فصل اول – اسطوره شناسی ………………………………………………………………………………………….. 1

مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………………… 2

تعاریف اسطوره …………………………………………………………………………………………………………….. 4

اسطوره از نگاه نظریه پردازان غیر ایرانی ……………………………………………………………………………. 5

اسطوره از نگاه نظریه پردازان ایرانی ………………………………………………………………………………… 12

واژه اسطوره و ریشه آن …………………………………………………………………………………………………. 18

تعریف اسطوره و ویژگی های آن …………………………………………………………………………………….. 20

گونه های اسطوره …………………………………………………………………………………………………………. 22

فصل دوم – اسطوره در موسیقی ………………………………………………………………………………….. 32

اسطوره، هنر و هنر موسیقی …………………………………………………………………………………………….. 33

پیشینه تحقیق ………………………………………………………………………………………………………………… 36

بررسی نقش اسطوره در موسیقی با توجه به ریشه شناسی کلمات (هومان اسعدی) ………………….44

دسته بندی اسامی گوشه های ردیف …………………………………………………………………………………. 46

اسطوره در خنیای کهن ایران (دکتر کزازی) ……………………………………………………………………….. 48

موسیقی یا نوای خوش (فریدون جنیدی) …………………………………………………………………………. 53

مثلث موسیقی، شعر، اسطوره (ابراهیم واشقانی) …………………………………………………………………. 57

موسیقی و باورهای اساطیری …………………………………………………………………………………………… 59

تاثیر شعر و رابطه آن با موسیقی ……………………………………………………………………………………… 62

تعاریف برخی از گوشه های ردیف موسیقی دستگاهی ایران ……………………………………………… 69

جمع بندی ……………………………………………………………………………………………………………… 77

فهرست منابع ………………………………………………………………………………………………………… 82

پیشگفتار:

تلاش هایی که در این تحقیق انجام شده در راستای درک و فهم بیشتر موسیقی دستگاهی ایران
می باشد. هنری که پیشینه و قدمتی به وسعت تاریخ را در دل خویش گنجانده و از دل اعصار گذشته ، شادیها و رنجها، شکستها و پیروزی ها و تجاوزها و تهاجم تاریخ به نظاره نشسته و امروز گرد ایام خورده در دست ماست.

یافتن مفهوم و معنی تاریخی از روند نغمات، کار آسانی نیست و اگر هم انجام پذیر باشد در حوصله این تحقیق نمی گنجد. شاید با حضور تیمی که متشکل از تاریخ شناس، اسطوره شناس،
موسیقی شناس و … باشد بتوان نقش تاریخی نغمات را مورد مطالعه قرار داد اما نکته ای که ما را با اسطوره و تاریخ در بخش زیادی از گوشه های دستگاهی موسیقی ایرانی آشنا می کند نام گوشه ها یا واژه شناسی گوشه گان آن می باشد که می توان خاستگاه هر گوشه را با در نظر گرفتن نام و واژه شکافی هر گوشه در اسطوره ها جستجو کرد و باید چنین گفت که از طریق نام هر گوشه می توان تاریخ پشت آن گوشه را رصد کرد. در راستای این شناخت، نظریه تنی چند از اسطوره شناسان و دوران های تاریخی مختلف مورد بررسی اجمالی قرار گرفته است.

در اینجا از عزیزانی که مرا در تدوین و تکمیل پژوهش حاضر یاری نموده اند؛ آقایان؛ دکتر فریدون جنیدی، دکتر محسن حجاریان، دکتر کزازی ، خانم هانیه ناظری و همچنین؛

راهنمایی های صمیمانه جناب آقای بالنده و اردشیر کامکار عزیز که مرا با مهرشان یاری کردند، و دوستان عزیزم در گروه سروشان که در این پایان نامه همراه من بودند سپاسگزاری می کنم.

