فهرست مطالب

 عنوان              صفحه

فصل اول : کلیات………..1                           

1-1.مقدمه 2

1-2.شرح و بیان مسأله پژوهشی 4

1-3.اهمیت و ارزش تحقیق 7

1-4.اهداف تحقیق 9

1-4-1.هدف اصلی پژوهش 9

1-4-2.اهداف فرعی پژوهش 9

1-5.سؤال­های تحقیق 9

1-6.تعریف عملیاتی متغیرهای پژوهش 10

1-7. دستاورد/نوآوری تحقیق 10

1-8.خلاصه­ای از یافته­ های پژوهش 11

1-9.خلاصه­ی فصل 11

فصل دوم: ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق..12

2-1. مقدمه 13

2-2. چارچوب نظری 14

2-2-1. اصلاحات صنعت برق 14

2-2-2.مؤلفه­ های اصلی اصلاحات صنعت برق 17

2-2-2-1. اصلاحات در ساختار 19

2-2-2-1-1.تفکیک اجزا 20

2-2-2-1-2. تجدید ساختار 22

2-2-2-1-2-1.اهداف تجدید ساختار صنعت برق 24

2-2-2-1-2-2.الزامات و نیازمندی­های تجدید ساختار صنعت برق 25

2-2-2-1-2-3.بازار برق 31

2-2-2-1-2-3-1.تعریف و فلسفه بازار برق 31

2-2-2-1-2-3-2.مراحل تشكیل بازار برق 31

2-2-2-1-2-3-3.موانع شكل­گیری و یا انحراف بازار رقابتی برق 33

2-2-2-1-2-4.بررسی تجارب کشورهای مختلف در زمینه تجدیدساختار صنعت برق 35

2-2-2-1-2-4-1. بررسی تجارب برخی کشورهای توسعه­یافته در زمینه تجدید ساختار صنعت برق 36

2-2-2-1-2-4-2.بررسی تجارب برخی کشورهای درحال­توسعه در زمینه تجدید ساختار صنعت برق 42

2-2-2-1-2-5.صنعت برق ایران 47

2-2-2-1-2-5-1.تاریخچه 47

2-2-2-1-2-5-2.وضعیت کنونی صنعت برق ایران 49

2-2-2-1-2-5-3.اصلاحات صنعت برق در ایران 51

2-2-2-1-2-5-3-1.اصلاحات ساختاری در صنعت برق ایران 52

2-2-2-1-2-5-3-1-1.روند تجدید ساختار در صنعت برق ایران 54

2-2-2-1-2-5-4.چالش­های فراروی صنعت برق ایران 58

2-2-2-1-2-5-4-1. اشکالات ساختاری صنعت برق در ایران 59

2-2-2-1-3.شرکتی­سازی 63

2-2-2-2.اصلاحات در قانون 63

2-2-2-2-1.مؤلفه­ های اصلاحات در قانون 64

2-2-2-2-1-1.قانون­زدایی 64

2-2-2-2-1-2.قانون­گذاری(تجدید مقررات) 64

2-2-2-3.اصلاحات در مالکیت 65

2-2-2-3-1.مؤلفه­ های اصلاحات در مالکیت 65

2-2-2-3-1-1.خصوصی­سازی 65

2-3. پیشینه تجربی 66

2-3-1. پژوهش­های خارجی 66

2-3-2. پژوهش­های داخلی 72

2-4. خلاصه فصل 79

فصل سوم : روش­شناسی تحقیق…….81

3-1.مقدمه 82

3-2.مفهوم تحقیق 82

3-3.روش تحقیق 83

3-3-1. روش دلفی 83

3-3-2. انواع دلفی 85

3-4. تعریف عملیاتی مفاهیم 85

3-5. ابزار تحقیق 86

3-5-1.روایی و پایایی ابزار تحقیق 87

3-6. قلمرو تحقیق 87

 

پایان نامه

 

3-6-1. قلمرو زمانی تحقیق 87

3-6-2. قلمرو مکانی تحقیق 88

3-7. جامعه آماری تحقیق 88

3-8. نمونه آماری تحقیق 89

3-8-1. حجم نمونه آماری 89

3-8-2.روش و طرح نمونه برداری 89

3-9. روش اجرا و گردآوری اطلاعات 90

3-10.روش تحلیل نتایج 91

3-10-1.شرط توافق 91

3-10-2. روش تجزیه و تحلیل نتایج 92

3-11.خلاصه فصل 92

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ­ها و یافته­ های تحقیق……..93

