• یافته های پژوهش آدامز(۲۰۰۳)نشان داده است که:اولاً درآمد پایین منجر به ناکامی در جستجوی‌ مراقبت پزشکی می‌شود.همچنین افزایش خطر مشکلات‌ سلامت ممکن است از تنیدگی فزاینده یا ناکامی و یا از مواجهه مکرر با خطرات محیطی که به موقعیت اقتصادی- اجتماعی پایین مربوط است به وجود آید.این عوامل‌ می‌توانند رابطه علّی مستقیمی را با سلامت به وجود آورند. ثانیاً سطح پایین سلامت ممکن است برای کاهش‌ توانایی فرد در کار کردن یا مراقبت از خود،هزینه مراقبت‌ پزشکی را افزایش دهد و به کاهش درآمد و فرصت‌ کمتری برای پس‌انداز منجر شود.این عامل نیز می‌تواند یک رابطه علّی بین سلامت با موقعیت اقتصادی- اجتماعی را به وجود آورد.همچنین ممکن است عوامل‌ مشترک پنهانی وجود داشته باشد که منجر به ارتباط بوم‌شناختی‌ سلامت و موقعیت اقتصادی-اجتماعی شوند. عوامل ژنتیکی غیر قابل مشاهده می‌توانند هم‌ مقاومت در برابر بیماری و هم توانایی کار کردن را تحت‌ تأثیر قرار دهند.روابط علّی ممکن است با پاسخ رفتاری،‌ تقویت یا تضعیف شود.احتمال تأثیر عوامل رفتاری‌ مانند تغذیه دوران کودکی و تنیدگی،ورزش و مصرف‌ سیگار بر سلامت و سطح فعالیت اقتصادی نیز وجود دارد.افزون بر این،تصمیم‌گیری اقتصادی منطقی و مبتنی بر نیاز،ممکن است ‌مصرف کننده های غنی‌تر را به پس‌انداز کردن برای دوره بازنشستگی و افراد با درآمد کم را به مصرف پس‌انداز وادار کند.

 

    • گالو و ماتیوز(۲۰۰۳) در تحقیق خود دریافتند که محیط‌های اقتصادی- اجتماعی پایین تنیدگی‌زا هستند،توان فرد برای مهار تنیدگی را کاهش و عواطف منفی را افزایش می‌دهند. افزون بر این،سلامت متأثر از تعامل بین شرایط اقتصادی و اجتماعی با رفتارهای بهداشتی فرد نیز هست. همچنین از آنجا که رابطه بین رفتارهای سالم و وضع‌ سلامت برحسب شرایط اقتصادی و اجتماعی متغیر است، ‌بنابرین‏ شیوه تعامل بین رفتارهای آسیب‌زننده بر سلامت و شرایط اقتصادی و اجتماعی نیز متفاوت است. تأثیر سیگار بر سلامت،در سطوح اقتصادی-اجتماعی‌ پایین جامعه بیش از سطوح بالاتر آن است.

 

    • کوپل و مک ‌کیوفین(۱۹۹۹)در بررسی رابطه بین‌ پذیرشهای روانپزشکی،جنس و شاخص‌های موقعیت‌ اقتصادی-اجتماعی دریافتند که شیوع بیماری روانی با محرومیت اقتصادی و اجتماعی در هر دو جنس رابطه‌ دارد.اگرچه این امر ‌در مورد تمام ‌گروه‌های تشخیصی‌ به جز اختلال‌های جسمانی صادق است اما ‌در مورد روان‌ گسستگی‌،اختلال هذیانی‌ و سوء مصرف مواد و نیز اختلال‌های شخصیت‌ ،ارتباط بیشتر است.همچنین ارتباط بین شاخص‌های‌ موقعیت اقتصادی-اجتماعی و سلامت در زنان بیشتر از مردان است.

