ازمكتب تصوف اسلامی كه مسلماً ایرانیان، در پایه‌گذاری و بنیان آن سهمی به سزا داشته‌اند، نوابغی برخاسته‌اند كه در پیشرفت افكار بشر در این زمینه ،كمك‌های شایانی نموده‌اند. شیخ فریدالدین محمّد عطار نیشابوری یكی ازآن جمله نوابغ است كه در این راه ،گام‌های بلندی را برداشته است. از جمله اقدامات بدیع و ارزنده‌ی او ، آن است كه وی مردم و طبقات فرودست را به طور جدی مدّ نظر داشته و سهم عظیمی را در آشنا ساختن عوام با مقوله عرفان  داراست. او در ضمن حكایاتی بس شیرین و خواندنی ، با بهره گرفتن ازشخصیت دیوانه و گفتار و کردار ویژه ی او که طنزآمیز است به انتقاد از اوضاع نابسامان زمانه ی خود می پردازد.علی رغم اینکه در اکثر متون ادبی و تاریخی از اصطلاح “عقلای مجانین ” استفاده شده است ،عطار از آنجا که احترام ویژه ای برای این قشر ، قایل است به آنها “دیوانه” می گوید و در خلال آثارش حقیقت وجودی آنها را برتر از”عاقلان” می نماید. گویی قدرتمندان عاقل وسودجو، مطابق با مصلحت اندیشیها ی عامدانه ی خود ،همیشه  در پی محدود کردن و به رسمیت نشناختن آنها بوده اند. دیوانگان عطار با بهره گیری ازشگردهای گوناگون  طنز پردازی  در حکایات ،نقشی مؤثردر تشفی خاطرمردم رنج دیده  وابرازانزجار از هر گونه ظلم و تبعیض را دارند.معمولا در این قسم حکایات ،شاهد رفتار نامتعارف و شگفت انگیزی ازدیوانه هستیم  که واکنش شخصیت مقابل را برمی انگیزدو اینگونه جریان کمیک داستان شکل می گیرد.یکی از جریانات نو ظهور در مثنویهای عطار، جابه جا یی شخصیتها در قالب  قصه های آن است،این امر ضمن اینکه باعث جذابیت خاصی شده ،یکی از عوامل ایجاد طنز محسوب می شود.بنابر اهمیتی كه این حكایات دارا هستند. بر آنیم تا در این پژوهش؛ ضمن بررسی كامل حكایات طنز موجود در سه مثنوی فاخر او، فنون طنز آفرینی هریک را به طور مبسوط بررسی كنیم.

فصل اول: مقدمه

1-1- مقدمه

     در مورد شاعر بلند آوازة قرن ششم كه چون اختری درخشان در آسمان ادب می‌درخشد؛ اطلاع دقیقی در دست نیست. نه استادان او، نه معاصرانش و نه سلسله ی مشایخ او در تصوف ؛ هیچ كدام به قطع روشن نیست. در باب زندگی او ؛هر چه گفته شده؛ غالباً احتمال و افسانه است و شاید همین پوشیده ماندن در ابرابهام، شخصیت او را سحر آمیز و جذاب تر كرده است. به هر حال اطلاعات مورخان از زندگی نامة سنایی؛ شاعر پیش از او و مولانا ؛ شاعر پس از او ؛ بسیار بیشتر از خود عطار است.

      می دانیم كه او شاعری عارف مسلك است؛ البته خانه نشین نیست و در میان مردم و ضمن اشتغال به طبابت و عطاری و آشنا شدن با‌‌آلام روحی و جسمی آنها به سیر و سلوك مشغول بوده است. پس از آنكه در سراسر عمرش شاهد مصایب گوناگون طببیعی از جمله سیل، قحطی و زلزله بود. روح زخم خورده‌ی خود و هم نوعان تیره روزش را با حكایاتی به ظاهر مفرّح و خنده‌آور و در باطن چون زهری كارگر، تشفی بخشد. پس به جمع‌ آوری اقوال و حكایات از افواه مردم و آثار پیشنیان پرداخت و ضمن گنجاندن افكار و دغدغه‌های ذهن نا آرامش در آن ؛دوباره آن را  به مردم  باز گردانید. جهت حفظ امنیت جانش ؛ از ذكر انتقادات كوبنده نسبت به عدالت الهی، حاكمیت زمانه، رسوایی‌های اخلاقی مردمان زمانش ؛ خودداری كرد و همه را از زبان شخصیت محبوبش« دیوانه» نقل كرد.