4-1. مقدمه 94

4-2. تحلیل نتایج 94

4-2-1. یافته­ های حاصل از دور اول توزیع پرسش­نامه بین اعضای پنل 95

4-2-2. یافته­ های حاصل از دور دوم توزیع پرسش­نامه بین اعضای پنل 97

4-2-3. یافته­ های حاصل از دور سوم توزیع پرسش­نامه بین اعضای پنل 98

4-3.خلاصه فصل 99

فصل پنجم : نتیجه ­گیری و پیشنهادها……100

5-1. مقدمه 101

5-2. خلاصه­ای از مطالعه 101

5-3. بحث و بررسی 102

5-4. نتیجه ­گیری 111

5-5. محدودیت­ها، مشکلات و پیشنهادهای تحقیق 112

5-6. خلاصه فصل 113

فهرست منابع 114

1- منابع فارسی 114

2- منابع انگلیسی 119

پیوست­ها 127

پیوست شماره 1 : پرسش­نامه 127

چکیده انگلیسی 130

مقدمه

استفاده از انرژی به منظور توسعه اجتماعی و اقتصادی و نیز بهبود کیفیت زندگی در همه کشورها امری ضروری است(هپ­باسلی[1]،2005 :314) به گونه­ ای که امروزه برق(به عنوان یکی از مصادیق انرژی) به یک درونداد حیاتی مبدل گشته که طیف گسترده­ای از فعالیت­های مربوط به تولید، انتقال و مصرف را پشتیبانی می­ کند(راجان و رام[2]،2000 :93). کنترل گازهای گلخانه­ای موجود در جو و دیگر انواع گازها نیز مستلزم تمرکز برروی کارایی تولید، انتقال، توزیع و مصرف انرژی می­باشد(هپ­باسلی،2005 :314). امروزه تولید و توزیع برق به یکی از بزرگترین کسب و کارهای جهان تبدیل شده که عایدی سالانه­ی آن در حدود یک تریلیون دلار تخمین زده شده­است(راجان و رام،2000 :93).

از جمله مباحثی كه هم­اكنون پیش روی تصمیم­ گیران و سیاست­گذاران صنعت برق در بسیاری از كشورهای دنیا قرار دارد، تفكر تجدید ساختار[3] این صنعت مطابق با روند افزایش كارایی و رقابت در دیگر صنایع است(سیاهکلی،سیامک،1381: 1). به عبارتی قانون­زدایی[4] و تجدید ساختار صنعت برق یکی ازمهم­ترین مقوله­های مربوط به توسعه­ انرژی جهانی در قرن اخیر به شمار می­رود(مک­گاورن و هیکس[5]، 2004 : 321). به تعبیر طرفداران آن، لزوم حركت در این مسیر به دلایل مختلفی چون سرمایه­بر بودن، ناكارایی اقتصادی، ساختار سنتی و انحصاری بودن آن غیر قابل انكار می­باشد. بررسی ساختار صنعت برق در كشورهای مختلف نشان می­دهد كه تجدید ساختار این صنعت در بسیاری از كشورهای دنیا درحال انجام شدن و یا در دست بررسی است(سیاهکلی،سیامک،1381: 1). تا سال 1980 اغلب کشورهای دنیا متکی به انحصارات دولتی بودند اما در اواسط دهه­ 1990 بیش از 30 کشور و یا نواحی گوناگون در کشورهای مختلف، سیاست­هایی را جهت اصلاح صنعت برق خود در پیش گرفتند(مک­گاورن و هیکس، 2004 : 321). به دیگر بیان، بیش از دو دهه است که صنعت برق در جای جای جهان دستخوش تحولات بنیادینی به صورت گذار از الگوی انحصار طبیعی و کنترل شده به سمت ساختار بازار رقابتی شده است(اُرن و جیانگ[6]، 2005 : 407). هدف استراتژی تجدید ساختار، جایگزینی شرکت­های انحصاری قدیمی و تحت کنترل دولت با شرکت­های خصوصی­سازی­شده­­ای است که با یکدیگر به رقابت پرداخته و به صورت کارایی سرمایه ­گذاری می­ کنند و دروندادهایی را با نازل­ترین و کاراترین قیمت فراهم­می­نمایند (پیتمن[7]، 2007 : 1872). تجارب کشورهای مختلف درخصوص تجدید ساختار، متفاوت و در پاره­ای موارد مغایر با یکدیگر است به گونه­ ای که برخی به موفقیت و برخی به شکست انجامیده­است. با این وجود همواره این سؤال مطرح است که آیا تجدید ساختار، لازمه­ی پویایی صنعت برق است؟، آیا کشورهای گوناگون پس از طی فرایندهای تجدید ساختار توانسته ­اند اهداف اصلی آن را که همانا خصوصی­سازی این صنعت، ایجاد بازارهای رقابتی، تولید و عرضه ی برق با قیمت هایی مناسب و در نهایت، کسب منفعت اقتصادی است تحقق بخشند؟ تجدید ساختار در ایران در چه مرحله­ ای است و آیا تداوم آن برای صنعت برق ایران یک ضرورت محسوب می­ شود؟   

