کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



1)برید عقل ترا كی برد به ملك صفا      كه دل هنوز به بازار صورتست ترا

برید : به فتح اول و كسر ثانی معرّب بریده دم است و آن استری باشد یا اسبی كه دم او را ببرند برای نشان و بعضی گویند كه تیز رفتار می‌شود و به مقدار دو فرسنگ نگاه دارند به جهت خبر بردن سلاطین. الحال آن شخص را گویند كه بر آن سوار شده خبر برد و در این زمان، نامه‌بر و پیک را گویند (غیاث). هم اكنون در كشورهای عربی، برید به جای پست Post به كار می‌رود. در باره‌ی ریشه‌ی «برید» اختلاف است كه از كلمه‌ی یونانی (Veredus) یا «بردن» فارسی و یا واژه‌ی دیگر گرفته شده است (برای توضیح بیشتر به مقاله‌ی «بحثی در باره‌ی برید و ریشه‌ی آن» از استاد مرحوم دكتر محمد آبادی باویل، نشریه‌ی دانشكده‌ی ادبیات تبریز، سال 29، شماره‌ی 122، ص 208-239 مراجعه شود). در بیت فوق قاعدتاً باید در مفهوم دلیل و راهنما به كار رود تا بتواند آدمی را راهنمایی و همراهی كند.

عقل‌ : خرد و دانش و قوتی كه نفس انسان بدان وسیله تمییز دقایق كند و آن را نفس ناطقه گویند. عقل در اصل به معنی بند در پا بستن، چون خرد و دانش مانع رفتن طبیعت آدمی می‌شود به سوی افعال ذمیمه، لهذا خرد و دانش را عقل گویند.

صفا : پاكی و در اصطلاح خلوص از ممازجت طبع است و دوری از مذمومات است و صفا از صفات انسان است و آن را اصلی است و فرعی، اصلش انقطاع دل است از اغیار و فرعش خلوت است از دنیای غدار.(فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی. ص 531)

بازار‌ : محل خرید و فروش كالا، در زبان پهلوی واچار و در اوستایی آباچاری آمده است. پرتقالی‌ها این كلمه را از ایرانیان گرفته‌اند كه از این رهگذر كلمه در زبان فرانسه نیز وارد شده است.(برهان، حاشیه)

صورت : تمثال، عكس و مجازاً ظاهر هر چیزی.

برید عقل : اضافه تشبیهی، به عبارتی عقل به دلیل و راهنمایی همانند شده است كه آدمی را به سر منزل مقصود هدایت می‌كند.

ملك صفا : اضافه تشبیهی.

كی : استفهام انكاری.

بازار صورت : كنایه از دنیا كه محل اعمال فریبنده‌ی ظاهری است و با نماد آراسته‌ی خود آدمی را سرگرم و فریفته‌ی خود می‌كند.

معنی بیت: پیک و دلیل خرد هیچگاه نمی‌تواند ترا به ملك یكرنگی و صفا رهنمون شود، برای اینكه دل تو هنوز فریفته‌ی این دنیای ظاهر است.

2)نه طفل راهی از آواز و شكل دل برگیر           كه پیل را سر و شكل است و پشّه را آوا

طفل راه : كنایه از نوآموز، كودكی كه تازه راه رفتن را یاد گیرد، نومرید.

باز بود آن صبح دولت روز او    طفل ره شد عقل پیر آموز او

دل بر گرفتن : قطع علاقه كردن، اعراض نمودن، ترك كردن.

بیت پیل و پشّه آرایة طباق به كار رفته است و شكل و آواز تناسبی با كودك دارد. بدین معنی كه طفل را با اشكال و اصوات سرگرم می كنند./ صنعت لف و نشر مشوش؛ پیل به شكل و پشه به آواز برمی گردد.

معنی بیت: تو كودك نوپا و مبتدی سلوك نیستی تا به ظواهر و اشكال دل بندی. پس سعی كن از این مظاهر فریبنده رخ بر تابی، زیرا فیل با همه تنومندی جز هیكل و ظاهری بیش نیست و پشه هم جز صدایی ندارد.

«یعنی مظاهر بزرگ دنیا، شكل و هیكلی بیش نیست و مظاهر كوچك جز صدایی نیست كه در هر حال سزاوار دل بستن نیستند» (دكتر احمد شوقی نوبر)

3)ترا كه نقش سه روح آمدست عذرت هست     كه از جهان نَدب عمر مانده‌ای عذرا

سه روح : موالید ثلاثه كه حیوان، نبات و جماد باشد (برهان).

به چار نفس و سه روح و دو صحن و یک فطرت                   به یک رقیب و دو فرع و سه نوع و چار اسباب

(تعلیقات دیوان مجیر، به نقل از خاقانی)

نَدب : داو كشیدن بر هفت در باز نرد و آن را به عربی عذرا خوانند و اگر از هفت بگذرد و به یازده رسد آن را تمامی ندب و داوفره گویند و به عربی وامق خوانند و چون به هفده رسد آن را دستخون گویند و اگر از دستخون گذرد حكم اول پیدا می‌كند چه داو بر هجده نمی‌باشد.

در گرو عشق او جان و دلی داشتم                  در سه ندب دستخون، هر سه نگارم ببرد

(فرهنگ لغات و تعبیرات به نقل از از برهان)

عذرا : در اصطلاح نرد قدیم كسی كه یازده نوبت متوالی از حریف می‌برد و سه برابر آن چه حریف گرو می‌گذاشت، می‌ستد و هر گاه از حریف دوم هم یازده نوبت می‌برد، می‌گفتند وامق برد و دو برابر آنچه داشت می‌ستد (حاشیه مرحوم خزائلی بر بوستان).

چنین به نظر می‌رسد كه در این بیت عذرا در معنی فوق مورد نظر نیست و می توان گفت كه در ارتباط با ندب، ایهام تناسب است. با توجه به مقاله استاد دكتر رشید عیوضی با عنوان: (نكته‌ای در بوستان سعدی) «عذرا- انداختی» نشریه دانشكده‌ی ادبیات و علوم انسانی تبریز، سال بیست و ششم، شمارة 110 تابستان 53، ص 213-221 ) واژه‌ی عذرا را در معنی آشكارا دانست:

به دعوی چنان ناوك انداختی                  كه عذرا به هر یك، یک انداختی

(بوستان)

برفت روز تو چون طفل خرّمی، آری               نشاط طفل نماز دگر بود عذرا

(خاقانی)

نقش آمدن، ندب، عذرا با هم مراعات نظیر دارند.

عذر و عذرا جناس زاید دارند.

در ضمن واژه‌ی سه روح نیز می تواند در ارتباط با نقش آمدن و اصطلاحات بازی نرد ایهام تناسب باشد. به این معنی كه تخته نرد را در قدیم به سه طاس بازی می‌كردند. جایی ازرقی هروی گوید:

گر شاه سه شش خواست، دو یک زخم افتاد       تا ظن نبری كه كعبتین داد نداد

آن زخم كه كرد رای شاهنشه یاد                     در حضرت شاه روی بر خاك نهاد(2)

میان عذر و عذرا صنعت اشتقاق و جناس مذیل هست.

معنی بیت: تو كه هر سه مرحله جماد و نبات و حیوان را سركرده‌ای و به مرحله‌ی كمال زندگی رسیده‌ای، دیگر چه بهانه و عذری داری؟ زیرا كه آشكارا از جهان هستی، تنها آخرین داو بازی عمر را انجام می‌دهی و علناً بر سر عمر باز مانده از جهان گرو بسته‌ای.

4)پدید نیست كه تا كی بوی ز مستی حرص                در این رباط كهن، همچو ماه نو رسوا

رباط كهن : كنایه از دنیا / ماه نو (تركیب وصفی). هلال .(لغت‌نامه)

رسوا : رسوا شده (صفت مفعولی مركب)، فاش شده، بر سر زبانها افتاده، ظاهر و آشكار شده، از پرده بدر شده (فرهنگ لغات و تعبیرات به نقل از لغت‌نامه)

رسوایی ماه نو : ماه نو علاوه بر شكل ظاهری‌اش كه بسیار لاغر و باریک میان است، به علت تعیین ایام ماه های قمری مخصوصاً ماه رمضان و شوال كه نزد مسلمین اهمیت فراوان داشته، قابل اشاره است، چرا كه قدما برای تعیین ورود به ماه روزه و تعیین ورود هلال ماه شوّال (عید فطر) از افرادی كه دید چشم آنان قوی بوده و می‌توانسته در آسمان هلال ماه را رؤیت كند استفاده می‌كرده‌اند.

چون ماه نو را همه با انگشت به یكدیگر نشان می‌داده‌اند، ماه نو را رسوا خوانده است:

به همه كس بنمایم خم ابرو كه تو داری             ماه نو هر كه ببیند به همه كس بنماید

مستی حرص: اضافه مسبب به سبب

معنی بیت: معلوم نیست كه در این دنیای كهن تا كی به سبب حریص بودن مثل ماه نو، انگشت‌نمای این و آن خواهی بود؟! (دكتر احمد شوقی نوبر).

5)زمین چون گلخن و گردون چو طاق گرمابه است                 تو در میان جنب از همدمی كام و هوا

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

گلخن : 1)تون گرمابه، 2)مزبله‌ی تون حمام، 3)جایی كه خس و خاشاك در آن ریزند، مزبله (با تلخیص از معین).