چکیده:

این تحقیق از دو منظر به بررسی نقش و اهمیت اسطوره در موسیقی دستگاهی ایران پرداخته است؛ یکی از طریق محتوای گوشه ها که همان بار ملودی و بار نغمات است و دیگری از طریق معنی ظاهری (واژگان ردیف) گوشه ها.

موسیقی نیز به عنوان بخش اعظمی از فرهنگ و هنر هر ملت ، که همراه با پیدایش خلقت، آفریده شده و هم طراز با رشد فرهنگ، تکامل یافته است، در فراز و نشیب این راه، شادی ها و سختی های بشر را همسفر بوده است به همین دلیل، نقش بخش های مهمی از فرهنگ و تاریخ هر ملت که اسطوره نامیده
می شود در موسیقی به عنوان یک هنر، در درک معنای بسیاری از گوشه ها و نغمات در موسیقی دستگاهی ایران بسیار با اهمیت می باشد.

در بخش نظری این پایان نامه با همه کمبودها و محدودیت های تحقیق بدلیل نبودن پیشینه و ادبیات کافی در موضوع مورد پژوهش، به بررسی نقش و اهمیت اسطوره در موسیقی دستگاهی ایران پرداخته شد که در این خصوص، بیشتر از گفتگوها و نظرات اساتید در رشته های مرتبط با این موضوع از جمله تاریخ، جامعه شناسی، ادبیات و موسیقی بهره گرفته شد.

پس از جمع بندی نهایی نظرات به همراه برخی موارد یاد شده در کتاب ها، باید گفت با توجه به بررسی و جمع بندی کتاب ها، مقالات و گفتگوهای اساتید و صاحب نظران شاخه های مختلف در خصوص اهمیت و نقش اسطوره در موسیقی دستگاهی ایران ، می توان گفت اسطوره از نقش بسیار مهمی در الهام گرفتن موسیقی دانان برخوردار است.

موضوع بخش عملی پایان نامه نیز “نوازندگی ساز کمانچه در دستگاه ماهور مرکب” می باشد.

فصل اول: اسطوره شناسی

 

پایان نامه

 

1-1- مقدمه

   واژه اسطوره (myth) را برداشتی از لغت یونانی می دانند که در آثار هومر به معنای “گفتار، نطق، کلام” آمده است که به مرور به معنای قصه حیوانات (fable) به کار رفته است. [1]

   برخی از فرهنگ نگاران اسطوره را واژه ای تازی می دانند و آن را در ریخت (افعوله) برآمده از ریشه سطر برشمرده اند. جمع آن را اساطیر دانسته اند. معنی این واژه در تازی افسانه و سخن بی بنیاد و شگفت آور است.[2] برخی دیگر واژه اسطوره را در لغت با واژه historiai به معنای (روایت و تاریخ ) هم ریشه دانسته اند.[3] (در یونانی mythos به معنی شرح ، خبر و قصه آمده که با واژه انگلیسی mouth به معنای دهان، بیان و روایت از یک ریشه است. ) [4]

در قرآن کریم واژه اساطیر به معنای افسانه و نوشته های پیشینیان به کار رفته است. در سوره انفال آیه 31 آمده است:

” و اذا تتلی علیهم ایاتنا قالوا قد سمعنا لو نشاء لقلنا مثل هذا ان هذا الا اساطیر الاولین “

(چون آیات ما بر آنها خوانده شد گفتند: شنیدیم و اگر بخواهیم همانند آن می گوییم، این چیزی جز افسانه های پیشینیان نیست).

و سوره انعام آیه 25 آمده:

” و منهم من یستمع الیک و جعلنا علی قلوبهم اکنه ان یفقهوه و فی اذانهم و قراوان پرواکل ایه لایومنوابها حتی اذا جاوک یجادلونک یقول الذین کفروا ان هذا الا اساطیر الاولین “

(بعضی از آنها به سخن تو گوش می دهند ولی ما بر دلهایشان پرده ها افکنده ایم تا آن را درنیابند و گوش هایشان را سنگین کرده ایم و هر معجزه ای را که بنگرند بدان ایمان نمی آورند و چون نزد تو آیند، با تو به مجادله پردازند. کافران می گویند که اینها چیزی جز اساطیر پیشینیان نیست).

