پایان نامه ارشد زبان و ادبیات فارسی: بررسی آرمانشهر مولانا در مثنوی معنوی |
1- 1- مقدمه. 3
1-2- بیان مسئله. 6
1-3- پیشینة پژوهش…. 8
1-4- روش تحقیق.. 10
فصل دوم:آرمانشهر و گونههای آن. 11
2-1- ریشة لغوی آرمانشهر. 12
2-1-1- آرمانشهر زاده تخیل آرمانی.. 13
2-1-2- آرمانشهر و فلاسفه یونان.. 13
2-1-3- تاریخ اندیشة آرمانشهر. 14
2-2- گونهها اتوپیا 15
2-2-1- اتوپیاهای زمانی و اتوپیاهای مکانی.. 16
2-2-2- اتوپیاهای مثبت و اتوپیاهای منفی.. 16
2-2-3- افلاطون و مدینة فاضله. 16
2-2-4- بیکن و جامعه آرمانی اش…. 18
2-2-5- هارینگتون و مدینة فاضله. 19
2-2-6- کارل مآن هایم و اتوپیا 19
2-2-7- آرمانشهر فارابی.. 20
2-3- مدینة فاضله در عرصه ادبیات… 22
2-3-1- مدینة فاضله اساطیری.. 23
2-3-1-1- آرمانشهرهای اهورایی.. 24
2-3-1-2- آرمانشهرهای اهرمنی.. 28
2-3-3- آرمانشهر ادبی.. 32
2-3-3-1- اشتراکات آرمانشهرهای ادبی.. 36
فصل سوم: اندیشة و هنر مولانا 38
3-1- مختصری از زندگی مولوی.. 39
3-1-1- مولوی را بهتر بشناسیم.. 40
3-1-2- جهانبینی مولوی.. 43
3-1-3- اخلاق و عادات مولانا 47
3-1-4- خیر و شر در اندیشة مولوی.. 50
3-2- مثنوی معنوی مولوی.. 52
3-2-1- انسجام ادبی حکایات مثنوی معنوی.. 53
3-2-2- مثنوی و کتب آسمانی.. 53
3-2-3- مثنوی و اندیشة عرفانی مولوی.. 54
3-2-3-1- مدینهالنبی در اندیشة مولوی.. 55
3-2-4- سطح سخن و پیام مثنوی.. 57
3-2-5- نمود عشق به شمس تبریزی در مثنوی.. 58
3-2-6- ویژگیهای خاص داستان سرایی مولوی.. 58
3-2-7- علم فرا زمانی مولوی در مثنوی.. 59
3-2-8- مثنوی کتاب تعلیم زندگی.. 60
فصل چهارم: مثنوی آیینه تمامنمای آرمانشهری مولوی.. 72
4-1- چرا مولوی در پی خلقت آرمانشهر است؟. 73
4-1-1- اصلاحطلبی مولوی.. 74
4-1-2-ایدئولوژی ناسازگار با جامعه. 74
4-1-3- هرجومرج اجتماعی.. 75
4-1-4- ایدالیسم عرفانی.. 75
4-2- اختلاف آرمانشهر مولوی با سایر آرمانشهرها 76
4-2-1- حکمت و عشق.. 76
4-2-2- رهبری عشق.. 78
4-2-3- عشق نیروی محرک کائنات… 80
4-2-4- طردعقل جزوی.. 82
3-4- اجتماع و جامعه آرمانی مثنوی معنوی.. 84
4-3-1- نگرشهای آرمانی.. 85
4-3-2- تحمل و مدارا با همنوعان.. 87
4-3-3-: مدارا معیار خوش خویی.. 88
4-4- انسانهای اجتماع مولوی.. 89
4-4-1- اختیار اجتماعی دارد. 90
4-4-2- کمال یافته است… 92
4-4-3- میانهرو است… 93
4-4-3-1-علی مرتضی.. 97
4-4-4- آمیزهای از عقل و عشق است… 100
4-4-4-1- ابراهیم خلیل الله (ع) 101
4-4-4-2- ابوبکر صدیق.. 102
4-4-4-3- عمر خلیفه دوم. 103
4-4-5- منجی در اندیشة مولوی و مثنوی معنوی.. 105
4-5- نظام طبقاتی مردم آرمانشهر. 107
4-5-1- حاکمان آرمانشهر مولوی.. 110
4-5-1-1- تفاوت پادشاه با حاکم در آرمانشهر و مثنوی.. 112
4-5-2- حکومت انبیاء 113
4-5-3- حاکمانی که پیامبر نیستند. 115