زمین : از لحاظ پستی و دنائت و فرومایگی به گلخن گرمابه كه پست‌ترین جای حمام و جای كثیف و محل انباشتن هیزم است تشبیه شده است.

طاق گرمابه : در قدیم گرمابه‌ها را با نقوش و صور می‌آراستند تا در نظر بینندگان و روندگان به گرمابه زیبا جلوه نماید. مانند كاشی كاریهای امروزی. از این جهت آسمان را از لحاظ زیبایی و درخشندگی ستارگان و شاید رنگ آبی آسمان به طاق گرمابه كه با كاشیهای لاجوردی و نقوش و صور و آینه آراسته گردیده تشبیه كرده است.

بین گلخن و گرمابه : بین جنب و گلخن و زمین (كه محل پستی و فرومایگی است) تناسب و مراعات النظیر وجود دارد.

بین گردون و هوا (در معنی غیر مراد آن یعنی هوایی كه نفس می‌كشیم) و همچنین دم، ایهام تناسب وجود دارد.

معنی بیت: دنیای پست مانند مزبله تون حمام و جای كثافات و خس و خاشاك و آسمان آبی زیبا با ستارگان درخشنده‌اش مانند طاق مزین به كاشیهای لاجوردی و نقوش و آینه‌ی حمام است و تو در این میان (و یا در میان زمین و آسمان) به سبب كامرانی و پیروی از هوی و هوس، آلوده و مانند شخص جنب هستی.

6)برآر غسل و ازو درگذر كه صاحب دل          میان گلخن و گرمابه كم كند مأوا

بین غسل و گلخن و گرمابه مراعات النظیر وجود دارد.

معنی بیت: خودت را تطهیر و پاكیزه گردان و گلخن و زمین و آسمان مانند طاق گرمابه را رها كن، چرا كه شخص صاحب دل در جاهای پست و در میان گلخن و گرمابه (زمین و آسمان) آرامش ندارد و این جاهای حقیر را پناهگاه دائمی خود قرار نمی دهد.

7)به راستی رسی اندر جهان وحدت از آنك                 الف به راستی از با و جیم گشت جدا

به : به سبب

وحدت: یگانه شدن و تنهایی و یكی بودن (غیاث) اینجا بیشتر معنی عرفانی آن در نظر است كه وحدت در مقابل كثرت است.

جهان وحدت: اضافه توضیحی یا بیانی.

اشاره به صورت ظاهری حروف الف و ب و ج، كه الف كشیده و راست ولی ب و ج خمیده هستند. الف اشاره به عالم وحدت و مقام الوهیت و صادر اول از مصدر كل جهان (ذات ربوبی) دارد مقایسه شود با:

نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار                چه كنم حرف دگر یاد نداد استادم

(حافظ)

مصرع دوم تمثیل است برای مصرع اول

معنی بیت: به سبب راستی به جهان یگانگی می‌رسی و از جهان اشیاء متكثر به جهان وحدت كه در آنجا برای كثرت و ناراستی جایی وجود ندارد قدم می‌گذاری، همچنانكه الف به سبب راستی و دور بودن از هر گونه كجی و انحنا از ب و ج جدا و متمایز شده است.

8)تو راست شو چو نی و مرگ به شمر ز حیات   كه نی چو زیست شكر بخشد و چو مرد نوا

نی : 1-گیاهی از تیره گندمیان كه از ساقه‌هایش ابزار مختلف (سبد، حصیر، نیلبك) می‌سازند. 2-نیشكر،  3-سازی است بادی كه از چوب یا نی می‌سازند (با تلخیص. معین)

در گسترش معنای بیت قبلی باز به راستی تأكید می كند و به شكل ظاهری نی كه چون الف راست است توجه می كند و مرگ و حیات پر ارزش و پر شهد آن را به جهت راستی می‌داند. (حسن تعلیل)، چرا كه نی موقع روییدن و حیات در زندگی شكر می‌دهد و بعد از جدا شدن از نیستان و مرگ ظاهری، حیات معنوی می‌یابد و با نواهای خود كام شنوندگان را شیرین می‌سازد. (مرگ برای راستان حیاتی دوباره است).

بین نی و شكر و نوا مراعات النظیر وجود دارد

بین مرگ و حیات و زیست و مردن تضاد وجود دارد.

9)درین نشیب كه هست از صفت چو دیگ تهی           بسان كاسه دون همتان نشین تنها

نشیب : 1-سرازیری، مقابل فراز. 2-زمین پست (معین). اینجا استعاره از دنیای پست است. شاعر با آوردن دیگ و كاسه مراعات النظیر ایجاد كرده است.

كاسه: مجاز به علاقه‌ی جزء و كل؛ سفره و خوان

تنها نشستن كاسة دون همتان: كنایه از نرسیدن دست دیگران و متمتع نشدن دیگران از كاسه و سفرة افراد، فرومایه و خسیس.

شاعر توصیه به عزلت و دوری از خلق می‌كند و می گوید:

معنی بیت:‌در این دنیای پست كه مانند دیگ تهی، توخالی و هیچ و پوچ است؛ گوشه گیری و عرلت پیش گیر و مانند سفرة دون همتان از دسترس خلق دور باش.

10)به شام و صبح كه خصم تواند دل چه نهی     كه این غراب سرشت است و آن تذر و لقا

غراب: در عربی زاغ را گویند (غیاث). غراب سرشت: كنایه از تفرقه انداز، بی وفا (فرهنگنامه شعری).

تذرو: به معنی خروس صحرایی، و به دال مهمله نوشتن و خواندن و به معنی كبك گفتن خطاست (از جهانگیری و فرهنگ حكیم نورالدین به نقل از غیاث) و در سراج اللغات از فرهنگ قوسی نقل كرده كه تذرو به ذال معجمه مرغی است از جنس ماكیان و خروس كه در بیشه‌ی استرآباد و مازندران بسیار باشد و به غایت خوشرنگ بود (غیاث)

تذرو لقا: كنایه از سپیدروی (فرهنگنامه شعری)

شاعر با توجه به معنای دیگر تذرو لقا كه كنایه از سپیدروی است به همراه واژگان غراب و شام و صبح، تناسب زیبایی را خلق كرده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-10-01] [ 10:38:00 ب.ظ ]




1-1. پرسشهای اصلی…………………………………………………………………………………………………..2

2- فرضیه ها…………………………………………………………………………………………………………..3

3- ضرورت انجام تحقیق…………………………………………………………………………………………..4

4- هدفها و کاربردهای مورد انتظار از انجام تحقیق……………………………………………………….4

فصل اول ( کلیات )………………………………………………………………………………………………..5

شرایط اجتماعی ، سیاسی ، و فرهنگی دوران دو شاعر…………………………………………………..6

1- دوران انقلاب مشروطه……………………………………………………………………………………….6

1-1. نگاهی به عوامل دخیل در پیروزی انقلاب مشروطه……………………………………………….7

1-2. برجسته ترین ویژگیهای و مؤلفهای ساختاری شعرهای سیاسی اجتماعی مشروطه………8

2- مشروطه تا سقوط رضاخان ……………………………………………………………………………….8

3- به حکومت رسیدن محمدرضا پهلوی تا کودتای 28 مرداد 1332 ………………………………..9

3-1.رخدادهای ادبی وفرهنگی این دوره(به حکومت رسیدن محمدرضاپهلوی تا کودتای 28 مرداد 1332)…9

4- کودتا 28مرداد تا انقلاب اسلامی در 1357……………………………………………………………10

4-1. رخدادهای ادبی – فرهنگی این دوره (کودتا 32 مرداد تا انقلاب 1357)………………….11

5- انقلاب 1357 تا پایان جنگ تحمیلی میان ایران و عراق ………………………………………..11

5-1. برخی وقایع مهم در این دوره (انقلاب 1357 تا پایان جنگ تحمیلی)………………………12

6- دوران سازندگی پس از جنگ تحمیلی……………………………………………………………….12

6-1. دو شاخة مجزا در فضای پس از جنگ…………………………………………………………….13

فصل دوم ( ژاله قائم مقامی)……………………………………………………………………………….15

مختصری از زندگی نامة ژاله قائم مقامی……………………………………………………………16

1- توجه به ائمه اطهار……………………………………………………………………………………….17

2- عشق…………………………………………………………………………………………………………..19

3- محبت به فرزندان……………………………………………………………………………………….22

4- تحصیل و تعلیم و تربیت………………………………………………………………………………..24

5- انتقاد از شرایط زنان…………………………………………………………………………………..25

6- سخن گفتن با اشیاء بی زبان………………………………………………………………………..28

7- مرگ عزیزان……………………………………………………………………………………………..32

8- چند زنی…………………………………………………………………………………………………….38

9- طلاق………………………………………………………………………………………………………..36

10- آزادی خواهی و پیگیری حقوق زنان……………………………………………………………38

11- انتقاد از بخت و اقبال………………………………………………………………………………..41

12- مرد………………………………………………………………………………………………………..44

13- زن…………………………………………………………………………………………………….47

14- ازدواج……………………………………………………………………………………………………51

فصل سوم (سیمین بهبهانی)…………………………………………………………………………54

مختصری از زندگی نامة سیمین بهبهانی…………………………………………………………..55

1- توجه به ائمه اطهار………………………………………………………………………………….56

2- عشق……………………………………………………………………………………………………..59

3- محبت به فرزندان……………………………………………………………………………………62

4- تحصیل و تعلیم و تربیت……………………………………………………………………………64

5- انتقاد از شرایط زنان…………………………………………………………………………………66

6- سخن گفتن با اشیاء بی زبان…………………………………………………………………..69

7- مرگ عزیزان…………………………………………………………………………………………..73

8- چند زنی……………………………………………………………………………………………….77

9- طلاق…………………………………………………………………………………………………..79

10- آزادی خواهی و پیگیری حقوق زنان………………………………………………………..81

11- انتقاد از بخت و اقبال……………………………………………………………………………84

12- مرد…………………………………………………………………………………………………….86

13- زن……………………………………………………………………………………………………..90

14- ازدواج…………………………………………………………………………………………..93

15- موضوعات دیگر………………………………………………………………………………….95

فصل چهارم ( تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر)……………………………………………..97

1- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع توجه به ائمه اطهار…………………….98

2- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع عشق……………………………………….99

3- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع محبت به فرزندان……………………101

4- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع تحصیل وتعلیم و تربیت…………….103

5- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع انتقاد از شرایط زنان…………………105

6- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع سخن گفتن با اشیاءبی زبان………..107

7- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع مرگ عزیزان…………………………110

8- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع چند زنی……………………………….112

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

9- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع طلاق…………………………………..113

10- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع آزادی خواهی وپی گیری حقوق زنان….115

11- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع انتقاد از بخت و اقبال……………117

12- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع مرد……………………………………118

13- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع زن…………………………………….120

14- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع ازدواج………………………………123

15- مقایسه ی دو شاعر به لحاظ گستردگی موضوع…………………………………..125

فصل پنجم (نتایج )……………………………………………………………………………….126

نتایج این تألیف …………………………………………………………………………………127

کتابنامه……………………………………………………………………………………………….130

چکیده:

مقایسه، یکی از روش های مؤثر برای شناساندن بهترشاعران و نویسندگان و آثارشان به مخاطبان وعلاقه مندان می باشد. بخصوص مقایسه ی دو شاعر با اشتراکات متعدد، که می تواند تاثیر مسائل گوناگونی چون ، جنسیت ، وقایع شخصی واجتماعی ،شرایط مکانی وزمانی و… را در نحوی سرودن اشعار ، به درستی نمایش دهد . که در مورد این دو شاعر زن بودن ، مادر بودن ، مطلّقه بودن و … باعث به وجود آمدن برخی مضامین مشترک و تفاوت در دید و جهانبینی باعث ایجاد تفاوت در نگاه به مسائل گوناگون و ارائه آنها شده است . در این تالیف سعی شده با بهره گرفتن از بررسی اشعار دو شاعر، واقعیت های تاریخی ، اطلاعات موجود از زندگی ایشان و اظهار نظرها و دیدگاه های بزرگان ادبی آگاهی و بینش گسترده و عمیقی نسبت به این دو شاعر معاصر ایجاد شود.

مقدمه:

1- تعریف مسأله و بیان سؤال های اصلی تحقیق

شعر دوره ی معاصر به جهت ساختاری و محتوایی، اهمیت ویژه ای داشته و از سوی دیگر حضور زنان شاعر و صاحب سبک و اهل فکر در عرصة شعر و ادب فارسی معاصر از مباحث مهم ادبی ، تربیتی و فرهنگی محسوب می شود ، و بدونه شک ، نگاه خاص زنان جامعه به مباحث مهم اجتماعی و ادبی ، از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. از این جهت به دلیل جایگاه مهم ادبی ژاله قائم مقامی و بازتاب مضامین مهم اجتماعی درشعر او و همچنین جایگاه ادبی سیمین بهبهانی و حضور پر رنگ مضامین فرهنگی و اجتماعی ، در شعر ایشان باعث اثرگذاری این دو شاعر در جریان های شعری می باشد ، برای مثال تأثیر سیمین در شعر معاصر و به ویژه قالب غزل به اندازه ای است که او را ((نیمای غزل)) نامیده اند بنابراین تحلیل محتوایی اشعار آنها به ویژه به صورت مقایسه ای لازم و ضروری می نماید ، و در این تألیف به دنبال این مسأله خواهیم بود.

1-1- پرسش های اصلی

الف. مهمترین ویژگیهای شعری ژاله قائم مقامی چیست ، و چه مضامین مهمی در شعر او بازتاب یافته است ؟

ب. مهمترین ویژگیهای شعری سیمین بهبهانی چیست ، و چه مضامین مهمی در شعر او بازتاب یافته است؟

ج. محتوای اشعار این دو چه شباهتهایی دارند؟

د. محتوای اشعار این دو چه تفاوتهایی دارند؟

2- فرضیه ها

الف . به دلیل اینكه در زمان ژاله قائم مقامی زن هنوز جایگاه واقعی خود را در جامعه نیافته بود ژاله از طریق تمثیل و گفتگو و مناظره سعی كرده مضامین مهم اجتماعی و بویژه محرومیت زنان جامعه خود را به خوبی در شعر خود بیان كند.

ب . سیمین بهبهانی در اشعاری توانسته هم جنبه های ادبی را در شعر بازتاب دهد و هم مضامین مهم روزگار خود و از جمله مباحث زنان ، جنگ تحمیلی و سایر موضوعات مهم را به شكل هنری با احساس و عواطف تند زنانه و مادرانه بازتاب دهد.

پ . شباهتهای این دو شاعر در بازتاب مضامین اجتماعی ، مضامین مربوط به زنان و نیز عواطف تند زنانه است و هر دو شاعر اجتماعی محسوب  می شوند.

ت . اگر چه این دو شاعر دارای شباهتهای فراوانی هستند ولی به دلیل تفاوت در دوره زندگی و شرایط حاكم ، در نوع مضامین ، تفاوتهایی دارند. برای مثال ژاله قائم مقامی از نظر قالب بیشتر سنتی است ولی سیمین بهبهانی از قالبهای نو نیز بهره برده است و نگاه او به مضامین اجتماعی امروزی تر است.

3- ضرورت انجام تحقیق

علی رغم اهمیتی که این دو شاعر در شعر معاصر داشته اند چندان مورد توجه محققان قرار نگرفته اند ، برای بیان اهمیت این دو شاعر همین بس که سیمین را ((نیمای غزل)) نامیده اند و ژاله را نخستین زنی که اشعارش کاملاً رنگ و بوی زنانگی دارد . به دلیل همین جایگاه خاص ادبی و تأثیرات اجتماعی و فرهنگی که ( به واسطه ی موضوعاتی که در اشعار خود به کار گرفته اند ) بر مخاطبان و شاعران به جای گذاشته اند بررسی و مقایسه ی شعر دو شاعر ضروری می نماید.

4- هدف ها و كاربردهای مورد انتظار از انجام تحقیق

هدف از انجام این پژوهش ایجاد شناختی جامع تر و گسترده تر نسبت به ژاله قائم مقامی و سیمین بهبهانی و مقایسه ی محتوایی آنان می باشد تا با بهره گرفتن از نتایج این تألیف مخاطبان را با دیدگاه ها و تفکرات این دو شاعر بیشتر آشنا کنیم .

بدیهی است که از نتایج پایان نامه در تدوین كتب درسی و آموزش به شاعران جوان تر ، و نیز كاربرد رسانه ای می توان سود جست.

فصل اول: کلیات

شرایط اجتمای ، سیاسی و فرهنگی دوران دو شاعر:

دوره ی مورد بحث ما ، سال 1262 ش (تولد ژاله قائم مقامی ) تا به امروز را در بر می گیرد که در این مدت اتفاقات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی مهمی روی می دهد .

ژاله (( زمانی که دوازده ساله بود ناصرالدین شاه به جرم فسادها و خیانت هایش به دست میرزا رضا کرمانی به قتل رسید (1313ق) بیست و سه ساله بود که فرمان مشروطیت را مظفرالدین شاه در شرایط بحرانی امضا کرد (1324ق) و6 ماه پس از آن درگذشت . در بیست و شش سالگی ژاله ، محمد علی شاه قاجار به سبب خودکامگی و مخالفت با مشروطه عزل شد (1327ق) . او شاهد دورۀ هفده ساله پادشاهی نابسامان احمد شاه (1327-1344ق) ، مخالفت مستقیم روس و انگلیس ، جنگ جهانی اول (1332ق/ اوت 1914 میلادی ) ، دوره شانزده ساله شاهی رضا شاه پهلوی و اقتدار فردی او (1304- 1320شمسی ) و پنج سال ازآغاز دوره پادشاهی شبه مدرن فرزند او ، محمد رضا شاه بود . بدین ترتیب در فاصله 63 سال زندگی ژاله ، 6 پادشاه روی کار آمدند . ))[1]

سیمین نیز در دوران حیات خود شاهد وقایع مهمی بوده است ، از جمله پادشاهی رضا شاه پهلوی و فرزندش محمدرضا شاه ، جنگ جهانی دوم، کودتای 28 مرداد 1332 ،حوادث قبل و بعد انقلاب اسلامی ، جنگ تحمیلی هشت ساله میان ایران و عراق ، پیشرفتهای چشم گیر سالهای اخیر جهان و ایران و… .