          البته سنایی قبل از او ؛ حكایت عامیانه را در اشعارش به كاربرد ولی چندان به قالب حكایت ؛ نپرداخت و  آن را با زبانی گیرا بیان نكرد، بیشتر برایش ؛ نتیجه‌ای كه از حكایت می‌گرفت ؛ اهمیت داشت كه آن را با ابیات طولانی‌تر بپروراند. حال آنكه عطار، حكایت را بسیار جذاب و شیرین مطرح كرد و در آن به نحو احسن به شخصیت‌پردازی پرداخت و از شیوه های گوناگون؛ جهت ایجاد طنز بهره برد و سعی كرد مفاهیم والای ذهنی اش را در قالب همین داستان‌ها بگنجاند و كمتر پس از اتمام داستان؛ به شرح و تفسیر بپردازد.

2-1- فرضیات

     طبق فرضیات نگارنده در این پژوهش ؛در حكایات طنز آمیز مثنویهای  عطار؛ 1-بیشتر از طنز كلامی با شگرد ( بهره گیری از تناقض و تحقیركردن) استفاده شده است. 2-همچنین معكوس شدن حالات شخصیت‌ها و حتی گاه جابه جا شدن آنها باهم نیز ، بسیار به چشم می خورد و درایجاد  طنز  نقش دارد.3- عطار از زبان دیوانه؛ عقاید و انتقادات شخصی خود را بیان می کند . پس از این رویكرد ؛ حكایت ،از لحاظ موضوع و محتوا نیز بررسی می شود و به تیپ های شخصیتی شركت كنندگان در حكایت ؛ توجّه ویژه می شود تا سه تیپ شخصیتی “عاقل”، “نادان “و “دیوانه ” از هم متمایز گردند و تنش‌های موجود میان این سه تیپ ؛ كه خالی از لطف و جذابیت هم نیست ؛ به وضوح نشان داده شود. حال؛ سه تعریف عمده از تیپ های مذكور ارائه می گردد.

 “عاقل” : شخصیتی كه به علت آگاهی از هنجارهای اجتماعی ؛ رفتارش بهنجار وتابع عرف زندگی اجتماعی است و به همین دلیل رفتارش قابل پیش بینی است.

 “نادان”: شخصیتی كه رفتارش تابع عرف و هنجارهای اجتماعی است. اما به دلیل عدم آگاهی از فلسفه و معنای هنجارهای اجتماعی، رفتارش نابهنجا

پایان نامه

ر و غیر قابل پیش بینی است.

“دیوانه” : شخصیتی كه تابع عرف و هنجارهای اجتماعی نیست و رفتارش نابهنجار و غیر قابل پیش بینی است.

 حال با توجه به این تعاریف؛یکی از فرضیات این است  كه اصطلاح ” عقلای مجانین” غلط مصطلحی بیش نیست و به جای آن باید ” دیوانه ی دانا” گفت. نقش تعاملی این سه تیپ شخصیتی در داستانهای عطار؛ بسیار مهم است و نشان دهندة سرسختی عرف و هنجارهای اجتماعی؛ چه در حوزه‌ی زبان و چه در حوزه‌ی دیگر رفتارهای اجتماعی انسان است. این بررسی نشان می‌دهد كه یكی از مهم‌ترین اصول كاربرد شناسی زبان كه اصل ارتباط است ؛ چگونه در این حكایت، نقض می‌شود.