4-5-3-1- سالکان یا عارفان.. 117
4-5-3-2- پیران و مرشدان.. 118
4-5-3-3- اقطاب… 119
4-5-3-4- شیوخ و مراد. 121
4-5-3-5- ولیان و امامان.. 122
4-5-3-6- ابدال و پیامبران.. 123
فصل پنجم:حاصل سخن.. 125
5-1- حاصل سخن.. 126
5-2- پیشنهادات… 129
فهرست منابع: 130
چکیده
در این پایان نامه با عنوان «آرمانشهر در مثنوی معنوی» به اندیشةهای اصلاحطلبانه و جامعةای که در رویای مولوی بوده پرداخته شده است. در این نوشته ابتدا به تعاریف مختلف آرمانشهر و سابقة آن در میان صاحب نظران، مخصوصاً فلاسفة یونان پرداخته و گونههای آرمانشهر، از جمله آرمانشهر اهریمنی، فلسفی، ادبی و… که لازمة این بحث بوده در حد ضرورت بررسی شده است. مبحث اصلی که اندیشة عرفانی مولانا و دیدگاه های اجتماعی این شاعر، همچون اصلاحطلبی مولانا، ایدالیسم عرفانی مولانا، حکمت و عشق، است به طور کامل در فصل سوم و چهارم آمده است.
جایگاه انسان و صفاتی که مولوی برای انسان خداجو در نظر داشته و آن صفات را به صراحت یا در قالب داستانهای رمزی برشمرده از مهمترین ویژگیهای آرمانشهر مولانا است. که شواهدی از اشعار مولانا در جهت تأیید آنها آورده شده است. به دلیل این که اساس آرمانشهر مولوی بر عشق بنا نهاده شده، و درجة نهایی این جوهر است که آرمانشهر این شاعر عرفانی را رقم زده است، بیشتر به این مبحث پرداخته شده است.
1- 1- مقدمه
طیعت سیری ناپذیر و کمال خواه آدمی ،همواره او را بر آن می دارد تا عالی ترین کمالات را در سر بپروراند و با نفی وضع موجود ،انسان بی نقص و جهانی بی عیب را در صفحه ذهن خود تصور کند .
آرمانشهر در لغت به معنای شهر آرمانی و ایدهآل است و در اصطلاح، جامعهای برتر و والاست که در آن همة امور بر وفق مراد و مطابق میل باشد، جامعهای که در آن نه خبری از ظلم و تبعیض، نه اثری از جنگ و ستیز و نه ردپایی از جهل و فقر و مرض یافت شود. «جامعهای که افرادش به کمال علمی و عملی رسیده و از هوی و هوس رسته باشند. و در یک جمله جامعهای خیالی که باشندگان آن در شرایط کامل زندگی میکنند و خیر و سعادت بر آن حکومت مطلق دارد. مدینة فاضله، جامعه آرمانی، آرمانشهر، شهر نیکان، لامکان، ناکجاآباد، هیچستان و… همه تعابیر گوناگون از یک حقیقت والا و مقدسند که همواره اندیشمندان و فرهیختگان هر قوم و ملتی در طول حیات بشری، آرزوی به واقعیت پیوستن آن را در سر پروراندهاند.
در زبان فارسی این واژة برابر نهادة utopia در زبان یونانی است. utopia به معنی هیچجا و برابر kallipolis در معنی زیبا شهر است. در ادبیات فارسی به صورت مدینة فاضله، مدینة سعیده، شهر لامکان، بینام شهر و ناکجاآباد آمده است. واژةهایی مانند خیالآباد، امین آباد، خرم آباد، مه آباد، خوش آباد، پدرام شهر و شهریور یا شهریر نیز در معانی نزدیک به آن به کار رفتهاند و گاه واژة کامشهر در همین معنا به کار گرفته شده است » (اصیل، 1371: 12).