اما اگر بخواهیم دوران این دو شاعر را به دوره های کوتاه تر تقسیم و به صورت عمیق تر به این دورها بپردازیم ، چند دوره را می توان نام برد:

1- دوران انقلاب مشروطه

(( در دوران معاصر تحول اجتماعی مهمی که می توانست تفکر و در نتیجه سبک را تغییر دهد انقلاب مشروطه بود ، انقلاب مشروطیت یکی از مهمترین عوامل تغییرات اجتماعی و سیاسی و مخصوصا فرهنگی در تاریخ ایران است و از این رو مهمترین تغییر سبکی را در پی داشت که سبک نو در شعر و نثر باشد ، به این معنی که یکسره ادبیات –هم به لحاظ فکری و هم به لحاظ صوری به دو بخش کهن و نو تقسیم شد. هیچگاه بین سبکهای ادبی پیش تا این حد اختلاف نبوده است.))[1]

در دوران مشروطیت ((به لحاظ فکر، این عقیده که شعرفقط باید به مطالب خاصی از قبیل عشق و عرفان مدح و هجو بپردازد از میان می رود و مخصوصاً توجه به مسائل اجتماعی و سیاسی و مسائل روز در شعر باب می شود . توجه به ایران باستان ، آزادی نسوان ، تنفر از دیکتاتوری ، شور تجدد و تجدید حیات از موضوعات رایج شعر این دوره است . ))[2]

(( از همان آغاز مشروطیت وضع زنان ایران همیشه مورد توجه و اعتراض روشنفکران ایران بود ، و در این کوششها ، شعرا و نویسندگان درصف اول قرار داشتند . لاهوتی ، ایرج ، عشقی ، پروین ، کمالی ، بهار ، شهریار و دیگران هر یک اشعار زیبا و فراوانی را به مساله زن وقف و همگی با موهومات و خرافات و تعصباتی که بر دوش زنان سنگینی می کرد مبارزه و جهاد نموده اند .))[3]

1-1- نگاهی به عوامل دخیل در پیروزی انقلاب مشروطه[1]

الف. تأسیس چاپخانه: با تجهیز ایران به صنعت چاپ زمینه برای تأسیس روزنامه ها و در نتیجه نوشتن و انتشار مقالات نیز مهیا شد.

ب. مطبوعات

پ. اعزام محصل به فرنگ

ت. تأسیس مدارس جدید : از عوامل دیگر تحول فکری و فرهنگی که جزو مقدمات پیروزی انقلاب مشروطیت تواند بود، تأسیس مدارس جدید است . نخستین و مهمترین این مدارس ، دارالفنون ، به همت والای میرزا تقی خان امیر کبیر… بنا شد.

ج. روشنفکران : مراد از اصطلاح (( روشنفکر )) در این مبحث ، اعم از روحانی ، غیر روحانی نویسنده و خطیب است.

1-2. برجسته ترین ویژگیها و مؤلفهای ساختاری شعرهای سیاسی – اجتماعی مشروطه[1] :

الف. عدول نسبی از بیان ادیبانه و اشرافی شعر درباری و قدمایی و گرایش به بیانی ساده ، صریح ، مردم پسند ، سرشار از واژگان ، اصطلاحات و تعبیرات فرنگی و روزنامه ای .

ب. پرهیز نسبی از توصیف گری های سنتی و تصویر سازیهای ذهنی و پیچیده و طبعاً گرایش به توصیفات واقعه گرا ، ساده و عینی از چشم اندازهای زنده و تپنده روزگار .

ج. رویکرد به عواطف و اندیشه های تند و تپشناک اجتماعی ، سیاسی ، ملی و میهنی

د. تجدد سنت مابانه در زمینة فرمها و قالبهای شعری

[1] محمد رضا روزبه ، شعرنوفارسی (شرح ،تحلیل ،تفسیر)، چاپ اول ،تهران، حروفیه ،1383 ،ص79-80 .

[1] هرمز رحیمیان. ادوار نثر فارسی( از مشروطیت تا انقلاب اسلامی) ،چاپ سوم ، تهران ،سمت،1384، ص3 .

[1] سیروس شمیسا ، سبک شناسی شعر،چاب اول از ویرایش دوم، تهران ، میترا ، 1383 ،  ص327 .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:37:00 ب.ظ ]




مقدمه……………………………….. 2

فصل اول کلیّات تحقیق

1-1- پرسش اصلی تحقیق (مسأله‌ی تحقیق)……………………………….. 3

1-2- بیان مسأله……………………………….. 3

1-3- سوابق مربوط………………………………… 4

1-4- فرضیه‌ها……………………………….. 4

1-5- اهداف تحقیق………………………………… 4

1-6-  روش کار………………………………… 5

1-7- روش گرد آوری اطلاعات…………………………………. 5

فصل دوم تعاریف و مفاهیم

2-1- تاریخچه مختصر ادبیات تطبیقی (= مقایسه‌ای) ازآغاز تا امروز…………… 6

2-2- تعریف و توصیف سبک………………………………….. 9

2-3- سبک همان خود شخص است…………………………………. 9

2-4- تعریف شارل بارلی از سبک شناسی………………………………… 10

2-5- تعاریف سه گانه سبک………………………………….. 11

2-5-1- نگرش خاص………………………………….. 11

2-5-2- سبک………………………………….. 16

2-5-3- سبک «عدول از هنجار زبان است»………………………………… 20

2-6- مقصود ریفاتر ساخت گرای معروف از خلاف انتظارها…………..21

2-7- نسبت زبان با ادبیات…………………………………. 22

2-8- نظر فرمالیست‌های روسی درباره زبان روزمره و زبان ادبی……………. 27

فصل سوم نگاهی به زندگی و آثار مسعود سعد خاقانی

3-1- مسعود سعد و چند سرنوشت مشابه……………………………….. 28

3-2- درباره منظومه‌ی شیلان اثر لرد بایرون………………………………… 29

3-3- درباره‌ی خاقانی و اشعار حبسیّه او………………………………… 30

3-4- تفاوت سبک مسعود با شاعران پیش از خود…………………………… 33

3-5- لحن خاقانی و لحن مسعود سعد در قصیده‌های حبسیّه……………… 37

3-6- تفاوت سبک از طریق مقایسه قابل ادراک است……………………….. 39

3-7- سبک‌های مختلف شعر فارسی………………………………… 40

3-8- درباره‌ی قصیده ترسائیه خاقانی………………………………… 41

3-9- توجه خاقانی به مسعود ………………………………..47

3-10- سه دبستان شعری در قرن ششم……………………………….. 49

3-11- مختصات اسلوب شعری عهد سلجوقی یا بین بین………………….. 49

3-12- مسعود سعد نماینده سبک عهد سلجوقی یا بین بین……………….. 50

3-13- معاصران مسعود سعد……………………………….. 50

فصل چهارم روش‌های مطالعه‌ی سبک شناسانه

4-1- روش‌های مطالعه سبک شناسانه قصیده‌ی «پستس گرفت همّت من زین بلند جای»….. 58

4-2- بررسی قصیده حصار نای به لحاظ سبک‌شناسی صور خیال…………. 60

4-3- قصیده ای از خاقانی………………………………… 65

4-4- بررسی قصیده‌ی خاقانی به لحاظ سبک‌شناسی صور خیال………. 67

4-5- مقایسه سبک شناسانه‌ی قصیده‌ای از مسعود سعد و قصیده‌ای از خاقانی……. 72

فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهاد

5-1- نتیجه گیری………………………………… 80

5-2- پیشنهاد……………………………….. 82

منابع و مآخذ……………………………….. 84

چکیده:

«سبک، همیشه، از طریق مقایسه قابل ‌ادراک است. چنانکه رنگ‌ها در تقابل یکدیگر، خود را نشان می‌دهند. هر قدر تضادّ رنگ ها بیشتر باشد، تجلّی رنگ ها بیشتر است.  (شفیعی کدکنی،1389: 37)

 گرچه آثار متحد‌المضمون هم‌عصر، قاعدتاً سبک واحدی دارند و اگر احیاناً بین آنها افتراقی باشد لابد از نویسنده یا شاعری است که دارای سبک فردی و شخصی است. مسعود سعد سلمان (440-515) شاعر اوایل قرن ششم و خاقانی (520-595) شاعر اواخر قرن ششم است یعنی بین آنان حدود یک قرن فاصله است و علی‌الّظاهر به نظر می‌رسد که تفاوت چندانی بین اسلوب شاعری آنان نباشد. امّا پس از مطالعات سبک‌شناسانه اسلوب شاعری این دو سخنور در این رساله که بیشتر ‌بر سبک‌شناسی ادبی (بررسی مختصات سبکی و ادبی و فکری) استوار است با توجه به انواع سبک‌شناسی و تعاریف رایج سبک و با توجه به آراء سبک‌شناسانی چون دکتر شفیعی کدکنی، شارل بالی، لئواسپیتزر، ملک‌الشعرای بهار و دکترشمیسا به این نتیجه رسیدم که بین سبک خاقانی یعنی سبک ارّانی (معروف به سبک آذربایجانی) و سبک عهد سلجوقی یعنی سبک بینابین مسعود فرق ظریفی وجود دارد که تا به حال