3-1- پیشینه پژوهش

       كتب ارزشمندی چون « دریای جان» از هلموت ریتر،  «شرح احوال و نقد و تحلیل آثار عطار» از بدیع الزمان فروز انفر، «صدای بال سیمرغ »از عبد الحسین زرین كوب، «عقلای مجانین »از ابوالقاسم حسن نیشابوری و… به طور گسترده‌تری به مباحث عمده ای از این پژوهش پرداخته اند، ولی به طور اخص هیچ كتاب كاملاً مرتبطی با موضوع خود نیافتم و علاوه بر كتب مذكور در مبحث طنز از كتب «نشانه شناسی مطایبه» از احمد اخوت، «مقدمه ای بر طنز و شوخ طبعی» از علی اصغر حلبی، «در باب طنز» از سیمون كریچلی استفاده كردم. در میان پایان نامه‌هایی كه با موضوع این پژوهش حدوداً ارتباط  داشت؛ می توان به این موارد اشاره كرد:

 1- «بررسی بازتاب اندیشه‌های عطار در آینه‌ی عقلای مجانین»، احمد جباری فركوش ، 1387 ، دانشگاه محقق اردبیلی، كارشناسی ارشد.

2-  «شخصیت‌پردازی در مثنویهای عطار نیشابوری »، لیلا عفراوی، 1390، بی جا، كارشناسی ارشد.

3- «ریخت شناسی مصیبت نامه عطار »، بهاره سهرابی، 1390، سمنان، كارشناسی ارشد

4- «تمثیل و طنز در بیان عطار»، احمد حسینی كازرونی، 1377 ، صدا و سیما.

 تاكنون پژوهش یا كتابی كه دقیقاً به موضوع تیپ شناسی شخصیتی مثنویهای عطار از دیدگاه طنز و با رویكرد زبان شناختی و تیپ شناسی پرداخته باشد، یافت نشده است.

4-1- مراحل پژوهش

   برای تدوین و نگارش این پژوهش؛ با توجه به موضوع آن زیر عنوان ” بررسی سه تیپ شخصیتی عاقل، نادان و دیوانه در حكایات طنز آمیز عطار؛ كتاب های  الف ) مصیبت نامه ب) منطق الطیر ج) اسرارنامه كه هرسه با تصحیح، تعلیق و مقدمه دكتر محمد رضا شفیعی كدكنی به چاپ رسیده‌اند؛ منابع اصلی بوده‌اند و منابع مورد استفاده ‌ی دیگر به تفصیل در فهرست منابع ذكر شده‌اند. نگارش و تدوین این مجموعه با نظر به گستردگی آن بدین ترتیب صورت گرفت:

1) مطالعه‌ی سه مثنوی عطار كه زمینه‌ی كار هستند؛ سپس استخراج حكایت طنز‌آمیز آن و یادداشت برداری به صورت فیش و برگرداندن آن به صورت نثر روان

2) مطالعه كتب و مقالاتی كه مربوط به زندگی نامه‌ی عطار، تاریخ نیشابور و معاصران او و تاریخ پیدایش عقلای مجانین و فیش برداری ازآن

 3) مطالعه منابعی در باب طنز، انواع آن، شگردهای طنز پردازی در متون و تطابق دادن آن  با حكایات طنز استخراج شده از آثار عطار

 4) مطالعه آثاری اعم از كتاب و مقاله در باب عرفان، ادبیات عامیانه و مسایل اجتماعی ـ سیاسی قرن ششم و یادداشت برداری از آن‌ ها.

5) مرتب كردن و بخش كردن یادداشت ها بر اساس موضوع و فصل بندی پایان نامه

 6) افزودن یافته‌های شخصی اعم از بررسی جزء به جزء هر حكایت از لحاظ ساختار، تیپ‌شناسی ، شخصیت‌پردازی و كشف چگونگی ایجاد طنز در متن اعم از موقعیت، كلامی و… در هر كلام و مرتبط كردن آن با جابه جا شدن مداوم تیپ‌ های شخصیتی

7) ارائه‌ سه تعریف علمی و مجزا از تیپ‌های « عاقل»، «نادان» و «دیوانه» و تفكیک شخصیت‌های موجود در حكایات طنز برحسب این تعاریف از طریق واكاوی دقیق حكایت‌ها و توجه به ر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...