و سوره نحل آیه 24 آمده است:

” و اذا قیل لهم ماذا انزل ربکم قالو اساطیر الاولین “

(چون به آنها گفته شود: پروردگارتان چه چیز نازل کرده است ؟ گویند: افسانه های گذشتگان).

همچنین واژه اسطوره در “اوستا” به معنای دروغ بکار رفته است. در اوستا “میث” به معنی دروغ و “میثَ اوخته” به معنای گفته دروغین است؛ در پهلوی به ” میتُخت” و “دروغ گوشن” برگردانده شده است. در یونانی ، “میث، موث” به معنای افسانه و داستان ، از این واژه اوستایی و “موئولوگیا” (انگلیسی mythology) درست برگردانده میتخت استو در عربی، به گونه های “متوع” : دروغ گفتن؛ “مذاع” : دروغگو ؛ “مذیذ” : دروغگویی راه یافته است.[5]

2-1- تعاریف اسطوره

در تعریف واژه اسطوره ، با آنکه بسیار گفته اند و نوشته اند اما تعریف دقیق، واضح و روشنی ندارد. برخی این واژه را به معنای افسانه و تاریخ کاذب گرفته اند، یعنی به معنای داستانی درباره ی رویدادی در گذشته که ما آن را نادرست بدانیم. وقتی می گوییم فلان واقعه، اساطیری است معنی اش این است که آن واقعه هرگز روی نداده است. ولی اسطوره در حکمت الهی معنائی دیگر دارد و عبارت است از وسیله ضبط رموز دینی و نشان دادن حقایق نادیدنی به شکل چیزهای دیدنی. این تعریف همانند آن نظر متداول میان انسان شناسان است که می گویند؛ اسطوره، داستانی مقدس است.” [1]در بسیاری از تعابیر و تفاسیر از واژه اسطوره را اگر به دو بخش کنیم، تضاد در تعاریف بهتر نمود می یابد.

{نخست تعریف علمای اسطوره شناس معاصر که در آن معنایی رمزی می یابند و دو دیگر تعریف مرسوم و متداول تا زمان حاضر که آن را “بی معنی” پنداشته است، یا درست بگویم بعضی از واژه اسطوره (myth) فقط داستانی موهوم (fiction fable) مراد می کنند.}[2]

واژه اسطوره در میان دانش های اجتماعی ، مردم شناسی توجه بیشتری را به خود جلب کرده است و هر کدام از گونه های مردم شناسی، از دیدگاه تحول گرایی، اشاعه گرایی، کارکرد گرایی و ساخت گرایی تعریف و تحلیل خاصی از اسطوره ارائه کرده اند[3]. در ادامه به تعدادی از تعاریف دانشمندان که به نوعی به اسطوره پرداخته اند، می پردازیم.

[1] – ادموند لیچ و لوی استروس؛ حمید عنایت؛ چاپ دوم؛ تهران؛ انتشارات خوارزمی؛ 2536، ص 86

[2] – ستاری، جلال؛ اسطوره در جهان امروز، تهران؛ نشر مرکز؛ 1376؛ص 5

[3] – بلوکباشی، علی؛ اسطوره در اندیشه و بیان اسطوره شناسان برجسته جهان؛ کتاب ماه؛ شماره 25 و 26؛ مهر و آبان 1379؛ ص23

[1] – کراپ؛ لکساندر، درآمدی بر اسطوره شناسی، جهان اسطوره شناسی I ، جلال ستاری، تهران، نشر مرکز، 1377، ص1

[2] – کزازی ؛ میرجلال الدین، رویا، حماسه ، اسطوره؛ تهران؛ نشر مرکز؛ 1372، ص1

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...