پایان نامه

 کمتر مورد توجه شارحان قرارگرفته است. از دیگر مباحثی که در این رساله مطرح گردیده ‌است توجه به «چه گونه گفتن» است به جای چه گفتن. امتیاز این نگرش نسبت به متدهای سنتّی مثلاً شرح لغات و مشکلات متون این است که به موازات توجه به چه گفتن باید به «چه گونه گفتن» هم که منجر به شناخت ماهیّت ادبیات و سبک ادبی می‌شود توجه داشت. توجه به «چگونه گفتن» نحوه بیان و چگونگی ارائه‌ مضمون said) (how it is نسبت به چه گفتن(what it is said) مخصوصاً بعد از رواج آرای فرمالیست‌های روسی امروزه در سراسر جهان امری مرسوم است. اکثر شاعران قصیده‌پرداز در مدح ممدوح از بخشندگی و شجاعت و همّت بلند او سخن گفته‌اند. اگر فقط چه گفتن ملحوظ نظر باشد، پس هیچ فرقی در میانه‌ی آنان نیست، حال آن که توجه به چگونه گفتن نشان می‌دهد که مثلاً بسیاری از گردنکشان نظم فارسی مخصوصاً از قرن ششم به بعد کسانی بوده‌اند که در طریق ایهام و مصادیق متعدد آن ایهام تناسب، ایهام تضاد، تبادر، استخدام، اسلوب الحکیم…) مشی می‌کرده‌اند و به موسیقی کلام مخصوصاً انواع سجع (موازنه) تکرار توجه داشته‌اند و همین طور نکات ظریف هنری دیگری روشن می‌شود. اگر بخواهم در یک جمله هدف این رساله را خلاصه کنم آن جمله این خواهد بود که طیف خوانندگان این رساله باید همواره توجه داشته باشند که در ادبیات موضوعات به اسلوب ادبی ارائه می‌شوند و اهمّ مطلب شناخت سبک ادبی است.» (شمیسا،1388:308 و309)

مقدمه:

این پژوهش با عنوان «مقایسه‌ی حبسیّات مسعود سعد و خاقانی شروانی» ضمن بررسی و تحلیل مفاهیم و مضامین مربوط به نوع ادبی حبسیّه در سروده‌های مسعود سعد سلمان و خاقانی شروانی براساس چاپ دیوان مسعود سعد سلمان مصحح دکتر مهدی نوریان و چاپ دیوان خاقانی شروانی مصحّح سید ضیاء الدین سجادی با طرح سؤالات پیشنهادی:

1- چه تفاوت‌های بارز سبکی بین حبسّات مسعود سعد و خاقانی وجود دارد؟

2- اگر بخواهیم برای حبسیّه‌های مسعود سعد از ادبیات جهان نمونه هایی بیاوریم با حبسیّه کدام شاعران شهیر قابل سنجش است؟

3- ضرورت بررسی سبک‌شناسی صور خیال (= سبک‌شناسی بیان) در حبسیّات مسعود و خاقانی چه ضرورتی دارد؟

کوشیده است با فرضیه‌های زیر:

1- حبسیّات مسعود سعد که از شاعران سبک بینابین و عهد سلجوقی که مدّت 18 یا 19 سال از عمر خود را در زندان سو و دهک و قلعه‌ی نای سپری کرده است از حبسیّات خاقانی که تنها اندکی از عمر خود (7 الی 9 ماه) را در زندان سپری کرده است بسیار عاطفی و مؤثر است.

2- به لحاظ سبک‌شناسی لئواسپیتزر و واژگانی که در حبسیّات دو شاعر مزبور به کار گرفته شده است عنوان شاعر شب برای مسعود و عنوان شاعر صبح برای خاقانی برازنده تر است.

3- لحن مسعود به لحاظ سبک‌شناسی از لحن خاقانی عاطفی، صمیمی و سوزناک است و لحن خاقانی به لحاظ نحوه‌ی اداهای بیان مطنطن و فاضلانه و به لحاظ زیباشناسی و بلاغت شعر فارسی نسبت به اشعار مسعود سر است.

به بررسی حبسیّات (= شعرهای زندان) دو شاعر با توجه به دانش سبک‌شناسی و انواع آن و بر پایه نظریات سبک‌شناسان ایرانی و غیرایرانی مانند، بهار، شمیسا، شفیعی کدکنی، محمد جعفر محجوب و شارل بالی و لئواسپیتزر و ماروزو و … بپردازد. به همین منظور پژوهشگر به مطالعه حبسیّات دو شاعر در دیوان چاپ‌های یاد شده پرداخت. شیوه‌ی کار بدین گونه است که تمامی ابیات حبسیّه را از دیوان دو شاعر که به نحوی جلب توجّه می‌کردند در برگه‌هایی یادداشت کرد و سپس به تبیین عناصر سبک‌شناسی این ابیات پرداختم. و ابیاتی را که به سبک آذربایجانی و ارّانی مربوط بودند نیز تشریح نمودم. نتیجه‌ی بازیافت این تحقیق که هزاران فیش است به ما می‌گوید که به لحاظ مختصات زبانی بین سبک مسعود سعد سلمان و خاقانی شروانی هیچ تفاوتی وجودندارد. امّا به لحاظ مختصات ادبی و فکری تفاوت بارزی بین سبک دو شاعر وجود دارد. که در متن پایان نامه به تفصیل تشریح گردیده است.

فصل اول: کلیات تحقیق

1-1- پرسش اصلی تحقیق (مسأله‌ی تحقیق)

1-حبسیات مسعود سعد و خاقانی از منظر سبک‌شناسی چه مختصاتی دارند؟

2- عمده ترین مختصات سبکی (زبانی ،ادبی و فکری) حبسیّات خاقانی و مسعود سعد کدامند؟

2-1- بیان مسأله

یکی از مسائل حائز اهمیت در پهنه‌ی ادبیات فارسی که تا به حال چندان مورد اعتناء قرار نگرفته است و جا دارد که با جامعیتی بیشتر به آن پرداخته شود بررسی متون متحدالمضمون براساس تحقیقی روشمند و علمی است.

حبسیّه یکی از انواع ادب غنایی است که مبدع آن در ادب فارسی مسعود سعد است از آن روی که هیجده سال از عمر خود را در زندان‌های مختلف به باد داده و به تجربه‌ای تدریجی و دراز مدت و درونی دست یافته است. در قله‌های رفیع بی فریاد، مونس او ستارگان است و با کوه وستاره راز می‌گوید. شعر مسعود در حقیقت نمایی که بقول ارسطو اساس ادبیات است، قیامتی است. به واسطه‌ی همین حقیقت نمایی است که با خواندن اشعار مسعود موی برسر خواننده سیخ می‌شود و خواننده با او احساس همدردی (Sympathy) می‌کند و آه‌های پیاپی از سینه‌ی خود بیرون می‌آورد. خاقانی هم که از شاعران همروزگار مسعود است، به قصد زیارت کعبه بدون اجازه‌ی اخستان شروانشاه از شروان بیرون رفت و به مدت هشت ماه درسال 569 یا 570 به زندان افتاد. در زندان پنج قصیده‌ی غرّا سرود، که از همه مهمتر قصیده‌ی ترسائیّه‌ی اوست. عدم توجه به این مسائل بر جامعه شناسی ادبی آسیب وارد می‌کند و ارتباط نسل حاضر را با ادبیات کلاسیک قطع می‌کند. پس با این وصف گستردگی دامنه‌ی موضوع ما را بر آن می‌دارد که جهت تحقیقی روشمند بر بنیاد روش سبک شناختی متون به بررسی مقابله‌ای موضوع حبسیّه در دیوان دو شاعر بپردازیم و سؤالاتی را طرح کنیم تا بر اساس این سؤالات مسیر پژوهشم روشن گردد.

3-1- سوابق مربوط

پیشینه پژوهش در این زمینه و در رابطه با موضوع مورد نظر بسیار اندک و حتی تعداد آن از انگشتان دست نیز کمتر است. در این زمینه تنها منابع فکری ما دیوان خود شعرا و مقدماتی است که مصححین بر این دیوان‌ها نوشته‌اند. مقدمه‌ی دیوان رشید یاسمی، مقدمه‌ی دیوان دکتر مهدی نوریان درباره‌ی اشعار مسعود سعد و گفتار‌های مرحوم بدیع الزمان فروزانفر درباره هر دو شاعر و در این اواخر گزیده‌ی مهم اشعار مسعود سعد به خامه‌ی دکتر شمیسا و گفتارهای عالمانه‌ی دکتر زرین کوب در کتاب با کاروان حلّه درباره‌ی  هر دو  شاعر و از همه مهمتر شرح قصیده ترسائیه خاقانی به قلم ولادیمیر مینو رسکی روسی الاصل با ترجمه‌ی دکتر زرین کوب ومقدمه دیوان و گزیده‌های شادروان دکتر سید ضیاءالدین سجادی از شعر خاقانی و سرچه‌ی آوا و رنگ به قلم دکتر میر جلال الدین کزازی خاقانی شناس معروف چونان خوان گسترده ای برای این تحقیق بوده است وبه بقیه منابع و مراجع 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:36:00 ب.ظ ]




پس از از ابتدانامه سلطان ولد- که به دلیل  عدم دسترسی، مورد مطالعه قرار نگرفت-  یکی از منابع کهن روایی و دست اوّل رسالۀ سپهسالار است. امّا، از آنجا که نویسنده از شاگردان و مریدان مولاناست و در بیان برخی نکات و وقایع اغراق می کند، باور داشت صرف سخن او به دور از اشتباه نخواهد بود. کتاب او سعی در برجسته کردن و برتر نشان دادن شخصیّت مولانا و سپس شمس دارد. وقایع زیر بار ارادت شاگردانه دستخوش تغییراتی می شود و به صورت مدح و مبالغۀ بسیار جلوه گر می شود. بنابراین بهتر است از دیگر منابع مربوط به این موضوع نیز بهره برد و به تطبیق وقایع پرداخت.