 

    • نتیجه تحقیق بک لوند و همکاران (۱۹۹۹) نشان داد که نابرابری‌های اجتماعی-اقتصادی‌ منجر به نابرابری در تحصیلات و شغل و درآمد بین زنان‌ و مردان می‌شود.تعیین‌کنننده‌های سلامت روانی در حیطه‌ اشتغال مانند خصیصه‌ها و تنیدگی حرفه‌ای،سطح پایین‌ مهار بر کار،الزامهای شغلی بالا،منابع شخصی محدود، ناکامی و تبعیض در محیط کار همه می‌توانند منجر به‌ آشفتگی روانی شوند . این عوامل در طولانی مدت برای‌ سلامت مضرند و می‌توانند بیماری‌های قلبی-عروقی،غیبت‌ از کار و تنیدگی را در پی داشته باشند. آن ها همچنین دریافتند که سلامت پایین در بین‌ زنان نه فقط مربوط به موقعیت حرفه‌ای،سطح کار و مالکیت منزل(همانند مردان)است بلکه با موقعیت والدینی‌ و زناشویی نیز بستگی دارد.مهمترین پیش‌بینی‌کننده های‌ سلامت خوب در زنان و مردان در مقوله‌های درآمد بالا، کار تمام‌وقت، مراقبت از خانواده و داشتن سطوح بالای‌ حمایت اجتماعی قرار دارند . همچنین‌ نابرابری درآمد با تفاوت در ابتلا به بیماری و ارزیابی‌ شخصی زنان از وضعیت جسمانی مرتبط است. عوامل اقتصادی-اجتماعی نقش‌ مهمی در سلامت زنان ایفا می‌کنند اما زمانی زنان در خطر بیشتری هستند که علائم افسردگی را نیز داشته‌ باشند.

 

    • در تحقیق دیلی و همکاران (۲۰۰۲) با عنوان تأثیر موقعیت اقتصادی-اجتماعی بر سلامت بزرگسالان ، روی۱۴۸۰ نفر بزرگسال ۷۵ ساله یا بالاتر نتایج نشان داد که اثر موقعیت اقتصادی-اجتماعی بر امید به زندگی مردان در یک دوره ۷ ساله بیش از زنان است،همچنین افرادی که‌ در منزل شخصی زندگی می‌کنند در مقایسه با افرادی‌ که در خانه استیجاری سکونت دارند یک سال بیشتر عمر می‌کنند.

 

    • در تحقیق دیوی اسمیت و لینچ(۲۰۰۴) عوامل اجتماعی درآمد، شغل و تحصیلات به عنوان سه شاخص عمده موقعیت‌ اقتصادی-اجتماعی‌،که رابطه علّی با متغیرهای‌ مختلف دارند،مطرح‌ شده اند. ویژگی‌های اجتماعی مانند درآمد، تحصیلات،شغل،شرایط خانوادگی،رهبری،نقش‌ها و قدرتها و…اجزای تشکیل‌دهنده موقعیت اقتصادی و اجتماعی هستند. افراد ‌بر اساس کاری که انجام می‌دهند و مقدار درآمدی که برای انجام آن کار دریافت می‌کنند، یا به عبارت دیگر عواملی که منزلت و رفاه اقتصادی آن ها را تعیین می‌کند،طبقه‌بندی می‌شوند. منزلت‌ اقتصادی و اجتماعی بالا یا پایین می‌روند افراد با موقعیتهای‌ متغیری مواجه می‌شوند که عمیقا بر عملکرد فردی و اجتماعی آن ها تأثیر می‌گذارند . آن ها اشاره کرده‌اند که موقعیت اقتصادی اجتماعی با رفتارهای سلامت، بهداشتی، طول عمرف تغذیه، مسکن و رفتارهای اجتماعی در ارتباطند. افراد با موقعیت بالاتر بیش از افراد با موقعیت پایین تر مراقب بیماری و سلامت خود هستند و طول عمر بیشتری در مقایسه با افراد طبقات پایین تر دارند.

 

    • نتیجه پژوهش آدا و کورناگلیا(۲۰۰۵) نشان می‌دهند که میزان وقوع بیماری روانی با اعتبار اجتماعی پایین،درآمد ناکافی و سطح تحصیلات‌ پایین در ارتباط است.احتمال به تأخیر انداختن درمانگری‌ در بیماران واجد موقعیت اقتصادی و اجتماعی پایین به‌ دلایل زیر بیشتر است:نخست آنکه،اطلاعات آن ها ‌در مورد بیماری ، کمتر از افرادی است که از موقعیت‌ اقتصادی-اجتماعی بالاتر و تحصیلات بیشتری برخوردارند و دوم،رابطه طولانی مدت با یک پزشک برقرار نمی‌کنند و بالاخره بدون انجام توصیه های درمانی، پزشک معالج‌ را تغییر می‌دهند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...