یکی از مهم ترین مسائلی که ذهن جامعه بشری را به خود مشغول کرده بود،آرمان شهر می باشد تا جایی که افلاطون اصل و پایه مدینه فاضله خود را بر اساس استدلالات برهان عقلی که مورد نظر جامعه غربی بود بنیاد نهاد.
علاوه بر این به جزء افلاطون و فارابی ،بزرگان دیگری نیز به این موضوع پرداخته و با ارائه نظریات خود در جهت اثبات آرمان شهر تلاش های وافری نمودند و «بسیاری از این اندیشمندان، نویسندگان، و شعرا منحصرا به اندیشةی آرمانشهری بدان صورت که افلاطون و فارابی دربارة آن قلم زدهاند، نپرداختهاند، لیکن ایشان با بیان نحوی حکمت عملی در بین پادشاهان گذشته و ملل مختلف و بیان نوع روابط درست مردمان و حاکمان و حتی ارائه پندهای اخلاقی و حکمی خطاب به مردمان و حاکمان، قصد پیریزی بنایی آرمانی و جامعهای نیک را داشتهاند. توفیق یا عدم توفیق شان مسئلهای است که در درجة دوم اعتبار باید بدان توجه شود» (حمیدیان، 1373: 111).
در این میان ادیان نیز با ارائه نظرات خود در کتابهای آسمانی ،همیشه ذهن انسانها را به یک نجات دهنده آخر الزمان معطوف داشته اند و در اختیار طراحان آرمان شهر قرار داده اند.
یکی از وجوه تمایز اعتقاد به آرمان شهر و جامعه موعود بر پایه ادیان الهی با اعتقاد به این موضوع ،بر پایه مکاتب دست ساز بشری است و پیروان آسمانی ریشه آن را در ظهور منجی آخر الزمان می دانند .
«آنان برای آن که زندگی بر روی زمین برای انسانها قابل تحمل باشد، همواره یک امید را در دل آن ها زنده نگه میدارند و آن امید به ظهور یک منجی و موعود جهانی است كه با حضور خود، زمین را تبدیل به بهشت و جامعه آرمانی میكند. و حداقل یک بار در طول عمر بشریت، انسان قادر خواهد بود تا طعم زندگی را در جامعةی آرمانی بچشد» (پناهی، 1385: 55).
حجت اله اصیل بر این باور است که ،پیشینة اندیشة آرمانشهری در ایران را به دو دورة قبل و بعد از اسلام قابل تقسیم است که دورة قبل از اسلام، خود به دو دورة اساطیری و تاریخی منقسم میشود. در هر کدام از این دورهها، وجود اعصار زرینی نظیر حکومت انسانهای اساطیری مثل جمشید، فریدون و تاریخی نظیر کورش، داریوش، انوشیروان و بهرام گور که حکومتی نزدیک به آرمانشهر را برای مردمانشان پیریزی کردهاند، جلب توجه میکند. در همین دورة اساطیری و تاریخی قبل از اسلام افرادی نظیر جمشید، کیکاوس، سیاوش و شداد با بنای بهشتهای این جهانی با عناوین ورجمگرد، هفت کاخ، سیاوشگرد، گنگدژ و بهشت شداد سعی در ایجاد جامعهای آرمانی مطابق با بهشت برین داشتهاند (اصیل، 1381، 60).
اگر با نگاه نافذانه به اندیشه افلاطون ،که می توان آن را نخستین فیلسوف آرمان گرای اندیشه غربی نامید،تاملی داشته باشیم ،می توان گفت افلاطون سیاست را به عرصه های گسترده ای همچون دولت و قانون اساسی بسط می دهد و با اداراکات فلسفی خود شهر آرمانی را به تصور می کشد که آن را به عنوان بنیان گذار این اندیشه ،می شناسند.
لذا در مثنوی نمی توان گفت اثری اختصاصی مربوط به مدینه فاضله است که بخواهیم آن را به عنوان تجلی گاه آرمان شهر بنامیم .
با نگاهی به اندیشه عبدالحکیم می توان به دلایل زیر اشاره نماییم :
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1399-10-02] [ 12:16:00 ب.ظ ]
|