ظهور شمس با تحوّل روحی مولانا همراه می شود لیکن کسانی که از بصیرت کافی برای درک این واقعه بی- بهره اند، زبان به طعن می گشایند چون از حقیقت احوال مولانا و شمس بی خبرند. از کیمیا خاتون سخنی اندک به میان می آید و  شخصیّت او در سایۀ ستبر مولانا و سپس شمس  رنگ می بازد. توصیفات کتاب کلّی است.

از دیگر منابع تاریخی دربارۀ موضوع مورد نظر مثنوی ولدی نوشتۀ فرزند مولانا –بهاء الدین- است در این کتاب سرگذشت مولانا و ظهور شمس به زبان شعر به تصویر کشیده شده است. ابتدا نکاتی دربارۀ ویژگی های شمس و مولانا و رابطۀ آن دو ذکر می شود و در ذیل آن ها عباراتی منظوم برای تأیید مطالب آورده می شود. در بیشتر جاهای کتاب شاهد نفوذ و سیطرۀ شمس هستیم.

نویسنده صفاتی را که به اولیا نسبت می دهد برای شمس بر می شمارد و بدین گونه او را از اولیا می داند. به عنوان مثال در قسمتی از کتاب آمده است:

   «در بیان آنکه چنانکه موسی علیه السلام با قوّت نبوّت و عظمت رسالت جویای خضر علیه السلام گشته بود مولانا قدّسنا الله بِسرّه العزیز با وجود چندین فضایل و خصال و مقامات و کرامات و انوار و اسرار که در دور و طور خود بی نظیر بود و مثل نداشت طالب شمس الدین تبریزی قدس الله سره العزیز گشته بود.» (ولد،  33:1376 .)

یکی دیگر از منابع کهن دربارﮤ مولانا و شمس، مناقب العارفین افلاکی است این کتاب که سراسر مدح است، فاقد شکل داستانی و روایی داستان های امروزی است. این کتاب مشحون از کرامات و اقوال بزرگان و اولیاست. شیوۀ بیان کتاب به گونه ای است که با نقل حکایت هایی به هدف اصلی خود که منقبت است دست می یابد. محور تمامی این مدح و منقبت ها مولاناست. اگر کسی ستایش می شود و سخنی از او گفته می شود همه به واسطۀ ارتباطی است که با مولانا دارد.

این کتاب توضیحی در باب چگونگی شخصیّت شمس نمی دهد، امّا به توصیف ظاهری او می پردازد:

«همچنان منقولست که روزی در میدان دمشق سیر می کرد، در میان خلایق به شخصی بوالعجب مقابل افتاد، نمدی سیاه پوشیده و کلاهی بر سر نهاده گشت می کرد؛ …»  (افلاکی، ج1، 1362: 82 .)

شمس در خان شکرریزان طلوع می کند و زندگی مولانا (مفتی و مراد قونیه) را دچار تحوّلی اساسی می کند.

پس از منابع تاریخی به منابع تحقیقی همچون؛ «شمس تبریزی» از  موحد، «سرّنی» از زرین کوب، «عشق نوازی های مولانا» از ستّاری، «خط سوّم» از صاحب الزمانی و «تجلّی زن در آثار مولانا» از  زلیخا ثقفی و….می رسیم.

 سپس به زندگینامه های داستانی مانند «پلّه پلّه تا ملاقات خدا» از زرین کوب و «عشق، عشق، باز هم عشق زندگی پرماجرای مولانا جلاالدین رومی»

پایان نامه

 از عطّاری کرمانی که هر کدام نکاتی دربارۀ  موضوع مورد نظر را بیان می کنند، می پردازیم.

فصل اوّل این رساله به مقدمه، پیشینه، فرضیه ها، مواد و روش کار اختصاص دارد. فصل دوّم شامل تعاریفی است که به نحوی با موضوع مورد بحث مرتبط اند. همان طورکه می دانیم شمس خود از اولیاست بنابراین در فصل سوّم به بیان برخی کلّیات در باب اولیا و کرامات آن ها می پردازیم. از آنجا که بررسی شخصیّت شمس برای درک موضوع مذکور بسیار با اهمیّت است از این رو در فصل چهارم نکاتی چند دربارۀ شمس، استادان او و ویژگی های تعالیم او بیان می گردد.

 فصل پنجم به بررسی رابطۀ  شمس و خانواده مولانا از منظر تاریخ در منابع زیر می پردازد:

الف- منابع تاریخی(رسالۀ سپهسالار، مثنوی ولدی و مناقب العارفین،)

ب-منابع تحقیقی (آثار موحد، ستّاری، صاحب الزمانی، ثقفی، زرین کوب، انجوی شیرازی، شیمل)

ج-زندگینامه داستانی ( «پلّه پلّه تا ملاقات خدا» از زرین کوب و «عشق، عشق، بازهم عشق….از عطّاری کرمانی)

د-آثار مولوی (مثنوی، فیه ما فیه و غزلیّات شمس)

ﻫ-مقالات شمس تبریزی

فصل ششم و هفتم  به رمان های تاریخی «دختر مولانا» و «کیمیا خاتون» و معرفی و بررسی شخصیّت ها و نوع نگاه نویسندگان و ویژگی های روایی آن ها اختصاص دارد. در این فصل تأکید اساسی بر شخصیّت ها و روابط آنها و تأثیرگذاری آن ها بر همدیگر است.

در فصل هشتم بررسی روایات داستانی معاصر از حیث عناصر داستان، مضمون و بیان تفاوت ها بین آن ها را هدف خود قرار داده ایم. سپس نکات به دست آمده از این فصل ذکر می گردد. مثلاً به نوسان روایت در «کیمیا خاتون» از حیث محور خیال و واقع و نیز برخی مباحث روانی که نویسنده از آنها بهره برده می پردازیم یا در «دختر مولانا» نشانه های هژمونی معنوی و ضعف جسمانی شمس بیان می گردد. در نهایت به نتیجه گیری و کتابنامه می پردازیم.

ارائه فرضیات:

1- همه داستان های مربوط به شمس و كیمیا خاتون مبتنی بر اطّلاعات كتاب هایی چون مناقب العارفین و رساله فریدون سپهسالار نیست.

2- روابط بین شمس و كیمیا خاتون مبتنی بر هژمونی [1] معنوی شمس بوده است.

3- نویسندگان معاصر در خصوص دو فرضیه فوق نگرش واحدی ندارند.

مواد و روش کار:

روش کار به صورت کت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:36:00 ب.ظ ]




مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………… 1

فصل اول: کلیات

زندگی­نامه……………………………………………………………………………………………………………5

ساختارگرایی……………………………………………………………………………………………………..15

روایت­شناسی ساختارگرا………………………………………………………………………………………..18

شخصیت……………………………………………………………………………………………………………23

پیرنگ……………………………………………………………………………………………………………..26

درونمایه……………………………………………………………………………………………………………..29

دیدگاه یا زاویۀ دید………………………………………………………………………………………………30

صحنه و صحنه ­پردازی…………………………………………………………………………………… 32

گفتگو………………………………………………………………………………………………………………34

لحن………………………………………………………………………………………………………………35

فضا و رنگ……………………………………………………………………………………………………..36

سبک…………………………………………………………………………………………………………37

تفاوت فیلمنامه و داستان…………………………………………………………………………………..39

فصل دوم

سوته­ دلان…………………………………………………………………………………………………..42

خلاصۀ داستان…………………………………………………………………………………………..43

تحلیل ساختاری روایت………………………………………………………………………………44

پیرنگ…………………………………………………………………………………………………………49

شخصیت­پردازی…………………………………………………………………………………………..53

درونمایه………………………………………………………………………………………………………76

زاویۀ دید……………………………………………………………………………………………………..76

موضوع………………………………………………………………………………………………………77

صحنه و صحنه­پردازی………………………………………………………………………………79

لحن…………………………………………………………………………………………………………….82

گفتگو………………………………………………………………………………………………………….85

فضا و رنگ…………………………………………………………………………………………………88

سبک……………………………………………………………………………………………………..92

فصل سوم

حاجی واشنگتن……………………………………………………………………………………….97

خلاصۀ داستان………………………………………………………………………………………….98

تحلیل ساختاری روایتِ فیلمنامۀ حاجی واشنگتن…………………………………………….99

پیرنگ……………………………………………………………………………………………………..102

شخصیت­پردازی……………………………………………………………………………………..109

درونمایه…………………………………………………………………………………………………124

زاویه دید…………………………………………………………………………………………………124

موضوع………………………………………………………………………………………………….125

صحنه­پردازی………………………………………………………………………………………….126

لحن……………………………………………………………………………………………………….131

فضا و رنگ……………………………………………………………………………………………133

سبک……………………………………………………………………………………………………….136

فصل چهارم

مادر……………………………………………………………………………………………………147

خلاصۀ داستان……………………………………………………………………………………….148

تحلیل ساختاری روایت…………………………………………………………………………..149

پیرنگ…………………………………………………………………………………………………..153

شخصیت­پردازی…………………………………………………………………………………………156

درونمایه……………………………………………………………………………………………..187

زاویه دید……………………………………………………………………………………………….187

موضوع……………………………………………………………………………………………………187

صحنه­پردازی……………………………………………………………………………………………188

لحن……………………………………………………………………………………………………..190

فضا و رنگ………………………………………………………………………………………………..193

سبک………………………………………………………………………………………………198

فصل پنجم

دلشدگان……………………………………………………………………………………………… 203

خلاصۀ داستان…………………………………………………………………………………………..204

تحلیل ساختاری روایت…………………………………………………………………………205

پیرنگ………………………………………………………………………………………………….208

 