در این پژوهش هریک از مباحث ذکر شده در بالا به تفصیل مورد بحث و بررسی قرارخواهد­گرفت و ابهامات موجود در این زمینه برطرف می­گردد. در ادامه به بیان مسئله و تعریف متغیرهای اصلی پژوهش حاضر پرداخته می شود.

  1-2.شرح و بیان مسأله پژوهشی

تجدید ساختار پدیده­ رایجی است که سازمان­ها آن را بر اساس الگوی معینی اعمال می­ کنند. این تجدید ساختار می ­تواند با ملاحظات استراتژیک گوناگونی نظیر تمایل به اتخاذ شیوه ­های جدید، پاسخگویی به محیط­های پویا با قابلیت انعطاف پذیری بالاتر، بهبود عملکرد کسب و کار و غیره ایجاد­شود(بالوگان[8]، 2007 : 81). از این رو اخیراً در برخی نقاط جهان صنایع دولتی کنترل شده مانند ارتباطات راه دور، خطوط هوایی، گاز و غیره تغییرات عمده­ای را که حاصل کاهش مقررات و افزایش رقابت است، تجربه کرده ­اند(وو و وارائیا[9]، 1999 : 75). صنعت برق نیز یکی از صنایع انحصاری دولتی می­باشد که در حال تغییر است. به عبارت دیگر، در سراسر جهان نوعی انتقال از یکپارچگی عمودی[10] صنایع برق به سمت رقابتی شدن بازارها رخ داده­است(مک­گاورن و هیکس، 2004 : 323). تجدید ساختار صنعت برق به معنای شکست انحصار عمودی[11]دولت بر صنعت از طریق جداسازی زنجیره­ی یکپارچه­ی عمودی و برهم تنیده تأمین برق و تفکیک در قالب بخش­های رقابت­پذیر و رقابت­ناپذیر است(عبادی و دودابی­نژاد،1390: 137). موضوع یکپارچه­سازی عمودی که به صورت مالکیت مشترک تولید و کسب و کارهای جزئی(خرده­فروشی[12]) در زنجیره­ی عرضه تفسیر می­ شود، مانعی است در برابر رقابت در بازار برق(بون و همکاران[13]، 2010 : 3710). این در حالی است که یکی از شاخص ­ها(و مزایای) بازار رقابتی عدم قدرت گردانندگان بازار در سوءاستفاده از نوسانات تقاضا است. در محصولات ملموس، گردانندگان بازار با حربه­ی انبار توانایی سوءاستفاده از نوسانات را پیدا می­ کنند و در مقابل آن­ها، دولت ها نیز از همین مکانیزم جهت تعادل بازار بهره برداری می­نمایند. ولی در صنعت برق امکان انبار نمودن کالا وجود ندارد. در این صنعت، افزایش و نوسانات قیمت مبادله­شده­ی برق که از نگرانی های عمده­ی تنظیم کنندگان بازار برق محسوب می­ شود، ریشه در سوءاستفاده از قدرت بازار توسط بازیگران دارد. قدرت بازار عبارت است از توانایی یک فروشنده(یا عرضه­کننده) یا جمعی از فروشندگان انرژی در افزایش قیمت برق به سطحی بالاتر از مقدار رقابتی آن برای مدتی قابل توجه و به طوری که سود بیشتری را برای بازیگر مذکور به همراه داشته­باشد. مجموعه ­ای از عوامل ذاتی و غیرذاتی چون کشش ناچیز تقاضای برق، عدم توانایی ذخیره­سازی اقتصادی برق، تراکم خطوط انتقال، دیربازده­ بودن سرمایه ­گذاری در برق و غیره را می­توان به عنوان منشأ قدرت بازار دسته­بندی نمود(رزمی و همکاران، 1389: 42). بنابراین، در مجموع، غیررقابتی بودن بازار برق و وجود قدرت بازار در آن -که نتیجه­ انحصارات دولتی و یکپارچگی عمودی است- نه­تنها سهولت ورود به بازار برق و یا خروج از آن را از سرمایه ­گذاران سلب می­ کنند، بلکه انگیزه­های آنان را نیز برای این امر زایل می­سازند.      

