ،سپس مکان مناسبی را برای حمله عوامل بیماری زا فراهم می سازد. فعالیت های متابولیکی زیاد و حساسیت میوه به آسیب دیدگی و فساد میکروبی ، به صاحبان مزارع توت فرنگی هشدار می دهدکه در برداشت توت فرنگی نهایت دقت را به عمل آورند.

– استفاده از روش مناسب چیدن جهت جلوگیری از آسیب محصول

– هماهنگ کردن فرایند چیدن وبسته بندی و حفظ طعم و رنگ توت فرنگی

– جلوگیری از فشار های فیزیکی و ضربه به محصول جهت ماندگاری توت فرنگی

– جداسازی و سورتینگ توت فرنگی هنگام چیدن از بوته می تواند از فشارهای وارد به محصول جلوگیری کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:02:00 ب.ظ ]




مقدمه ……………………………………………………………………………………………………1

فصل اول: کلیات طرح

1- 1   بیان مسئله……………………………………………………………………………………..3

1-2   اهمیت موضوع تحقیق و انگیزه ی انتخاب آن ………………………………………3

1-3   اهداف تحقیق…………………………………………………………………………………4

1-4   سوالات یا فرضیات تحقیق ………………………………………………………………..5

1-5   چهار چوب نظری تحقیق …………………………………………………………………….5

1-6   روش تحقیق ………………………………………………………………………………….6

1-7   پیشینه پژوهش ……………………………………………………………………………….6

1-8   روش تجزیه و تحلیل اطلاعات ……………………………………………………..6

1-9 واژگان کلیدی ………………………………………………………………………………..6

فصل دوم- کانسپت آرت و دیزاین

2-1 تاریخچه- تاریخچه و تعریف کانسپت و دیزاین………………………………………7

2-2 دیزاین- ایجاد ارتباط و تعیین ساختار واحدگرافیکی میان عناصر ……………10

2-3 طراحی فضا………………………………………………………………………………15

2-4 طراحی کاراکتر……………………………………………………………………………19

2-5 تخیل اساطیری در انیمیشن………………………………………………………..36

2-6   شخصیت قهرمان……………………………………………………………………..48

2-7 هنر” انیمیشن کارخانه ی هیولا ها “………………………………………………57

2-8 فیلم نامه……………………………………………………………………………..79

2-9 فیلم نامه ی مصور…………………………………………………………………….81

فصل سوم- تکنولوژی و عرصه ی دیجیتال

3-1 نگه داشتن تاریخ……………………………………………………………………..89

3-2 کامپیوتر و جادوگر زمان……………………………………………………………94

2-3 از ایده تا اجرا………………………………………………………………………. 98

فصل چهارم – هنرمندان

4-1 برونو بزتو…………………………………………………………………………101

4-2 دیلن کول…………………………………………………………………………..103

4-3 رب راپل…………………………………………………………………………..109

4-4 سهیل دانش اشراقی …………………………………………………………..118

نتیجه گیری …………………………………………………………………………..121

فهرست منابع …………………………………………………………………………..137

گزارش کار عملی ……………………………………………………………140

چکیده:

طراحی گرافیک فیلم های انیمیشن، امروزه به یکی از بخش های اصلی و مهم پیش تولید تبدیل شده است. همانطور که ما در فیلم با مقوله تدوین، موسیقی، صدا و .. سرو کار داریم بخش طراحی گرافیک به همان اندازه حائز اهمیت است. تنوع گرافیک، تنوع فیلم می سازد همانطور که تنوع تدوین یک ساختار جدید به وجود می آورد.

به طور کلی ایده و فکر اصلی است که فیلم را پیش می برد، اما محتوا و فرم هردو در کنار یکدیگر قرار می گیرند و کانسپت و ایده پردازی نمی تواند به طور جداگانه مطرح شود. طراحی گرافیک در حقیقت اساس موجودیت هر فیلم است. یعنی اگر شما در بستر ویژوال و یا بصری برای فیلم نداشته باشید چگونه خواهید توانست فیلم را ببینید؟.

انیمیشن تنها حرکت و متحرک سازی نیست و درکنار آن طراحی، نقاشی، طرح گرافیکی و تکنیک های داستانی و سینمایی را نیز شامل می شود.

مقدمه:

تولید و ساخت یک محصول در غالب تصویر متحرک اعم از فیلم، انیمیشن، گیم و… نیازمند طراحی اصولی و از پیش تعیین شده بر مبنای تصویر به منظور ایجاد ارتباط موثرتر میان تمامی بخش های سازنده و نیز توسعه و بهبود روند کار دارد. تصاویر طراحی شده بر این مبنا «کانسپت آرت» نامیده می شود.

کانسپت آرت[1]، شاخه ای از تصویر سازی است و واضح است که هر اثر بصری مفهوم گرا و قابل نمایش به شیوه های گوناگون را می توان کانسپت آرت به حساب آورد. اما محقق سعی دارد آن بخش از هنر مفهومی که هدف اصلی آن توصیف بصری از یک ایده، تصویر، فیلم نامه و مواردی از این

پایان نامه

 قبیل به منظور ساخت یک اثر تصویری متحرک است را مورد پژوهش قرار دهد و نیز با توجه به داشتن زمینه لازم و علاقه شخصی بر آن شده که موضوع رساله حاضر را به «رابطه تصویر سازی با مفهوم گرایی در فرایند تصوبر متحرک» اختصاص دهد.