پایان نامه

 

شخصیت ­پردازی………………………………………………………………………………………210

درونمایه…………………………………………………………………………………………………..235

موضوع…………………………………………………………………………………………………….235

زاویۀ دید……………………………………………………………………………………………….235

صحنه­پردازی…………………………………………………………………………………………….236

لحن……………………………………………………………………………………………………….238

فضا و رنگ…………………………………………………………………………………………..239

سبک…………………………………………………………………………………………………….243

سرانجام………………………………………………………………………………………………….249

چکیده:

ساختارگرایی یکی از رویکردهای جدید نقد ادبی است که بر اساس نظریه های زبان شناسی به وجود آمده است. ساختار به معنی نظام است و در هر نظام، همۀ اجزای تشکیل دهندۀ آن با هم ارتباط دارند و هرچه هماهنگی میان این اجزای سازنده بیشتر باشد، یکپارچگی آن نظام نیز ببیشتر می شود. یک متن ادبی مانند هر نظام دیگری از اجزایی تشکیل شده است و پیوندی یکپارچه از همۀ عناصر ادبی و هنری ای است که نویسنده یا شاعر با بکارگیری شگردهای ادبی خاص، به صورت یک کلّیت منسجم ارائه می دهد. کار پژوهشگر ساختارگرا، کشف رابطه های منطقی و منسجم میان اجزای یک متن و ارتباط این اجزا با کلّیت اثر است.

«علی حاتمی» فیلمنامه نویسی است که همواره در آثارش به انسان و هویت ملی میهنش توجه داشته و کوشیده است تا آن معیارها را از طریق گزینش خاص جنبه های مختلف عناصر داستان-پردازی، همچون «درونمایه»، «موضوع»، «شخصیت پردازی» و «زبان» به نمایش بگذارد.

پژوهش حاضر، تحلیل ساختاری چهار فیلمنامۀ علی حاتمی با نام های «سوته دلان»، «حاجی واشنگتن»، «مادر» و «دلشدگان» است که به ترتیبِ سال ساخت و نمایش، در فصل های جداگانه گنجانده شده اند. در این پژوهش ابتدا به «تحلیل ساختاری روایت» پرداخته ایم  و سپس، هریک از عناصر داستانی فیلمنامه های موردنظر را مورد بررسی قرار دادیم و در نهایت ارتباط میان این عناصر را در ارتباط با کلیت آثار بررسی کرده ایم. نتایج پژوهش حاکی از ارتباط همۀ اجزای موجود در متن، اعم از زبانی، بلاغی و محتوایی است که بر روی هم نشان دهندۀ انسجام کلی فیلمنامه های مورد بررسی در این پژوهش هستند.

مقدمه:

در آغاز دورۀ تحصیلم در مقطع کارشناسی ارشد، مانند بیشتر دانشجویان، همواره انتخاب موضوع پایان نامه ­ای که هم پسند و علاقۀ مرا جلب کند و هم برای جامعۀ ادبی و ادب­دوست کارآمد باشد، مشغولیت خاطرم بود. از این رو، با حساسیت ویژه­ای به بررسی موضوعات پایان نامه ­های گوناگون و موضوعات پیشنهادی اساتید فرهیخته­ام پرداختم. در همین بررسی­ها، بسیاری از پایان نامه ­ها را یافتم که با وجود زحمت و تلاش نگارنده­هایشان، سال­ها است که در کنج کتابخانه، در انزوایی دریغ­آور، متروک مانده­اند و تنها هر از چند گاه، مورد توجه دانشجویانی قرار می­گیرند که از سر اجبار و نیاز، نه اشتیاق و برای تحقیقی نمره­آور، به آنها رجوع می­ کنند. مسئلۀ دیگر، اعتقادم به این مطلب بود که ادبیات، از آنجایی که ریشه در سرشت هر ایرانی دارد، نباید صرفاً به عنوان رشته­ای تخصصی در دایرۀ اجتماع دانش­آموختگانش محدود شود و باید به جایگاه اصلی­اش، مردم، بازگردانده شود؛ از این رو، در پی یافتن دریچه­ای برای این انتقال، به جستجو پرداختم. از میان موضوعات فراوانی که ادبیات را به رشته­های دیگر مرتبط می­ساخت، یک موضوع بیشتر از همه با علاقه و خواسته­ام متناسب آمد و آن نقد فیلمنامه­ های نویسنده و فیلم­ساز هنرمندی است که از میان مردم برخاست و برای مردم آفرید و هنوز هم پس از سال­ها، مورد علاقه و در یادهای مردم مانده است.

برای بررسی آثار زنده یاد «علی حاتمی» شیوۀ نقد ساختارگرایانه را انتخاب کردم، چراکه این نوع نقد، گنجایش پرداختن به همۀ جنبه­ های پرقدرت نوشته ­هایش اعم از عناصر داستانی، معانی، بیان، بدیع، آهنگ، محتوا و… و همچنین بررسی انسجام میان آنها در ارتباط با ساختار کلی اثر را در خود داشت. برای نگارندۀ علاقمند که با هر بار خواندن نوشته­هایش نکاتی زیباتر و درخور ِ توجه­تر را کشف می­کرد، نقد ساختارگرایانه، وسیله ­ای بود تا جنبه ­های ادبی گوناگون موجود در متن فیلم­نامه ­ها را در رساله­اش به نمایش درآورد و توجه خوانندگانی را که آرزو می­کنم از قشرهای گوناگون مردم میهنم باشند، به آنها جلب کند تا این گونه از بهره و لذّت بردن آنها خرسند شود و شاکر.

مسئله پژوهش

از آغاز سدۀ بیستم، زبان­شناسان شیوه ­های نوینی را برای مطالعه زبان بوجود آورده­اند و به بررسی آثار ادبی از دیدگاه ساختاری پرداخته­ اند. تا پیش از آن، نقدهایی که انجام می­گرفت، بر پایه معنای فلسفی اثر بوده است. در زبان همه عناصر و اجزا به شکلی یا عناصر و اجزاء دیگر مرتبطند و مجموعه آنها، کلیت منسجم و هماهنگ می­سازند که همه عناصر سازنده بر پایه اصول و قواعدی معین به یکدیگر وابسته و پیوسته­اند. این عناصر باید در ارتباط متقابل با یکدیگر و در ارتباط با کلیت ساختار بررسی شوند، نه اینکه هر کدام به طریقی جداگانه نقد و تحلیل شوند. ساختار یک اثر، پیوندی یکپارچه میان همه عناصر ادبی و هنری آن است که نویسنده یا شاعر آن را با بکارگیری شگردهای ادبی و هنری، به طرز هنرمندانه پدید می­آورد و کلیت، بارزترین ویژگی ساختار است. در نقد ساختارگرایانه، به جای نقد و بررسی زندگی شاعر یا نویسنده، تاثیرات اثر، عناصر تاریخی و اجتماعی پدیدآورنده متن و… به بررسی ساختارهای ادبی، زبانی و معنایی پرداخته می­ شود. در این نوع نقد، نوع واژه­گزینی پدیدآورنده اثر، نوع جمله­بندی، مسائل بلاغی، حکایات و روایات و نوع پرداختن به آنها، شخصیت­پردازی­ها، موسیقی درونی متن، مضامین ابتکاری، قالب متن و نوع   تقسیم ­بندی بخش­های مختلف آن مورد توجه قرار می­گیرد و در پایان، مجموع این عناصر در کنار معنای متن مورد بررسی قرار می­گیرد و رابطه صورت و معنا مشخص می­ شود.

در این پژوهش بر آن هستیم که فیلم­نامه­های «علی حاتمی» را که در نوع خود به شیوه و سبکی متفاوت و منحصر به فرد از نظر زبان، ترکیبات، نوع جملات، گزینش واژگان، عناصر داستانی و… آفرینش شده ­اند، مورد تحلیل ساختارگرایانه قرار دهیم. ابتدا عناصر بوجود آورنده اثر، به صورت مجزا مورد تحلیل قرار می­گیرد و در پایان، ارتباط آنها با کلیت اثر بررسی می­ شود تا بدین ترتیب، شکوه و زیبایی این آثار بهتر و شایسته­تر درک شود. در این پژوهش، فیلم­نامه­ های «سوته دلان»، «حاجی واشنگتن»، «مادر» و «دلشدگان» مورد بررسی قرار می­گیرند.