اما با تجدید ساختار، تولیدکنندگان، خطوط انتقال و شبکه­ توزیع از هم جدا می­شوند و هدف از این امر از طرفی کاهش نرخ انرژی برق و افزایش کیفیت آن برای مصرف ­کننده و از طرف دیگر رقابت واحدهای تولیدی بر اساس سود خود می­باشد(نیرومندفام، 1390 : 45). اینکه تا چه حد بتوان اهداف مذکور را محقق ساخت چندان روشن نیست.

با توجه به مباحث فوق، چنین به نظر می­رسد که تجدید ساختار صنعت برق یک ضرورت است. این در حالی است که تجربیات کشورهای گوناگون در این زمینه نتایج مختلف و بعضاً متناقضی را در پی داشته که برخی به موفقیت و برخی به شکست منجر شده­است. برای مثال سازماندهی مجدد بخش برق در هلند که از سال 1989آغاز شد کارایی مورد انتظار را به همراه نداشته­است و منافع احتمالی حاصل از آن نیز در هاله­ای از ابهام قرار دارد(کاستر[14]، 1998 : 661). به عنوان نمونه ­ای دیگر، جمهوری فدرال نیجریه از سال 2006 به ایجاد یک روند رقابتی در صنعت برق خود اقدام نموده­است، در حالی که برخی محققان معتقدند که چنین روندی نه­تنها منفعتی برای این کشور به همراه نخواهد­داشت بلکه به تحمیل هزینه­ های بیشتر خواهدانجامید(آموبی[15]، 2006 : 291). وو و همکاران[16](2003) نیز در بررسی­های خود بر روی اصلاحات بازار برق که تاکنون در بریتانیا، نروژ، آلبرتا(کانادا) و کالیفرنیا(ایالات متحده آمریکا) رخ داده­است به این نتیجه رسیده ­اند که ایجاد بازار رقابتی تولید برق، به تنهایی، در ارائه­ خدمات قابل اطمینان با قیمت­های پایین و پایدار با شکست مواجه شده­است. البته محققان دلایل متعددی را برای این شکست عنوان کرده ­اند. در پیشینه­ی تجربی تحقیق به موارد بیشتری اشاره خواهدشد.

صنعت برق ایران نیز از اوایل دهه 70 به تغییر ساختار سازمانی و ایجاد شركت­های مستقل و غیردولتی توزیع نیروی برق و مدیریت تولید برق، همچنین شركت­هایی در بخش­های اجرائی و پیمانكاری، ساخت و تجهیزات و غیره اقدام نموده است(توانیر، 1391پ). با این حال مطالعات و بررسی­های گوناگونی که در خصوص اصلاحات ساختاری و تجدیدساختار صورت پذیرفته حاکی از این است که صنعت برق ایران، پس از حدود بیست سال که از آغاز این اصلاحات می­گذرد، پیشرفت چندانی در این زمینه نداشته­است. جداسازی عمودی ارکان صنعت که یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین اقدامات در اصلاحات ساختاری صنایع‌ برق به­شمار می‌آید، در رویکرد اصلاحات صنعت برق در ایران کم‌رنگ است. به عبارت دیگر ارکان صنعت برق یعنی تولید، انتقال و توزیع در اصلاحات ساختاری این‌ صنعت در ایران هیچ‌گاه تحت یک فرایند تفکیک ساختاری قرار نگرفته‌اند تا از طریق‌ واگذاری، مدیریت و مالکیت این ارکان از یکدیگر جدا شود. ضمناً در این رویکرد، هیچ‌گونه نشانه‌ای از تفکیک‌ افقی اجزا مشاهده نمی‌شود(منظور و عسکری آزاد، 1387 :71). همچنین آمار و ارقام منتشر شده توسط وزارت نیرو بیانگر این موضوع است که میزان خصوصی سازی[17](که خود یکی از مراحل به وجودآوردن یک ساختار برق جدید است) در نیروگاه­های سیکل ترکیبی و گازی پس از گذشت بیست و یک سال، بسیار ناچیز است. مجموعه­ی این عوامل مانع از ایجاد یک بازار رقابتی برق در ایران شده­است؛ از سوی دیگر آینده­ی این اصلاحات و اینکه آیا به کسب منافع بیشتر منتج می­ شود و یا تحمیل هزینه­ های افزون­تر، نیز چندان روشن نیست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...