«هنر در تکنولوژی رقابت می کند و تکنولوژی به هنر الهام می بخشد.» عرصه ساخت محصولات تصویری متحرک مخصوصا انیمیشن در سرزمین ما پیشرفت قابل توجهی نسبت به گذشته تا به امروز داشته است. اما از زمان ورود آن به عرصه هنر دیجیتال دیری نمی پاید و شایان ذکر است که شاید هنوز تعریف درست و روشنی از کانسپت آرت به عنوان بخش مهمی در تولید تصویر متحرک وجود ندارد و اغلب یکی از مشکل ترین قسمت های مربوط به تولید، ایجاد تصویری است که بتواند ایده حقیقی آن اثر را نمایش دهد.

با توجه به اهمیت این موضوع و به منظور شناخت بیشتر و بهتر این مهم، محقق این موضوع را برای رساله خویش در نظر گرفته است.

کلیات طرح

1-1- بیان مسئله

تولید و ساخت یک محصول در غالب تصویر متحرک اعم از فیلم، انیمیشن، گیم و… نیازمند طراحی اصولی و از پیش تعیین شده بر مبنای تصویر به منظور ایجاد ارتباط موثرتر میان تمامی بخش های سازنده و نیز توسعه و بهبود روند کار دارد. تصاویر طراحی شده بر این مبنا «کانسپت آرت» نامیده می شود.

کانسپت آرت، شاخه ای از تصویر سازی است و واضح است که هر اثر بصری مفهوم گرا و قابل نمایش به شیوه های گوناگون را می توان کانسپت به حساب آورد. اما محقق سعی دارد آن بخش از هنر مفهومی که هدف اصلی آن توصیف بصری از یک ایده، تصویر، فیلم نامه و مواردی از این قبیل به منظور ساخت یک اثر تصویری متحرک است را مورد پژوهش قرار دهد و نیز با توجه به داشتن زمینه لازم و علاقه شخصی بر آن شده که موضوع رساله حاضر را به «رابطه تصویر سازی با مفهوم گرایی در فرایند تصوبر متحرک» اختصاص دهد.

2-1- اهمیت موضوع تحقیق و انگیزه انتخاب آن

«هنر در تکنولوژی رقابت می کند و تکنولوژی به هنر الهام می بخشد.» عرصه ساخت محصولات تصویری متحرک مخصوصا انیمیشن در سرزمین ما پیشرفت قابل توجهی نسبت به گذشته تا به امروز داشته است. اما از زمان ورود آن به عرصه هنر دیجیتال دیری نمی پاید و شایان ذکر است که شاید هنوز تعریف درست و روشنی از کانسپت آرت به عنوان بخش مهمی در تولید تصویر متحرک وجود ندارد و اغلب یکی از مشکل ترین قسمت های مربوط به تولید، ایجاد تصویری است که بتواند ایده حقیقی آن اثر را نمایش دهد.

با توجه به اهمیت این موضوع و به منظور شناخت بیشتر و بهتر این مهم، محقق این موضوع را برای رساله خویش در نظر گرفته است.

3-1- هدف های تحقیق

هدف از تحقیق حاضر ، همانطور که از نام آن پیداست بررسی و پژوهش در مورد رابطه تصویر سازی با مفهوم گرایی در غالب تصویر متحرک در تعریفی جامع و دقیق است به طوری که بتوان گامی موثر در جهت بهبود فرایند نهایی کار برداشت.

در این راستا نمی توان تاثیری که هتر دیجیتال و پیشرفت تکنولوژی در کیفیت، جذابیت و سرعت در این زمینه گذاشته است را نادیده انگاشت.

4-1- سوالات یا فرضیه های تحقیق

پرسش های این پژوهش عبارتند از:

1- وجود کانسپت در خلق یک مجموعه تصویری متحرک تا چه اندازه مهم است و در صورت نبودن آن چه مشکلاتی در مراحل ساخت یک اثر به وجود می آید؟

2- آیا یک تصویر ساز تنها با تکیه بر دانش خود می تواند در ساخت یک اثر متحرک، به عنوان یک پدید آوردنده در بخش کانسپت آرت، سودمند واقع شود؟ 

3- آیا تکنولوژی دیجیتال برای بخش مربوط به کانسپت ساخت تصویر متحرک صرفا وجه ابزاری دارد یا وسیله ای است که علاوه بر تکنیک ، به بهبود روند تولید و انتقال مفاهیم کمک می کند؟

4- تکنیک های مختلف در کانسپت تصویر متحرک چه تاثیری در شیوه ارائه ی آن دارد؟

با توجه به پرسش های فوق فرضیه های زیر مطرح می شود:

1- نیاز به حضور کانسپت همیشه ضروری نیست. در واقع این مسئله با موضوع خطی داستان تصویر متحرک رابطه مستقیم دارد و بیشتر از همه برای موضوعاتی همچون علمی تخیلی، خیالی و فانتزی استفاده می شود. این حضور باعث می شود که خط مشی ساخت از همان ابتدا مشخص شود تا بخش های دیگر تولید بتوانند با تکیه بر آن کار خود را پیش ببرند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:02:00 ب.ظ ]