سوالات پژوهش:

1- ویژگی­های زبانی آثار «علی حاتمی» چگونه است؟

2- مضامین اصی فیلم­نامه ­های «علی حاتمی» چیست؟

3- ویژگی­های بلاغی فیلم­نامه ­های «علی حاتمی» چیست؟

4- فیلم­نامه ­های «علی حاتمی» از نظر عناصر داستانی و انسجام ساختاری متن در ارتباط با اجزای اثر چگونه است؟

اهداف پژوهش و ضرورت آن:

هدف از پرداختن به این پژوهش، بررسی نوع ادبی فیلم­نامه از طریق روشی جدید و متفاوت است. شیوه ساختارگرایانه در نقد و تحلیل فیلم­نامه می ­تواند جنبه ­های گوناگونی از این نوع نوشته را مورد بررسی دقیق و موشکافانه قرار دهد. این شیوه تحلیلی در فیلم­نامه ­های «حاتمی»، به دلیل رعایت و توجه نویسنده به نکات بلاغی، نحو گزینش واژگان زبانی، جمله­بندی، موسیقی درونی متن، شخصیت ­پردازی­ های آنها و… بسیار امکان­ پذیرتر می­نماید، تا آنجا که می­توان آنها را به عنوان یک نوشته ادبی مانند رمان یا داستان، مورد تحلیل و نقد ساختارگرایانه قرار داد.

پرداختن به آثار «علی حاتمی»، از آن جهت که نویسنده­اش کوشش نموده از طریق آنها هویت قومی و ملی خود را ثبت و ضبط نماید، در خور توجه و اهمیت است. در نتیجه، بررسی آنها از طریق شیوه نوین نقد ادبی مهم است، به خصوص که ادبیات یک ملت، بخش مهمی از هویت آن ملت است.

فرضیات پژوهش:

1- در فیلم­نامه­ های «حاتمی»، به دلیل استفاده از زبان ادبی فخیم، از لغات و ترکیبات عربی بسیار استفاده شده است، واژگان متداول در میان عموم، جملات کوتاه و خبری و همچنین جملات طولانی و معطوف به حرف عطف بنابر مقتضای حال بسیار مشاهده می­ شود.

2- تقدیر، ناکامی، تنهایی و انزوای انسان در کشاکش مسائل اجتماعی و سردرگمی آن در جامعه و غربت، از مضامین اصلی فیلم­های «حاتمی» است.

3- به دلیل استفاده از سبک گفتار ادبی و همچنین استفاده از زبان فولکلوریک، استفاده از صنایع بلاغی مانند استعاره، تشبیه و به خصوص مجاز از بسامد بالایی برخوردار است. همچنین با توجه به اینکه در بعضی فیلم­نامه ­ها زبان «فولکلوریک» به کار رفته است، استفاده از متل و مثل و ضرب­المثل و کنایات در آثار وی زیاد است.

4- از نظر عناصر داستانی مانند زاویه دید، پیرنگ، شخصیت ­پردازی و… فیلم­نامه ­های «علی حاتمی»، کاملا از انسجام داستان یا رمان برخوردار است، و همچنین این انسجام و هماهنگی را پیرنگ محکمی حمایت می­ کند؛ به طوری که روابط علی و معلولی و ارتباط بین اجزا و عناصر داستان با کلیت اثر کاملا رعایت شده است.

پیشینه پژوهش:

از میان مقاله ­های منتشر شده در رابطه با «علی حاتمی» و آثارش، آنچه یافته شد، اغلب در مورد زندگی «علی حاتمی»، آثار سینمایی وی و یادنامه ­هایی به مناسبت سالروز وفات این هنرمند بزرگ بوده ­اند. 

از میان این مقالات نه چندان بسیار، مقاله ­ای تحت عنوان «حاصل یک عمر زندگی کولی­وار؛ نگاهی به شخصیت­ پردازی در فیلم­نامه ­های علی حاتمی» نوشته­ی «حمید رضا بیات» که در نشریه­ «فیلم نگار»، شماره­ 16 چاپ شده بود، مورد توجه و استفاده قرار گرفت.

مقاله ­ای دیگر، مقاله­ایست با عنوان «آدم­هایی شبیه هم، شبیه حاتمی»؛ شخصیت­های تاریخی در سینمای «علی حاتمی» که در نشریه­ «گزارش فیلم»، شماره 116 چاپ شده است.

هر دوی این مقاله ­ها، به سبب پرداختن به مقوله­ی شخصیت­پردازی در خور توجه بوده ­اند.

غیر از این موارد، تا کنون مأخذ دیگری به صورت پایان­ نامه و مقاله که تا حدی مرتبط با موضوع مورد پژوهش باشد، نیافته ­ام.

پرداختن به شخصیت ­پردازی قصه و یا بررسی نحوه­ روایت داستان، تنها شاخه ­ای از نقد به شیوه ساختارگرایانه است؛ حال آنکه وظیفه­ ناقد ساختارگرا، بررسی گسترده­ای در زمینه­ های مسائل بلاغی، جمله­ بندی­ها، حکایات و روایات و نوع پرداختن به آنها، موسیقی درونی متن،  شخصیت ­پردازی، عناصر داستانی، ترکیبات، گزینش واژگان و… است و از این لحاظ، کاری نو و بی ­سابقه می­باشد.

زندگینامه:

«عباسعلی حاتمی» در بیست و چهارم مردادماه سال1323 در خیابان شاهپور تهران، کوچه اردیبهشت، چشم به جهان گشود؛ خود او در یکی از قسمت ­های مجموعه تلویزیونی «هزاردستان» به این نشانی اشاره کرده است:

* شاهپور، چهارراه مختاری، کوی اردیبهشت، کوچه فرد، کاشی هفت. (مجموعه آثار علی حاتمی: 948)

او دومین پسر خانواده بود. مادرش خانه­دار و پدرش سمت صفحه آرایی در یک چاپخانه را داشت؛ در روزگاری که صفحه­بندی در چاپخانه­های سربی همزمان با چیدن حروف سربی در کنار هم صورت می­پذیرفت. تعطیلی مدرسه­ها در تابستان فرصت مناسبی بود تا از نزدیک با کار پدرش آشنا شود.

حاتمی می­گوید از همان جا، در محل کار پدر، در فضایی آغشته به ذرّات سرب و در لا به لای «گارسه» و صدای «ماشین ملخی» با رمز حروف آشنا می­ شود، و به تدریج کلام برایش اهمیت پیدا می­ کند. ابتدا با حروف سربی زیر دست پدر کلمه­هایی می­سازد، و گاهی هم این کلمه­ ها را سر هم  می­ کند، که می­ شود چند جمله­ من در آوردی؛ یعنی همان بدیهه و بدعت که ذهن کودکانه­ی او را به خلجان وا می­دارد.(حیدری، 20:1375)

ایام کودکی و خاطرات نوجوانی «حاتمی» منبع جوشان و فیّاض هنر او است؛ این مسئله تنها با علاقۀ فراوان او به قصه ­های عامیانۀ کودکانه­ای که احتمالاً روزگاری از زبان بزرگترها شنیده، در برخی از آثارش جلوه­گر نمی­ شود، بلکه علاقۀ او به تاریخ و اشیاء قدیمیِ تاریخی که بعدها آنها را با ظرافتی کم­نظیر برای صحنه­سازی فیلم­هایش بکار گرفته نیز، منشائی در دورۀ کودکی او دارد. در ایام کودکی به بیماری سختی دچار شد و او را نزد یکی از بستگان مادرش بردند که پزشکی اصیل و با فرهنگ و نسب قاجاری بود.

«مدتی نزد آن پزشک ماند، در خانه­ای که ظاهراً سرمشق آن کاخ گلستان بود، تا اینکه بیماری در تن نحیف او مهار شد. اقامت در آن خانه و حشر و نشر با طایفه­ای که در آن ساکن بودند، برای او نتایجی دربرداشت که یکی از نتایج آن، آشنایی با زندگی و فرهنگ اشرافی و قاجاری بود و او بیش از هر کس    جلوه­های آن زندگی و فرهنگ رو به انقراض را از خواهر کوچک پزشک معالج خود فرا گرفت، که مانند خود او بیمار بود. (هجری، بانی فیلم)

پرورش در خانواده­ای با فرهنگ سنتی تهرانی و آمیزش با مردمی با همین ساخت و چارچوب فرهنگی و عواملی چون اقامت در منزل خویشاوند پزشک، داشتن عمویی تارزن و زن­عموی با صدایی دلکش (که زمینۀ آشنایی او با موسیقی را فراهم نمود) و نهایتاً آشنایی وی با امر موسیقی، همه و همه در ایجاد ذخیرۀ غنی هنر او نقش بسیار سودمندی ایفا کردند، عواملی که هر کدام در ایجاد       ویژگی­های منحصر به فرد ساخته­های وی، همچون به کارگیری فرهنگ عامه (فولکلور)، استاده از موسیقی و کلام ریتمیک و همچنین گرایش به تاریخ و نوستالژیک بسیار سودمند بوده ­اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:35:00 ب.ظ ]